تاریخ سند: 9 شهریور 1347
موضوع: علی امینی
متن سند:
گزارش خبر
به: ۳۱۲ شماره گزارش: 19317 /20 ﻫ 4
از: 20ﻫ 4 تاریخ گزارش: 9 /6 /47
موضوع: علی امینی
ساعت ۷:۰۰ روز چهارشنبه 6 /6 /47 در منزل دکتر علی امینی عدهای در حدود بیست نفر از جمله خلیقی. کارمند دارائی. نادری کارمند شرکت تلفن. خاک سرشت از وزارت دادگستری. رنجبر یکی از دامدارهای امامزاده حسن. شخصی به نام مافی. کوتوال. سیدحسین رضوی سرمست مالک شاعر کارمند بازنشسته آموزش و پرورش، منصوریان از غله. خبازباشی. دکتر محمد مقدسی دندانپزشک. نور از بازرسی دارائی حضور داشتند. دکتر امینی با تلفن صحبت کرد و گفت یک مسافرت ۵ و ۶ روزهای در پیش است با دوستان شما هم بیایید با تلفن از رشت خواستم دو اطاق برایم آماده کنند زیرا از چالوس ساعت ۵ صبح روز شنبه به طرف رشت خواهم رفت یک روز خواهیم ماند دوباره به چالوس مراجعت خواهم کرد و برای چهارشنبه شب در شمیران با دوستان دوره داریم و شام را دور هم میخوریم. پس از صحبت با تلفن افراد حاضر را مخاطب قرار داد و گفت کتابی در جلوی بنده است که میخوانم عنوانش دنیای سوم است این کتاب آینده جوانان کشورهای عقبافتاده را خطرناک میداند با هزار و یک دلیل ثابت کرده و میگوید جوانان چون تأمین زندگی و آیندهای ندارند دست به هر عمل زشت و ناپسندی میزنند بعد افزود جوان دیگر درس نمیخواند به فکر پول پیدا کردن نیست حاضر نیست فعالیت کند پول به دست بیاورد دائم در فکر تقلب و کلاهبرداری است در ثانی جوان باید روح سالم و جسم سالم داشته باشد زنهای اجتماع را عریان کرده بین جوانان در کوچه و بازار و ادارات و مدارس رها کردهاند این جوان پول ندارد که این خانم یا دختر خانم را راضی کند به ناچار متوسل به استمناء میشود و رفته رفته مغزش را از دست میدهد چشمهایش خراب میشود عصبانی بار میآید دیناری به درد اجتماع نمیخورد. در ظرف مدت کوتاهی مرض روانی میگیرد و اجتماع را ترک میکند پس دیگر از این نسل جوان نمیتوان امیدی برای فردای کشور داشت. بعد دکتر امینی پیرامون سفتهبازی بازاریها گفت این سیستم که بانکها و بازارها و بازاریها پیش گرفتهاند اقتصاد کشور را مانند موریانه میخورد و روزی فلج میکند زیرا کسی از ورشکستگی افراد باخبر نمیشود تا روزی که میلیونها پول مردم را بردارد از کشور فرار کند ولی اگر در جریان معاملات پول قرار گیرند آنکه پول ندارد رسوا میشود اما سفته هر چند روز یکبار تجدید میشود پس کسی متوجه نیست فلان تاجر وضع مالیش از چه قرار است. خبازباشی اظهار داشت دیگر برای ما ناموسی باقی نگذاردهاند زنان را اینطور عریان کرده و ما را پیش دنیای متمدن روسیاه کردهاند.
