موضوع: سخنرانی ناصر مکارم شیرازی
تاریخ سند: 14 مهر 1352
موضوع: سخنرانی ناصر مکارم شیرازی
متن سند:
به: 312 شماره: 6230 /20ه 12 از: 20ه 12 جلسه سخنرانی نامبرده فوق از ساعت 1330 الی 1415 روز 8 /7 /52 با شرکت حدود چهار هزار نفر در مسجد ارک تشکیل و مشارالیه راجع به ازدیاد سن پسران و دختران برای ازدواج و نظریه‌های اخیری که در مشهد برای این مسئله ارائه داده‌اند و جراید نیز مسئله سن پسران را برای ازدواج 30 سال و برای دختران 25 سال درج کرده‌اند که این امر مخالف با طبیعت است در این صورت دختران و پسران 15 ساله باید جلوی غرائز خود را بگیرند و یا از راه نامشروع ارضای غریزه نمایند و این‌که اسلام برای هر مسلمان سه وظیفه اصلی تعیین نموده: 1- وظیفه نسبت به خدا 2- وظیفه نسبت به خلق خدا 3- وظیفه نسبت به دولت تعیین کرده است مطالبی بیان نموده و سپس اشاره به تکامل صنعت و تکنیک در جهان امروز نموده و پاره‌ای از خرابکاری‌های هواپیماهای جنگنده ب 52 آمریکا که هزاران تن بمب آتش‌زا بر روی بیمارستان‌ها و کودکستان‌ها و زمین‌های حاصل‌خیز می ریزند و با خاک یکسان می‌نمایند.و اضافه نمود: که اخیراً جراید نوشته‌اند مرد شماره 2 چین به علت نزدیکی جنگ سوم جهانی که جنگ اتمی خواهد بود دستور داده است ملت چین اقدام به ساختن پناهگاهی در زمین نمایند.
ناطق اضافه نمود که حضرت علی خطاب به مالک اشتر فرموده که جامعه انسانیت1 7 طبقه بوده وعبارتند از طبقه: [1ـ] لشکریان 2ـ نویسندگان 3ـ دادرسان و قضات 4ـ مجریان قوانین مملکتی 5- کشاورزان 6- صنعتگران و کارگران 7- طبقه محرومان اجتماع.
نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: شنبه مورد اعتماد است و احتمالاً مطالب فوق از ناحیه واعظ مزبور گفته شده است.
شرر نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
سپاهی آقای وثوقی بایگانی شود.
18 /7
توضیحات سند:
1ـ فراز 41 تا 50 عهدنامۀ مالک اشتر: «ای مالک بدان! مردم از گروه‌های گوناگونی می‌باشند که اصلاح هر یک جز با دیگری امکان ندارد و هیج یک از گروه‌ها از گروه دیگر بی‌نیاز نیست.از آن قشرها، لشکریان خدا و نویسندگان عمومی و خصوصی، قضات دادگستر، کارگزاران عدل و نظم اجتماعی، جزیه دهندگان، پرداخت کنندگان مالیات، تجاز و بازرگانان، صاحبان صنعت و پیشه‌وران و نیز طبقه پایین جامعه یعنی نیازمندان و مستمندان می‌باشند، که برای هر یک خداوند سهمی مقرر داشته و مقدار واجب آن را در قرآن یا سنت پیامبر (ص) تعیین کرده که پیمانی از طرف خداست و نگهداری آن بر ما لازم است.
پس سپاهیان به فرمان خدا پناهگاه استوار رعیت و زینت و وقار زمام‌داران، شکوه دین و راههای تحقق امنیت کشورند.
امور مردم جز با سپاهیان استوار نگردد و پایداری سپاهیان جز به خراج و مالیات رعیت انجام نمی‌شود که با آن برای جهاد با دشمن تقویت گردند و برای اصلاح امور خویش به آن تکیه کنند و نیازمندی‌های خود را برطرف سازند.
سپس سپاهیان و مردم جز با گروه سوم نمی‌توانند پایدار باشند و آن قضات و کارگزاران دولت و نویسندگان حکومتند که قراردادها و معاملات را استوار می‌کنند و آن چه به سود مسلمانان است فراهم می‌آورند و در کارهای عمومی و خصوصی مورد اعتمادند و گروه‌های یاد شده بدون بازرگانان و صاحبان صنایع نمی‌توانند دوام بیاورند، زیرا آنان وسایل زندگی را فراهم می‌آورند و در بازارها عرضه می‌کنند و بسیاری از وسایل زندگی را با دست می‌سازند که از توان دیگران خارج است.
قشر دیگر طبقه پایین از نیازمندان و مستمدانند که باید به آنها بخشش و یاری کرد.
برای تمام اقشار گوناگون یاد شده در پیشگاه خدا گشایشی است و همۀ آنان به مقداری که امورشان اصلاح شود بر زمام‌دار، حقی مشخص دارند و زمام‌دار از انجام آن‌چه خدا بر او واجب کرده است نمی‌تواند موفق باشد جز آن که تلاش فراوان نماید و از خدا یاری بطلبد و خود را برای انجام حق آماده سازد و در همۀ کارها، آسان باشد یا دشوار شکیبایی ورزد.
» (همان، صفحه 573 و 575)