تاریخ سند: 20 اسفند 1343
گزارش
متن سند:
تاریخ: 20 /12 /1343
گزارش
محترماً به استحضار میرساند در تاریخ 20 /12 /43 تحقیقات لازم از احمدشاه بوداغلو (شهاب) دربارۀ فعالیت انتشاراتی او در کار چاپ و پخش اعلامیههای مضره که مورد نظر ساواک تهران بوده است در زندان موقت شهربانی معمول و نامبرده دربارۀ چاپ یا انتشار مخفیانه اعلامیهها و نشریات مضره و مخالف با دولت اعترافات صریحی به شرح زیر نموده است:
1- اعلامیۀ «پیام ملت ایران به ملت امریکا» که در چاپخانه سیدمحمود کمالی واقع در خیابان ناصریه کوچه خدابندهلو چاپ شده به تعداد در حدود ده هزار عدد با هزینه و فکر شخصی و با الهام از افکار مراجع تقلید تهیه و موضوع آن انتقاد شدید از دولت و به امضاء جبهه مسلمانان آزاده بوده و شخصاً دست به پخش این اعلامیهها بین مردم در مسجد عزیزالله1 و مسجدشاه و سایر مساجد زده است.
2- اعلامیهای تحت عنوان «اِن عِشتَ اَراک الدهر عَجَباً»2 خطاب به دولت مبنی بر این که «با این معاملهای که کردید دیگر نمیتوانید زندگی کنید» در چاپخانهای واقع در اواسط کوچه نوروزخان به نام احمدی یا محمدی چاپ و موضوع آن انتقاد شدید از دولت و به تعداد در حدود 5000 نسخه تهیه گردیده که مینوت آن توسط مرحوم آیتالله بهبهانی تنظیم و احمد شهاب آن را از حاج سیدعلینقی جلالی تهرانی جهت چاپ در چاپخانه مذکور اخذ ولی در کار انتشار آن دخالتی نداشته است.3
3- اعلامیه اعتراضآمیزی نسبت به دولت مربوط به تصویب لایحه مصونیت مستشاران امریکائی در ایران به امضاء آیتالله خمینی بوده4 که نامبرده تعداد زیادی از آن را که در یک کیسه سفید شکری جای داده بوده از قم به تهران سرای دماوند نزد عسکراولادی حمل و این دو نفر در کار انتشار مخفیانه آن بین مردم دست داشتهاند.
4- نامبرده در پخش نشریه انتقام5 که در سه صفحه به صورت پلیکپی تهیه گردیده و متن آن حاکی از انتقاد شدید از روش دولت بوده است، داشته. تعداد نشریه منتشر شده توسط او در حدود 50 نسخه بوده که از عسکراولادی دریافت کرده است.
5- در حدود دوازده بار نسخههای خطی بامضاءهائی که نشناخته است از عسگراولادی دریافت و به فروشگاه صادقی جنب مسجدشاه جهت فتوکپی حمل و پس از آماده شدن آنها را به عسگراولادی تحویل و وجه آن را دریافت میکرد. توضیح آن که متن اعلامیه مربوط بوده است به سلام و احوالپرسی از آیتالله خمینی خطاب به سفارت ترکیه.6
6- اعلامیههای دیگری به امضاء آیتالله شریعتمداری و آیتالله نجفی که مینوت آنها را خودشان تهیه کرده بودند در قم با هزینه شخصی خودشان چاپ میگردید و موضوع آنها انتقاد شدید از روش دولت بود توسط مشارالیه پخش و همچنین اعلامیههای زیادی به حد بینهایت بین او و احمد نیکبین که چاپخانه داشت جهت انتشار مخفی رد و بدل میشد و به حدی این اعلامیهها زیاد بود که حساب از دستشان خارج و حتی فرصت مطالعه متن آن را هم نداشتند. ضمناً نامبرده در مورد چاپ و پخش اعلامیههای مربوط به هیئت یا جمعیتهای مؤتلفه اسلامی و جریان مدرسه فیضیه قم اظهار بیاطلاعی نموده و گفته است از هیئت مؤتلفه خبری ندارم و چنین اسمی تا زمانی که به زندان موقت شهربانی نیامده بودم به گوشم نخورده است و جریان مدرسه فیضیه قم را هم در نطق انتقادی آیتاله خمینی در مسجد اعظم قم شنیدم و اگر اعلامیهای در اینباره بوده است از روحانیون و مراجع بوده که من اطلاعی از آن ندارم. ضمناً یادآور شد که چون فعالیت من و احمد نیکبین به حد بسیار زیادی ... اعلامیههای مخالف دولت بود بسیار اتفاق میافتاد که حتی من از عناوین و موضوعات و امضاءهای بعضی از این اعلامیهها به علت عدم مطالعه بیخبر مانده باشم. امضاء 21 /12 /43
توضیحات سند:
_