سرمست جواب داد ما زیاد نباید از وضع کشور خودمان انتقاد کنیم به خاطر دارم چند سال پیش در تمام روزنامهها نوشته بودند در یکی از جشنهای آمریکا پسرها با دخترها گلاویز شده بودند و کار به مداخله پلیس کشیده بود پس در کشورهای بزرگ هم مردم مرتکب خطا میشوند و در اجتماع آنها هم این کشمکشها دیده میشود خبازباشی با ناراحتی گفت دخترها و زنان ما را برای امریکائیها میبرند. سرمست افزود هیچ مقامی روی دخترها و یا زنهای ایرانی فشار نیاورده که دامن خود را کوتاه کن یا در خیابان قدم نزن و یا در روابط فرهنگی فلان کشور برو امروز زن آزاد است هر راهی را که بخواهد انتخاب کند شما تشریف ببرید در کلوبهای آمریکائی زیباترین دخترها و زنها در آنجا عضو هستند بدون فشار یا سفارشی خودشان میروند. خبازباشی گفت چرا باید اینطور باشد دختر ارمنی روزی به کلیسا نرفته بود کشیش دستور داد او را از مدرسه خارج کردهاند ولی ما مسلمان هستیم این رویه و اخلاق را داریم دکتر امینی گفت در این قبیل کارها نمیشود مداخله کرد فرض دولت بخواهد مردم را محدود کند برای لباس پوشیدن و غیره کسی گوش نمیدهد. خبازباشی گفت اگر بخواهند میشود اکنون در تمام محلات تهران جلساتی هست که جوانان دور هم جمع میشوند به وسیله قرآن و درسهای دینی را آماده برای دینداری میکنند امینی اضافه کرد این مردم را نمیشود مهار کرد سابق یک عده را آخوندها یک دسته را دراویش و غیره هدایت میکردند از بس دروغ گفته شد دیگر هیچ جمعیت نمیتواند مردم را متشکل کند اینست که هر کسی راهی برای خود انتخاب نموده است و میرود. دکتر امینی در این جلسه عقیده داشت به وسیله جلسات ادبی و خانقاهها بهتر میشود اخلاق مردم را اصلاح نمود مالک گفت در جلسات شبهای جمعه انجمن اخوت دیگر کسی حاضر نمیشود دکتر امینی جواب داد امروز باید با یک قیافه دیگری مردم را نگاه کرد انجمنها خانقاهها باید در برنامهها و رویه خود تجدیدنظری بکنند تا مردم رغبت کنند اطراف آنها جمع شوند بعد اضافه کرد بنده از دفترنویسی در این ادارات بودم تا چند بار وزیر شدم وکیل شدم خوب میدانم که باید روی اجتماع توجه داشت دقت کرد سرمست گفت بنده بارها از دوستان جناب اشرف شنیدهام گفتهاند هر گزارشی در وزارتخانه به ایشان دادیم بدون دقت اقدام نکردند اول توجه و دقت نمودند بعد اقدام کردند امینی افزود بنده در زمان نخستوزیریام گزارشات سازمان امنیت را با اینکه بعضی از آنها پوچ بود از الف تا یا میخواندم ممکن است بگوئید اگر پوچ بود چرا پس وقت تلف کردی جواب این است که سازمان امنیت بدون نظر آنچه اطلاع داشت برای روشن شدن افکار من در اختیار میگذاشت چون من ایمان داشتم گزارشات سازمان امنیت دستکاری نشده آنچه بوده مانند فیلم از نظر من میگذرانند با دقت میخواندم و بسیار مسائل مهم در بین آنها بود که من از آن استفاده میکردم پس دقت توجه مسائل را از آنچه که هست روشنتر میسازد بعد در مورد سید جلال تهرانی صحبت نمود و گفت این مرد به همه چیز توجه داشت چند شب پیش شام منزل ایشان بودم سر سفره دیدم بچه نوکر خود را کنار خود نشانده به او کباب و سایر غذاها را میخوراند گفتم این موضوع قابل توجه است سید جلال گفت این بچه خوراکش کم بوده بنده آوردم تا با من هم غذا شود اکنون مانند بنده غذا میخورد و حالش بسیار خوب است سپس به تجاوز شوروی اشاره کرد و اضافه نمود وقتی شخص توجه میکند میبیند در دنیا حساب و کتابی نیست از همه چیز مأیوس میگردد آن شب که روس به چکسلواکی حمله کرد ساعت ۵ صبح من صدای واشنگتن را گرفتم این خبر را که داد یک کتاب بسیار قیمتی دستم بود میخواندم آنقدر از این بیعدالتی ناراحت شدم که کتاب را پرت کردم بعد صورت خرید دارو برای درمانگاهی که در کهریزک دارد و مردم آن محل را مجاناً درمان میکند چند دکتر و تختخواب هم در درمانگاه میباشد آورده بودند که دستور خرید آن را بدهد مبلغ ۷ هزار تومان شده بود دکتر امینی ناراحت شد گفت در آنجا داروهای مختلف لازم ندارد برای سرماخوردگی، خونریزی، زخمبندی و غیره آنچه لازم است بخرید.
نظریه رهبر عملیات: تشکیل جلسه فوق مورد تأیید است.
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 605