تاریخ سند: 24 آذر 1341
موضوع : سخنرانی سیدمحمود طالقانی در مسجد هدایت
متن سند:
شماره : 1677 / س ت 2
ساعت 1900 روز 22 /9 /41 مجلس سخنرانی سیدمحمود طالقانی در
مسجد هدایت با حضور عده ای در حدود 250 نفر از دانشجویان نهضت آزادی و
افراد مختلف تشکیل گردید.
ابتدا یک نفر دانشجو که نام او معلوم نگردید.
آیاتی
چند از قرآن مجید تلاوت نمود.
سپس آقای طالقانی به منبر رفت پس از تلاوت
آیه ای چند از قرآن درباره
محیط سالم بحث نمود و
اظهار داشت ما مسلمانها
بایست همواره کوشش
نمائیم که در اجتماع
خودمان محیط پاک و منزه
که عاری از هرگونه آلودگی
است بوجود بیاوریم.
تا این
که از فسق و فجور جلوگیری
شود.
و تنها محیط سالم است
که می تواند افراد نااهل را از
اعمال وحشیگری خود به
راه راست هدایت نماید.
و
اجتماعی را از پراکندگی
نجات دهد.
سپس در مورد
حرمت مسجد گفت پیامبران
ما که مردم را به مسجد دعوت می نمودند برای این بود که مردم دور یکدیگر
مجتمع شوند و مشکلات زندگی و دینی خود را حل نمایند.
دیگر این که در حریم
مقدس مسجد تمام افراد از نظر مقام یکسان هستند مثلاً در نماز جماعت وزیر و
وکیل و یک فرد بیچاره و مستمند فرقی ندارد و کسی نمی تواند بگوید تو که فقیر
هستی چرا در صف اول قرار گرفته ای و آن که وزیر است چرا در صف آخر
می باشد.
چون مسجد محل صفا و صمیمیت و مساوات و برابری است و هیچ گونه
تفاوتی بین مردم نیست.
پیغمبر اسلام که مردم را مرتبا به مسجد دعوت می نمود
برای این بود که مردم بیشتر به یکدیگر پیوند دهد ولی افسوس که در حال حاضر
مساجد ما مسلمان ها فقط منحصر به خواندن فاتحه گردیده.
و هیچ خبری از آن
اتحاد و یگانگی نیست.
پس از آن درباره مضار شراب و قمار گفت امروز ما
می بینیم که در این مملکت ما بیش از پیش مغازه های مشروب فروشی وجود
دارد و یکی از واردات مهم کشور ما مشروبات خارجی است که از کشورهای
ایتالیا و انگلستان وارد می شود و کسی نیست که بگوید در این دیار مسلمانی این
چه وضعی است و امروز که در این مملکت ما این همه جنایت و آدم کشی و
کثافتکاری صورت می گیرد.
اگر درست فکر کنیم می بینیم
تماما به دست همین افراد
مشروب خوار و قمارباز و
عیاش صورت می گیرد و اگر
کسی از این افرادی که
مشروب می خورند سؤال
نماید چرا مشروب
می خورید در جواب
می گوید برای این که جلو
ناراحتی های خود را بگیرم
و ندای وجدان که دائما
وجود ما را در مقابل مسائل
زندگی رنج می دهد آن را
خفه نمائیم.
این بیچاره ها
نمی دانند با خوردن مشروب
که نمی شود جلو شعور و تفکر را گرفت.
بلکه خوردن آن باعث می شود که بدن
خودشان را مستعد واگیر نمودن به هزاران نوع امراض می نمایند و نسلهای الکلی
و علیل و رنجور تحویل جامعه می دهند.
در این مملکت که در هر شب هزاران
مجالس مشروب خواری دایر است و در این مجالس افراد مختلف مانند.
نخست وزیر و وزیر و وکیل در آن شرکت دراند.
آیا این افراد با خوردن مشروب
که هوش و حواس و حتی عقل خود را از دست می دهند می توانند راز مملکت را
نگاه دارند.