1. مسجد سید عزیزالله: این مسجد در خیابان پانزده خرداد، بازار مسجد جامع، جنوب چهارسوق بزرگ قرار گرفته است. بانی آن شخصی به نام آقا سید عزیزالله درکهای بود. بنای نخستین مسجد در زمان فتحعلی شاه قاجار(1213-1176 ش) گذارده شده و از آن زمان تاکنون بارها مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته است. مسجد سید عزیزالله در دهۀ چهل و پنجاه یکی از مساجد فعال در عرصه سیاست بود و آیتالله سیداحمد خوانساری که امام جماعت مسجد را برعهده داشت محل مراجعه روحانیون و غیر روحانیون مبارز و مسلمان بود. موقعیت جغرافیایی مسجد سید عزیزالله و قرارگیری آن در قطب سیاسی و اقتصادی شهر تهران سبب شده که این مسجد در بسیاری از فعالیتها و جنبشهای سیاسی و اجتماعی کانون تجمع و اعلام مخالفت مردم و روحانیون باشد و منبرهای روشنگری در این مسجد برپا شود. مجالس وعظ و تجمعات ماه محرم در این مسجد، این مکان را به کانون مبارزاتی پس از کودتای 28 مرداد 1332 ش تبدیل کرده بود. بنا به اسناد، این مسجد همواره تحت نظر مأموران شهربانی و ساواک بوده است. نمونههایی از فعالیت سیاسی، اجتماعی مسجد مذکور عبارت از: اجتماع و تظاهرات علیه دولت اسدالله علم؛ پخش تلگراف امام خمینی(ره) علیه دولت اسدالله علم و اقدامات ضداسلامی رژیم پهلوی در سال 41؛ اجتماع مردم در مخالفت با رفراندوم و تحریم آن و تظاهرات علیه انقلاب سفید در سال 41 و 42؛ تجمع مردم در مسجد برای دستگیری و حبس امام و تظاهرات پس از قیام پانزده خرداد در سال 42؛ گردهمایی علیه لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی و سخنرانی تاریخی مرحوم محمدتقی فلسفی در سال 42؛ تجمع علیه دستگیری و تبعید حضرت امام در 13 آبان 43.... (مساجد دیرینه سال تهران، صفحه 288، 294 و 295)
2. وَ اِنْ[مَا]عِشْتَ اَرَاکَ ٱلْدَّهْرُ عَجَباً[ٱلْعَجَبَ]: آن گاه که حضرت زهرا(س) به بیماری منجر به شهادتش دچار شد، زنان مهاجر و انصار به عیادت وی رفتند. حضرت زهرا(س) در جمع آنان سخنان بلیغ و عمیقی فرمود و دلایل نقض پیمان با رسول خدا(ص)، عدم حمایت مردان آنها از خلافت امام علی(ع)، غصب حقوق الهی خاندان ولایت و ناخشنودیش از مردان مهاجر و انصار را اعلام نمود و آنها را به نتیجه اعمال و خیانتشان و سرنوشت نکبت¬باری که در انتظار آنهاست، آگاه ساخت. جمله یاد شده قسمتی از این سخنان حکیمانه است و معنایش این است که: «هر چه زنده بمانی روزگار مصائب شگفتی به تو نشان خواهد داد.» اعلامیه مذکور با تضمین این جمله نهایت تاسف از قانون کاپیتولاسیون و تبعید امام خمینی را مد نظر قرار داده است. (نک: معانی الاخبار، صفحه 354 و 355 و ترجمه آن، جلد دوم، باب 402، صفحه 328 تا 334)
3. چاپ و پخش اعلامیه آیتالله بهبهانی: مرحوم حاج احمد شهاب در اینباره میگوید: «یک روز از منزل حاج سیدعلی نقی جلالی تهرانی که در باغ فردوس بود مرا خواستند که اعلامیهای را چاپ کنم. اعلامیۀ آیتالله بهبهانی دربارۀ پانزده خرداد بود که با جمله «ان عشت دهراً عجبا» آغاز میشد که معنی آن تقریباً این است که عجب! تو با این کاری که کردی میتوانی باز هم در این دنیا زندگی کنی؟ اعلامیه را گرفتم و ده هزار تا چاپ کردم و پولش را گرفتم و دادم. پول آن توسط سی و دو تن از روحانیون تهیه شده بود. اعلامیه را پس از چاپ به منزل آسید علینقی بردم و گفتم: این هم اعلامیه. دیدم در را بست و توی منزل رفت. گفتم: آقا اعلامیۀ شماست! گفت: خلاف شرع است، برو خودت هم پخش کن، اینجا چرا آوردی؟! من رفتم و اعلامیه را هم پخش کردم ... من فراری شده بودم ... حاج سیدعلینقی و پسرش محمدعلی جلالی تهرانی را گرفتند و به میدان خراسان آوردند تا منزل ما را نشان بدهد. نمیدانست منزل ما کجاست ... از قرار معلوم حاج سیدعلینقی گفته بود: این مؤمن پشت سر من نماز میخواند. نمیدانم چرا این کار را کرده، من کی گفتم این اعلامیه را چاپ کند؟! و تمام مسائل را منکر شده بود. (خاطرات مرحوم حاج احمد شهاب، صفحه 132 و 133)
