صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اظهارات سید باقر محمدی (واعظ)

تاریخ سند: 6 شهریور 1351


موضوع: اظهارات سید باقر محمدی (واعظ)


متن سند:

از: 23‌ﻫ تاریخ:6 /6 /1351
به: 312 شماره: 2266 /23‌ﻫ
موضوع: اظهارات سید باقر محمدی (واعظ)
عطف: 673 /23‌ﻫ- 16 /2 /51

نامبرده بالا در مورخه 3 /6 /51 از ساعت19.30 در مسجد جامع قزوین در حضور آیت‌اله انصاری 1 از علمای اهواز که جهت استفاده از آبگرم آوج چند روزی به قزوین آمده بود و عده‌ای از بازاریان ضمن صحبت از مسائل مذهبی در اطراف اهانت به مقام روحانیت سخنرانی و اظهار داشت یک عده جوان‌های منحرف که بعضی از روحانیون افکار آنها را مسموم کرده‌اند وادار به تجاوز نسبت به جان و مال مردم و آبرو و شرافت روحانیت می‌شوند ولی بدانید این قسم افراد که جان و آبروی مردم از دست آنها در خطر است هیچ بهره‌ای از دین ندارند و اساساً ایمان در قلب آنها نیست. زیرا اهانت به یک عالم و روحانی اهانت به خدا و رسول و امام زمان است.
نظریه شنبه- در پایان اظهارات واعظ مذکور آیت‌اله انصاری به وی نزدیک شده و گفت که مطالب بسیار به جا و به حقی گفتی.
نظریه یکشنبه و سه شنبه- علت اظهارات نامبرده بالا در منبر به جهت اهانتی است که اخیراً توسط چند نفر از افراد بی‌سر و پا و بی‌شخصیت و متعصب مذهبی به ابوترابی 2 و چند نفر معمم دیگر به علت شرکت در مجلس ختم تیمسار سر لشگر سعید طاهری 3 روا شده. آسمانی
نظریه 23‌ﻫ- نظریه سه شنبه مورد تایید است.
دایره عملیات- بهره برداری شود.2 /8 /51
فیش بررسی و ارائه شود. 29 /7 /51
عاملین این کار کاظم شکوهی و مهدی یخچالیان می‌باشند که اخیراً [ناخوانا] 29 /7 /51
16135

توضیحات سند:

1.آیت‌الله میرزا حسن انصارى، فرزند علامه حاج میرزا محمد جعفر از علماء و مدرسین حوزه علمیه اهواز بود که در مسجد نور - یکى از مساجد مرکز شهر اهواز - اقامه جماعت مى‌کرد. وى صاحب تألیفاتى چون خلاصه مناسک حج، کتاب سراج‌المؤمنین، شرح صرف و نحو و کتاب صمدیه مى‌باشد. ایشان یکی از شرکت کنندگان در تجمع روحانیون و علماء شهر اهواز در تیرماه 1343 بود که در راستای حمایت از نهضت امام خمینی(ره) و بنا به دعوت آیت الله علم الهدی شکل گرفته بود.
ر.ک: محمد شریف رازى، گنجینه دانشمندان، ج 3، ص 143؛ امام خمینی در آینه اسناد ، ج 9، ص 172
2. منظور آیت‌الله سید ابوتراب ابوترابی است. در مقدمه‌ی کتاب آیت‌الله سید عباس ابوترابی راجع به این ماجرا آمده است: «در جریان شور و هیجانی که در مسیر مبارزه با نظام شاهنشاهی وجود داشت، برخی تندروی‌ها نیز صورت می‌گرفت که ناشی از شرایط موجود و فضای حاکم بر آن بود. در این مواقع، استنباط‌های شخصی و عدم شناخت کافی، موجب می‌شد تا در تفکیک بین روحانی نماها و علمایی که دارای مشرب و مکتب مبارزاتی خاص بودند، تفاوتی صورت نگیرد و بر اثر همین بی‌دقتی و بی‌توجهی، برخی از علماء و روحانیون بزرگ نیز مورد اهانت قرار گیرند. این واقعه در شهر قزوین نیز اتفاق افتاد، که طی آن به ‌آیت‌الله سیدابوتراب ابوترابی که در‌ ایام کهولت سن بود، به بهانه شرکت در مجلسی که شهربانی برای ترحیم‌ یکی از ترورشدگان سازمان مجاهدین خلق، به نام طاهری ترتیب داده بود، اهانت شدید صورت پذیرفت. چون کسانی که مبادرت به این عمل کرده بودند، جوانان پرشوری بودند که در آن زمان، در راه انقلاب اسلامی و حمایت از امام خمینی(ره) سر از پا نمی‌شناختند، از این رو، زمانی که ساواک با دستگیری آنان، قصد جدایی بین آنان و علمای شهر را داشت، علمای شهر به میدان آمدند و با نوشتنِ نامه‌ای، به این مساله خاتمه دادند.»
3. سرهنگ سعید طاهری در قیام پانزده خرداد 1342 با افراد تحت امر خود نقش مؤثری در به خاک و خون کشیدن مردم بی‌گناه داشت و در رأس کماندوهای شهربانی جنایات فجیعی را به بار آورد. وی در سرکوب تظاهرات ضد اسرائیلی مردم در پی مسابقه فوتبال ایران و اسرائیل در ورزشگاه امجدیه تهران (شهید شیرودی) نقش اساسی داشت و عدۀ زیادی را مجروح و دستگیر کرد. طاهری بعدها به پاس قدردانی از خشونت و جنایاتش به مقام معاونت رئیس پلیس تهران با درجه سرتیپی ارتقاء یافت. او در سال1350 در ستاد فرماندهی کمیته مشترک ضد خرابکاری به شکنجه و بازجویی از مخالفین رژیم پرداخت. طاهری از پایه‌گذاران و برنامه‌ریزان کمیته مذکور به شمار می‌رفت. او در مرداد 1351 توسط سازمان مجاهدین خلق کشته شد..



منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مساجد استان قزوین به روایت اسناد ساواک صفحه 149

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.