تاریخ سند: 12 اسفند 1351
متن سند:
س ـ هویت خود را بیان نمائید.
ج ـ فهیمه نیکو گویان فرزند علی شناسنامه 57009 صادره از تهران متولد /1330 متولد تهران
شغل خانه دار ساکن خیابان شهباز خیابان جهانپناه کوچه شکوفان پلاک /10 مذهب اسلام شیعه
اثنی عشری دارای همسر و یک اولاد میزان تحصیلات سیکل اوّل تبعه دولت شاهنشاهی ایران.
س ـ آیا متعهد براستگوئی میشوید.
ج ـ بله حقایق را خواهم نوشت فهیمه نیکو گویان
س ـ از چه موقع شما
شخصی بنام شیخ عباس
تهرانی را که از دوستان
نزدیک شوهرتان اسداله
اوسطی بود شناخته اید
مراتب را بنویسید.
ج ـ از سال 49 ما ازدواج کردیم 7
الی 8 ماه بعد یک بعدازظهر زنگ
زد و شوهرم خانه بود من در اطاق
ماندم و درب را بست و اون آقا آمد
تو و من غذا دادم و تنها غذا خوردم
دو یا سه بار دیگر هم همینطور آمد
آخرین مرحله 3 ماه پیش آمد فورا
غذا خورد و رفت شب تاسوعا
بمنزل پدرم رفتم چون مادرم
مریض بود یک روز صبح برادر
کوچک او تلفن کرد که مهمان آمد و اسداللّه را به منزل خواند بعد بمن شب گفت این آقا با خانم و
خوهر [خواهر] خانم آمدند اینجا دو یا سه روز بماند بعد آنها رفتند و من روز جمعه بمنزل خودم
رفتم سه شنبه به خاطر مریضی بچه به منزل مادرم آمدم حرفها[ی] آنها را نمی فهمیدم و
نمی گذاشت من بفهمم امروز صبح حدود ساعت 10 پدر اسداللّه بمن تلفن کرد و گفت اسداللّه را
گرفتند من آنجا می آمدم و با هم بمنزل می روم چون اینها اگر بمنزل میآید [بیایند ]از تو بازجویی
خواهند کرد پس من و او با هم بمنزل رفتیم چند دقیقه بعد علی آمد.
من در کمدها را باز می کردم که
بمیز توالت رسیدم و یک بسته ای را که تاکنون نه دیده
بودم بیرون آوردم و علی از من گرفت و فورا رفت بیرون و من چون ظهر بود با پدر اسداللّه بمنزل
مادرم آمدم چون بچه من مریض بود چون بسته سنگین بود از علی پرسیدم این چیست گفت هیچ
چیز نیست و آنرا از منزل خارج کرد و برد که نمی دانم کجا برد فهیمه نیکو گویان
س ـ شوهر شما غیر از شیخ عباس چه افرادی دیگر را بمنزل میآورده اسم ببرید.
ج ـ بمنزل ما کسی چون اون مرد نمی آمد و شوهرم همیشه سر ساعت بمنزل می آمد و سر ساعت از
منزل خارج می شد و منزل هر یک از اقوام خود او یا من با هم می رفتیم و می آمدیم و من چند بار به
او گفتم که این مرد را بمنزل راه میدی آخر او کیست می گفت او یک شیخ است می گفتیم زنش را
بیآور که آشنا شویم ولی می گفت
احتیاج نیست فهیمه نیکو
گویان
س ـ بطوریکه علی برادر
شوهر شما اظهار میدارد
شما موقع تحویل بسته مورد
نظر که محتوی یازده قبضه
اسلحه کمری و مربوط به
شوهرتان بوده در موقع
سئوال اینکه بسته چیست
اظهار داشتید بسته را شیخ
عباس آورده است چرا از
حقیقت گوئی خودداری
مینمائید.
ج ـ حس می کنم از دهان پریده
باشد که شیخ آورده و زمانی که این
را آورده من منزل نبودم منزل پدرم بودم چون دوستی که من بشناسم کسی جزء شیخ نبوده است
فهیمه نیکو گویان
س ـ شما چند برادر دارید و شغل آنان چیست و چه روابطی با شیخ عباس تهرانی
دوست شوهر شما دارند.
ج ـ سه برادر دارم
احمد در یک شرکت لوازم خانگی کار می کند یک زن و یک بچه دارد داود رانندگی می کند و در
منزل عموی من هم کار می کند و بخاطر تصادف زندانی شد مهدی دیپلمه وظیفه و اینها هیچ کدام
با شیخ رابطه نداشتند
همه برادران من ساکن منزل پدرم هستند و نشانی خیابان ری کوچه دردار باغ حکیم پلاک 3 و 5
تلفن 352799 فهیمه نیکو گویان
س ـ اظهارات خود را چگونه گواهی مینمائید.
ج ـ سوالات را خودم پاسخ دادم و خط خوردگی ها مربوط به خود من است که صحت آنرا گواهی
می کنم فهیمه نیکو گویان
بازجو دوستدار
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام سید علی اندرزگو به روایت اسناد ساواک صفحه 187