4. مخالفت امام خمینی با لایحۀ کاپیتولاسیون: حضرت امام خمینی در تاریخ چهارم آبان 1343 در مخالفت با لایحۀ کاپیتولاسیون پیامی صادر کردند و در آن از توطئه استعمار علیه ملت ایران پرده برداشتند و تصویب لایحه یادشده را سند بردگی ملت نامیدند و آن را تحقیر و خیانت شمردند. در همان روز در یک سخنرانی پرشور و آگاهی بخش در قم با تشریح قانون کاپیتولاسیون زوایای آن را به اطلاع مردم حاضر رسانده و به همه اقشار ملت اعلام خطر نمودند. (نک: صحیفه نور، جلد اول، صفحه 409 تا 424)
5. نشریه انتقام: شماره اول این نشریه کارش را با استناد به آیه شریفه «والله عزیز ذوانتقام» ذیل عنوان خود آغاز کرد و علاوه بر آن آیه شریفه «انا من المجرمین لمنتقمون» هم بر بالای صفحه نخست درج می¬شد. اولین شماره این نشریه انقلابی در تاریخ 15 شعبان 1384 ق برابر با 29 آذر 1343 ش در قم و دیگر شهرها توزیع شد. آیت¬الله محمد تقی مصباح یزدی ضمن این که با نشریه مخفی بعثت همکاری داشت به انتشار این نشریه نیز مبادرت ورزید و آن را به تنهایی تهیه، تنظیم، تکثیر و توزیع می¬نمود. به دلیل وجود فضای بسته و خفقان شدید، تهیه کنندگان انتقام در راستای استمرار مبارزه، آن را بی نام و نشان و امضا منتشر می¬نمودند. اولین شماره یک ماه پس از دستگیری و تبعید حضرت امام(ره) منتشر شد و تا اعدام منصور چند ماهی به فعالیت مبارزاتی خود ادامه داد تا این که در تهیه کاغذ به مشکلاتی برخوردند و اقای مصباح نیز فراری شد و جریان چاپ آن متوقف گردید. نویسنده نشریه در شماره اول خود اهداف چاپ نشریه را چنین عنوان میکند:
روشن کردن افکار تخدیر شده، بیدار نمودن عواطف مذهبی خفته، زنده کردن احساسات سرکوب شده مبارزین و مردم، بیان احکام سیاسی و دفاعی اسلام، تحکیم پیوندهای مبارزین، تقویت همبستگی توده¬های مجاهد و رزمنده، ایجاد وحدت کامل میان نیروهای ملی و مذهبی و بسیج همگان با سلاح ایدئولوژیک ایمان در یک جهاد پیگیر و خستگی ناپذیر علیه استعمار و استبداد به سوی یک هدف مقدس یعنی استقلال و حاکمیت ملت شریف ایران در سایه تعالیم حیات بخش اسلام و ...
مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مجموعه نشریات انتقام را در کتابی تحت عنوان اسناد نهضت اسلامی ایران به چاپ رسانده است.
6. متن نامه عدهای از علما و روحانیون تهران خطاب به سفیر ترکیه در ایران به قرار زیر است:
جناب اجل آقاي سفير كبير تركيه دام مجده
اهداء تحيات، بهطوري كه پارهاي از مقامات رسمي اطلاع دادهاند، حضرت آيتاللهالعظمي آقاي خميني كه از مراجع تقليد و از شخصيتهاي برجسته عالم اسلام ميباشند، به كشور تركيه تبعيد گرديدهاند، چون معظمله مورد توجه عموم مسلمين مخصوصاً جامعه روحانيت بوده و خواسته ايشان در حقيقت خواسته عموم دينداران و علاقهمندان به حفظ استقلال كشور و حقوق مسلمين ميباشد، لذا از آن جناب انتظار داريم اولاً دولت متبوع خود را به موقعيت و شخصيت ممتاز ايشان توجه و تأكيد فرمايند كه موجبات استراحت خاطر خطير ايشان را فراهم، ثانياً از سلامتي معظمله اينجانبان را مستحضر تا به اطلاع عموم برسد.
سيد صدرالدين الجزايري ـ الاحقر سيد علياصغر خوئي ـ باقر طباطبائي قمي ـ محمد حسين الطباطبائيالعلوي ـ علي فلسفي تنكابني ـ كمال مرتضوي ـ الاحقر محمدتقي النجفيالبروجردي ـ الاحقر سيدشمسالدين ابهري ـ احمدالحسينيالشهرستاني ـ الاحقر حاج سيد هادي خسروشاهي ـ الحاج سيد آقاالموسوي الخلخالي ـ الاحقر علينقي الموسوي التهراني ـ ابوالقاسم فلسفي تنكابني ـ نجفي الموسوي الشهرستاني ـ الاحقر غلامحسين الجعفري ـ محمدحسين الحسيني التهراني ـ حسن سعيد ـ الاحقر مصطفي مسجد جامعي ـ ابوالفضل نجمآبادي ـ جعفر خندقآبادي. (پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مسجد جامع بازار تهران، جلد اول، صفحه 146، مرکز بررسی اسناد تاریخی)
منبع:
کتاب
حبیبالله عسکراولادی به روایت اسناد ساواک صفحه 91
