متن اعلامیه حضرت حجتالاسلام و المسلیمن آیتاللهالعظمی آقای خمینی ادام الله ظله علی رئوس المسلمین به مناسبت چهلم فاجعه قم
متن سند:
متن اعلامیه حضرت حجتالاسلام و المسلیمن آیتاللهالعظمی آقای خمینی ادام الله ظله علی رئوس المسلمین به مناسبت چهلم فاجعه قم
بسمالله الرحمن الرحیم
چهل روز از مرگ و ضربوجرح عزیزان ما گذشت. چهل روز است بازماندگان کشتگان مدرسه فیضیه بر عزیزان خود سوگوارى مىکنند. دیروز پدر قدخمیده مرحوم سیدیونس رودبارى،1 که آثار عظمت مصیبت چهرهاش را درهمشکسته بود، به ملاقات من آمد. با چه زبان مىشود مادرهاى فرزند مرده و پدرهاى غمدیده را تسلیت داد؟ باید به پیغمبر اسلام صلىالله علیه و آله و امام عصر عجلالله تعالى فرجه عرض تسلیت کرد. ما براى خاطر آن بزرگواران سیلى خوردیم و جوانان خود را از دست دادیم. جرم ما حمایت از اسلام و استقلال ایران است. ما براى اسلام اینهمه اهانت شده و مىشویم. ما در انتظار حبس و زجر و اعدام نشستهایم. بگذار دستگاه جبار هر عمل غیرانسانی که مىخواهد بکند، دست و پاى جوانان ما را بشکند، مریضهای ما را از مریضخانهها بیرون کند، ما را تهدید به قتل و هَتْک اعراض کند، مدارسِ علم دین را خراب کند، کبوتران حرمِ اسلام را از آشیانه خود آواره کند.
در این چهل روز ما نتوانستیم احصائیه2 مقتولین و مصدومین و غارتشدگان را درست به دست بیاوریم. نمىدانیم چند نفر در زیرخاک، و چند نفر در سیاهچالههاى زندانها، و چند نفر در پنهانى به سر مىبرند. چنانکه بعد از سالهای دراز، عدد مقتولین مسجد گوهرشاد را، که با کامیونها حمل کردند، نمىدانیم.
اشکال بزرگ آن است که به هر دستگاهى رجوع مىشود مىگویند اینها که شده است به امر اعلیحضرت است، و چارهاى نیست. از نخستوزیر تا رئیس شهربانى و فرماندار قم همه مىگویند فرمان مبارک است! مىگویند جنایات مدرسه فیضیه به دستور ایشان است؛ به دستور اعلیحضرت مریضها را از مریضخانه بیرون کردند؛ دستور ایشان است که اگر در جواب حضرت آیتالله حکیم کارى انجام دهید، کماندوها و زنهای هرجایی را به منازل شماها بریزیم، و شماها را بکشیم و خانههاتان را غارت کنیم؛ دستور اعلیحضرت است که بدون مجوز قانونى طلاب را بگیریم و به لباس سربازى درآوریم؛ دستور اعلیحضرت است که به دانشگاه بریزند و دانشجویان را بکوبند. مأمورین تمام قانونشکنیها را به شاه نسبت مىدهند. اگر اینها صحیح است، باید فاتحه اسلام و ایران و قوانین را خواند! و اگر صحیح نیست و اینها به دروغ جرمها و قانونشکنیها و اعمال غیرانسانی را به شاه نسبت مىدهند، پس چرا ایشان از خود دفاع نمىکنند تا تکلیف مردم با دولت روشن شود و عمال جرم را بشناسند، و در موقع مناسب به سزاى اعمال خود برسانند؟
کراراً تذکر دادهام که این دولت3 سوءنیت داشته و با احکام اسلام مخالف است. نمونههاى آن یکى پس از دیگرى ظاهر مىشود. وزارت دادگسترى دولت، با طرحهای خود و الغاى اسلام و رجولیت از شرایط قضات، مخالفت خود را با احکام مسلّمه اسلام ظاهر کرد. از این به بعد باید در اعراض و نفوس مسلمین، یهود و نصارى و دشمنان اسلام و مسلمین دخالت کنند. منطق این دولت و بعضى اعضاى آن محو اسلام است، تا این دولت غاصب یاغى سر کار است، مسلمین روز خوش نخواهند دید.