هر چند که مملکت ما امروز اسراری ندارد و هر چه هم هست و
نیست در اختیار استعمارگران می باشد.
سپس گفت در چند سال قبل که من با
چند تن از علما به قاهره رفته بودم در یک مهمانخانه که صاحب آن مرد مسلمانی
بود سکنی گزیدیم.
یک روز صاحب مهمانخانه برای ما خوراک برنج آورد دیدم
برنجهای آنها مانند برنجهای گرده ما است از صاحب مهمانخانه پرسیدم مگر
شما برنج بهتر از این ندارید گفت خیر.
گفتم شما می توانید از ایران سفارش بدهید
برایتان بیاورند گفت چطور گفتم بخرید گفت اگر ایران پنبه ما را در مقابل پایاپای
برنج بدهد ما حاضر هستیم در غیر این صورت ما به هیچ وجه پول نمی دهیم
حالا شما ببینید چطور
مردمان این مملکت متفکر و
روشنفکر هستند که راضی
نیستند دهشاهی از ارز
مملکتشان خارج شود.
حال
در عوض در مملکت ما
ببینید چقدر پول برای
آبنبات ترش و مشروبات
الکلی و هزاران کالاهای
بی ارزش به خارج فرستاده
می شود و روزبه روز ارز از
مملکت ما کاسته می شود.
بعد می گویند چرا بحران
اقتصادی به وجود آمده.
همین بی توجهی های اولیاء
امور است که هر روز وضع ما
بدتر می شود.
سپس ناطق اضافه نمود امروز دنیای ما دنیای مادیات است افراد
بشر به طورکلی در زندگی خود دائما در فکر این هستند که به جاه و مقامی برسند
تا از آن راه بتوانند به آرزوهای تجملاتی خود و برای این کار هزاران عمل خلاف
را مرتکب می شوند.
و در طول عمر خود حتی یک دقیقه هم متوجه راه حق و
حقیقت و دنیای اُخروی نیستند.
سپس گفت دولتهای مترقی مانند آمریکا که
امروز اینهمه پیشرفت کرده و صبح تا شب در فکر این است که راندمان منافع خود
را هر روز از روز قبل بیشتر نماید و یا این که به چه وسیله می تواند منافع
سرشارتری بدست بیاورد و برای این عمل هر روز اختراعات مختلف می نماید و یا کشورهای کوچک را
تهدید به جنگ می نماید تا این که منافع خودش در خطر نباشد.
اینها نمی دانند خدا چیست فقط مادیات
ایده آنها است.
همین آیزنهاور که به کلیسا می رود و عیسی را پسر خدا می داند.
از طرفی برای منافع خود با
یک بمب شهر هیروشیما را ویران نمود و عده زیادی افراد بیگانه را با این عمل وحشیانه خودش کشت
اینها انسان نیستند و بویی از انسانیت نبرده اند.
هر چند که خودشان را متمدن می دانند ولی در حال سبعیت
و وحشیگری به سر می برند.
انسان اگر حس انسان دوستی داشته باشد برای هم نوع خود هر روز وسایل از
بین بردن تهیه نمی نمایند.
به عقیده من تا موقعی که اجتماع بشریت علاقمند به عالم مادیات باشد محال
است اصلاح صحیحی صورت گیرد بلکه دائما عالم بشریت برای منافع در حال اختلاف و نزاع خواهد بود
با خاتمه سخنان آقای طالقان مجلس پایان پذیرفت.
ضمنا یک برگ دعوتنامه تحت عنوان مکتب توحید
که در مسجد بین افراد توزیع گردیده یک برگ آن پیوست می باشد.
افراد شناخته شده عبارتند از.
سیدمحمود طالقانی ـ سرهنگ دریابان دکتر ارتش ـ خواجوی دانشجوی فوق لیسانس ـ عامری دانشجو
ـ ایلخانی ـ غفاری.
بخش 2 24 /9 /41
1ـ اطلاعیه شود
2ـ در گزارش روزانه درج گردد
25 /9 /41
روزانه 26 /9 /41
منبع:
کتاب
آیتالله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 303