موضوع: اعلامیه
متن سند:
موضوع: اعلامیه
اسلام برای از بین بردن فردپرستی انسان را متوجه یک عظمت بیانتها و مبهوتکننده مینماید تا عظمتهای دیگر در نظر او کوچک و ناچیز آید و افراد را موظف میکند تا در مقابل چنین عظمتی سر تعظیم خم کنند و سر به خاک گذارند تا در مقابل غیر خدا قامت مردانگی در هم نشکنند و سر تعظیم خم نکنند و با متوجه ساختن افراد بشر به این اصل، که همه بنده یک خدا میباشیم همه خود را با هم یکسان میبینیم و انتظار نخواهیم داشت که کسی خود را در مقابل ما کوچک کند و هر قدر قدرت داشته باشیم خود را در مقابل قدرت خالق جهان بسیار ناچیز میبینیم تا خودپسند و متکبر و مغرور نگردیم علی علیهالسلام میفرماید عظم الخاق فی انفسهم فصغر مادونه اعینهم خدا در دلشان بزرگ آمد در نتیجه هر چه غیر خدا است در نظرشان کوچک شد بیایید عظمت جهان را اندکی مطالعه کنیم تا به عظمت خالق آن پی ببریم در کهکشانی که کره ما وجود دارد صدها هزار ستاره وجود دارد که بعضی از آنها میلیونها بار از زمین ما بزرگتر است و در خارج از کهکشان ما ستارهای کشف شده که ۱۵۰۰ میلیون سال نوری از ما فاصله دارد. نور در عرض یک ثانیه سیصد هزار کیلومتر مسافت را طی میکند یعنی در عرض یک ثانیه هفت بار و نیم به دور کره زمین که محیط آن چهل هزار کیلومتر است میگردد و اگر فاصله این ستاره را به کیلومتر حساب کنیم عبارت میشود از 3×6×6×24×365×15یعنی در حدود ۱۲۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ کیلومتر و اگر شعاع جهان را همین اندازه فرض کنیم حجم جهان به فرض کروی بوده که عبارت از 165×112 کیلومتر مکعب یعنی عددی که از گذاشتن 15 صفر در مقابل ۱۱۲ حاصل میشود، میگردد و اگر حجم کره زمین را حساب کنیم تقریباً در حدود 11×18میگردد چون حجم کره مساوی چهارسوم شعاع× شعاع × شعاع × 14 /3 میباشد و محیط عبارت از قطر در ۳/۱۶ است و اگر حجم یک پشه را فقط یک میلیمتر مکعب حساب کنیم که البته خیلی بیش از آن است کره زمین در حدود 129×11 برابر حجم یک پشه میشود در صورتی که حجم جهان در حدود 136×11 برابر حجم زمین میگردد یعنی زمین در مقابل جهان بارها کوچکتر از یک پشه در مقابل بزرگی زمین است و توجه میفرمایید که این عظمت الارض از خیال و قیاس و گمان و وهم و از هر چه گفتهایم و شنیدیم و خواندهایم میباشد و از اناالله چهره خدا را به ما آشکارا نشان بده جز از دهان فردی نادان شنیده نخواهد شد آیا خالق چنین عظمتی و دارنده چنین قدرتی قابل مقایسه با یک فرد بشر میباشد پس چگونه ممکن است کسی که پیغمبر است بگوید غیر از خدا مرا هم بپرستید از دوستان بهائی نیز خواهش میکنم با توجه به چنین عظمتی درباره لااله الا انا المسجون الفرید خدائی جز من زندانی تنها وجود ندارد بیندیشند برای یافتن این جمله به صفحه ۲۸6 کتاب مبین مراجعه کنید.
دین میخواهد ظلم و فساد و فردپرستی از بین برود، اما سراسر عالم در ظلم و فساد و فردپرستی فرو رفته است از کلیه نقاط جهان، آنجا که بشر زندگی میکند، فریادها از جور و ستم بلند است. جهان در فساد جنسی و اخلاقی میسوزد. شخصیت افراد درهم کوبیده میشود و بانک «انا ربکم الأعلى» از گوشه و کنار به گوش میرسد. چرا؟ مگر مردم دین ندارند؟ مگر خواستار اصلاحات نیستند؟ چرا، ولی اصلاح اجتماعی احتیاج به یک همکاری وسیع اجتماعی برای تربیت افراد صالح و ایجاد محیط مساعد برای نمو و پیشرفت پاکی و جلوگیری از فاسدین و ریشهکن ساختن بیعدالتیها و مفاسد دارد و انجام این امور احتیاج به یک نیروی بسیار عظیم دارد و این نیروی عظیم و بسیار عظیم را فقط اتحاد انسانها میتواند به وجود آورد. اتحاد این قطرهها است که دریا را میسازد و اتحاد ذرهها است که دنیا را تشکیل میدهد. ولی افراد بشر برای به وجود آوردن این نیروها با هم متحد نمیشوند و همکاری نمیکنند، علت این عدم همکاری این است که هر چند نفری که دور هم جمع میشوند و با هم دوست میگردند، مشکلات و مسائل خود و اجتماع را در محفل خود طرح میکنند، انسانهایی که نه در امور اجتماعی تحقیق کردهاند، نه در امور دینی. این افراد با معلومات کوتاه خود چنین مسائلی را بررسی میکنند و نتایجی از بحث و گفتگوی خود به دست میآورند که برای آنها پر ارزشتر از تمام اکتشافات است و در اثر بازگو کردن و استدلال درباره آن، به آن اعتقاد و تعصب کاملی پیدا میکنند و دیگر حاضر نمیگردند به سخنان کسی که غیر از آن فکر کند گوش دهند این تعصبات و این عدم توجه به گفتههای دیگران است که سد راه همکاری لازم، برای اصلاح اجتماعی، میگردد و به جای اتحاد و همکاری تفرقه و جدایی میآورد. علی علیهالسلام امام اول شیعیان و مولای متقیان فرماید «نگاه کردم، احدی از افراد بشر را ندیدم که به چیزی تعصب داشته باشد مگر به سبب علتی که تزویر و ظاهرسازی افراد نادان در آن دخالت داشته و یا به جهت دلیلی که به عقل افراد نادان میچسبد» و بعد میفرماید «ان کان لابد من العصبیه فلیکن تعصبکم لمکارم الخصال و محامد الافعال و محاسن الأمور. اگر نمیتوانید بدون تعصب زندگی کنید و ناچار از تعصب میباشید تعصب شما باید نسبت به اخلاق پسندیده و کارهای ستوده و امور نیکو باشد» (خطبه ۱۹۱ نهج البلاغه) قرآن طبق مفهوم آیه خوبی و بدی افراد را خارج از اسمها و ادعاها روی اصل تقوی و پاکی قرار داده است. ای افراد پاک و شیفته پاکی و ای اصلاح طلبان برای پاک ساختن جهان از مفاسد و بیعدالتیها با هم همکاری کنید.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان همدان، کتاب اول صفحه 157