من نمىدانم اینهمه بىفرهنگى و جنایات براى نفت قم است و حوزه علمیه باید فداى نفت شود؟ یا براى اسرائیل است و ما را مزاحم پیمان با اسرائیل در مقابل دوَل اسلامى مىدانند؟ در هر صورت ما باید نابود شویم؛ اسلام و احکام اسلام و فقهاى اسلام باید فدا شوند. دستگاه جبار گمان کرده است با این اعمال غیرانسانی و فشارها مىتواند ما را از مقصد خود، که جلوگیرى از ظلم و خودسریها و قانونشکنیها و حفظ حقوق اسلام و ملت و برقرارى عدالت اجتماعى که مقصد بزرگ اسلام است، منصرف کند. ما از سربازى فرزندان اسلام هراسى نداریم؛ بگذار جوانان ما به سربازخانه بروند و سربازان را تربیت کنند و سطح افکار آنها را بالا ببرند؛ بگذار در بین سربازان افراد روشنضمیر و آزادمنشى باشند تا بلکه به خواست خداوند متعال، ایران به آزادى و سربلندى نائل شود.
ما مىدانیم که صاحبمنصبان معظم ایران، درجهداران محترم، افراد نجیب ارتش، با ما در این مقاصد همراه و براى سرافرازى ایران فداکار هستند. من مىدانم درجهداران باوجدان راضى به این جنایات و وحشیگریها نیستند. من از فشارهایى که بر آنها وارد مىشود مطلع و متأسفم. من به آنها براى نجات اسلام و ایران دست برادرى مىدهم. من مىدانم قلب آنها از تسلیم در مقابل اسرائیل مضطرب است و راضى نمىشوند ایران در زیر چکمه یهود پایمال شود.
من به سران ممالک اسلامى و دوَل عربى و غیر عربی اعلام مىکنم: علماى اسلام و زعماى دین و ملت دیندار ایران و ارتش نجیب، با دول اسلامى برادر است و در منافع و مضار همدوش آنهاست و از پیمان با اسرائیل، دشمن اسلام و دشمن ایران، متنفر و منزجر است. اینجانب این مطلب را به صراحت گفتم. بگذار عمال اسرائیلى به زندگى من خاتمه دهند.
مناسب است ملت مسلمان ـ در ایران و غیر ایران ـ روز چهلم فاجعه بزرگ اسلام، یادى از مصیبتهای وارده بر اسلام و حوزههاى اسلامى بکنند و در صورتیکه عمال دولت مانع نشوند، مجالس سوگوارى داشته باشند و بر مسببین این فجایع نفرین کنند.
روحالله الموسوی الخمینى
توضیحات سند:
1. شهید سیدیونس حسینی آغوزبنی رودباری در سال ۱۳۱۱ در روستای آغوزبن از توابع شهرستان رودبار در خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. او تحصیلات ابتدایی را نزد روحانیون محلی شروع نمود، سپس به حوزه علمیه قزوین رفت و پس از مدتی به حوزه علمیه قم عزیمت نمود. پسازآن به حوزه علمیه مشهد رفت و سپس به حوزه علمیه قم بازگشت. بازگشت ایشان مصادف با شروع نهضت امام خمینی (ره) در سال 1341 بود. شهید سید یونس حدود ۷ سال در مدرسه فیضیه قم زیر نظر استادان بزرگی چون حضرت امام خمینی (ره) به کسب مراتب معنوی و تحصیل علوم دینی پرداخت. او در فاجعه حمله نیروهای رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه قم در تاریخ دوم فروردین 1342 دچار جراحات بسیار شدیدی شد. پس از جریان مجروح شدن سید یونس، فردی بنام حاجآقا قدس که از دوستان سید یونس بود با کمک چند نفر دیگر سید را از قم به رودبار آوردند اما وی یک روز بعد در روستای آغوزبن به درجه رفیع شهادت رسید و اولین شهید نهضت امام خمینی (ره) نام گرفت.
2. احصائیه به معنی آمار است.
3. منظور امام (ره) از دولت در این اطلاعیه، دولت اسدالله علم (30 تیر 1341 تا 18 اسفند 1342) است. وقایع تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، انقلاب سفید شاه، ماجرای کشتار مدرسه فیضیه قم، دستگیری امام خمینی (ره) و سرکوب قیام 15 خرداد 1342و تقدیم لایحه کاپیتولاسیون به مجلس از جمله اقدامات او بود.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 02 صفحه 84