تاریخ سند: 26 بهمن 1347
موضوع : اظهارات سید مهدی گلپایگانی
متن سند:
از : 21
به : 316 شماره : 4778 /21
ساعت 8 صبح روز 25 /11 /47 سید مهدی
گلپایگانی ضمن مکالمه تلفنی با احمد جلالی
اظهار داشت ساعت 14 روز 24 /11 /47 دکتر
مشایخی مدیر کل بهداری استان مرکز و دکتر
شیدائی رئیس بهداری و بیمارستان
فیروزآبادی و دکتر روحانی و دکتر بنی فاطمی
طبق اقدام فتح اله دربانی از بیمارستان آیت اله
گلپایگانی بازدید کردند.
دکتر روحانی ضمن
تشریح فعالیتهای بهداری قم اظهار داشت
بهتر است اینجا را به بهداری قم واگذار نمائید
لکن من مدت چند ساعت به طور خصوصی با
دکتر مشایخی صحبت کردم و به وی یادآور شدم ای کاش شما آمدنتان را به قم اطلاع نمی دادید
و بدون اطلاع قبلی از بهداری بازدید می کردید آن وقت می دیدید چه افتضاحی است ضمنا به
دکتر مشایخی گفتم که تمام اظهارات دکتر روحانی کذب محض است زیرا جهت ریاست خودش
فعالیت می نماید.
سیدمهدی به جلالی گفت شما ضمن تماس با دکتر روحانی چگونگی
اقدامات ما را درباره بیمارستان با وی مطرح و نحوه قضاوت او را در این مورد تحقیق کنید و
چنانچه زمینه مساعد بود به او بگوئید که شما می توانید از وجود آیت اله زاده بهره برداری نمایید
و سپس نتیجه کار و عکس العمل دکتر روحانی را در این مورد اطلاع دهید.
نظریه منبع : نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات : مفاد گزارش صحیح به نظر می رسد.
ضمنا سیدمهدی جهت گسترش
فعالیتهای بیمارستان گلپایگانی یک سری اقداماتی را آغاز و سعی دارد از این طریق نیز جهت
تحکیم موقعیت خود و پدرش تبلیغ نماید.
نظریه امنیت داخلی ـ مفاد گزارش منبع صحیح است سید مهدی گلپایگانی چندین بار تقاضاهایی از جهت دارو وسیله فتح اله
دربانی مدیر بیمارستان گلپایگانی از دکتر روحانی داشته و دکتر اعتنایی به خواسته های وی نکرده و گلپایگانی برای تزلزل موقعیت
روحانی از موقعیت استفاده کرده و به دروغ مطالبی به دکتر مشایخی گفته است اصلح است ذهن دکتر مشایخی در این زمینه روشن
شود.
روحانی
رئیس ساواک ـ سیدمهدی مایل است بیمارستان را فقط و فقط به منظور معرفی پدرش به مردم افتتاح نماید لکن چون حاضر به مخارج
نیست و اداره یک بیمارستان مستلزم مخارج گزافی است لذا باید تحویل بهداری شود که وزارت بهداری آن را اداره نماید.
اصل در پرونده سید مهدی گلپایگانی
روی پرونده آیت اله گلپایگانی بایگانی شود 7 /11 /47
آقای شکوری بهره داری شود...
.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 137