صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بعثت نشریه داخلی حوزه علمیّه قم

تاریخ سند: 23 آذر 1342


بعثت نشریه داخلی حوزه علمیّه قم


متن سند:

بعثت همگانی : امروز 27 رجب مصادف با بعثت حضرت ختمی مرتبت (ص) است.
یکهزار و سیصد و نود و شش سال قبل مثل چنین روزی پیغمبر اسلام رسالت عظیمی پیدا کرد که دامنه این رسالت بشریت در قرون و اعصار برای همیشه و در همه جا شامل گردید فقط برای آنروز نبود که وی برانگیخته شد بلکه از آنروز دامنه این وظیفه این قیام.
این بعثت وسیعتر میشد و حتّی از همان روزهای اوّل دور نمای امپراطوریهای ایران و روم و بالاتر از آن صدها هزار سال بعد را هم میدید.
وی از برای نجات بشر از چنگال بت پرستی و اهریمنانیکه پنجه های ستم و استبداد خود را بگلوی ملّت انداخته و شیره جانشانرا میمکند و همچون بردگان دست بسته ای اسیرشان کرده و به بیگاری وا میدارند و خود را در ناز و تنعم غوطه ورند مبعوث شد.
وی برای ریشه کن کردن رذائل اخلاقی و زورگوییها و هوسرانیها و خود کامگیها آمد.
وی برای بسط حق و عدالت و قانون قیام کرد و برای احیاء مردم و روشن کردن افکار خلق و دادن شخصیت و استقلال فراموش شده شان دست بکار شد.
این بعثت همیشه زنده است و این فریاد نهضت اسلامی لایزال از حلقوم پیغمبر اسلام (ص) بلند است.
این خون حیاتبخش اسلامی همیشه باید در عروق ملت اسلامی بجوشد.
ما جشن بعثت را فقط به خاطر نام بعثت و تاریخ گذشته آن نمی گیریم، این بعثت، همه قرن و همه سال، بلکه همه روز و همه ساعت وجود دارد.
این وظیفه، این انگیزه آسمانی و نجاتبخش و این تحریک و تحرک اسلامی باید زنده شود.
این سرخوردگی و ضعف و زبونی و ذلت فراموش گردد و این عید مبدا حرکت نوینی در تاریخ اسلام باشد.
اگر باید ملت اسلامی سر بلند باشد، اگر باید ملت توحید با بردگی و اسارت بجنگد و با آن چه سدّ راه ترقی و سعادت ملت است نبرد کند، اگر مسلمان باید همیشه در حال تلاش و فعالیت یک زندگی انسانی باشد، و اگر تفکر اسلامی باید در افکار و ارواح ما روشن بینی و مال اندیشی صحیحی به وجود آورد، پس امروز را که مبداء ظهور اسلام است باید الهام بخش خود گرفته و زنده و متحرک شویم و حساسیت بیشتری نشان دهیم و در راه دفاع از دین و جامعه خود تلاش کنیم.
آیا فکر نمی کنیم که همین امروز هم فریاد پیغمبر بلند باشد که بیایید بتها را بشکنیم و جز خدای واحد نپرستیم و خرافات و پلیدیهای اخلاقی را کنار گذاریم و با ستمگران و زورگویان نبرد کنیم و برای نجات ملّت محروم هماهنگ شویم؟ بیایید به ندای آسمانی پیغمبر اسلام (ص) جواب مثبت دهیم و در این راه قدری غیرت نشان داده و فداکاری و از خود گذشتگی کنیم.
این نشریه هدفی جز احیای بعثت و رسالت تاریخی پیغمبر اسلام (ص) ندارد و با توفیق پروردگار می خواهد تا حدود امکانات محدودی که در اختیار دارد به بهتر معرفی کردن روح بعثت و تحرک اسلامی قدمی بردارد، فعلاً هر چند گاه یک مرتبه منتشر می شود و به مناسبت روز انتشار اولین شماره آن و هم هدفی را که تعقیب می کند به عنوان بعثت نامیده می شود.
نهضت حوزه : از چند ماه قبل که مراجع عالیقدر و علماء و پیشوایان دینی یک چند دوره طولانی فترت و سکوت را پشت سر گذارده و چنین تشخیص دادند که درباره محیط خود و آنچه بر آنها میگذارد بیشتر فکر کنند و بدنبال این فکر مطالعه و عمل نمایند.
ما فعلاً بگذشته ها کار نداریم و در صدد نیستیم که جهات و علل سکوت سابق را بررسی کنیم و درباره آن بگفتگو و قضاوت بپردازیم.
گذشته ها با همه آن چه که با خود داشته اند گذشته اند و موقعیتها و امکانات گذشته هم همراه با زمان از دست رفته اند.
ما فقط می توانیم در وضع موجود فکر کنیم و اندکی هم برای آینده که خواه ناخواه با آن مواجهیم طرح بریزیم.
محیطی که مراجع در آن سکوت را شکستند، محیطی بود (و متأسفانه روز به روز هم بدتر می شود) که دستگاه حکومت به کلّی قانون اساسی و اصول منشور ملل متحد را زیر پا گذارده و آزادی مردم را توسط مأمورین خود سلب کرده است.
قانون به طور خلق السّاعه توسط چند نفر دست نشانده جعل می شود.
مصالح ملت زیر پا گذاشته شده و حقوق انسانی و اولیه افراد مورد نظر نیست.
اسلام علی رغم موقعیت عمیقی که از نظر قانون اساسی در دستگاه حکومت و قانونگذاری باید داشته باشد مورد تجاوز قرار می گیرد.
حکومت به دست مردم نیست و نه تنها ملت حق شرکت در مقدّرات خود را ندارد، حق نظارت و اظهار نظر هم از آنها سلب شده است.
دستگاههای تبلیغی یک پارچه بلند گوی بلا اراده دستگاه حکومت و خواسته های وی گردیده و همه چیز برای حمایت دستگاه به کار افتاده است.
سهم مردم فقط شکنجه های قرون وسطایی گوشه های زندان، محرومیتها، ورشکستگیها، بیکاریها، بالا رفتن سطح هزینه...
و بالاخره اختناق و بدبختی است.
شاید هیچ عقل و عاطفه انسانی اجازه ندهد که در چنین محیطی باز هم سکوت ادامه یابد، تا چه رسد به مراجع عالیقدر، از این رو از چند ماه قبل تذکرات و نصایح و راهنماییهای آقایان شروع شد، اما متأسفانه دستگاه نه تنها به تذکرات آقایان احترامی نگذارد، بلکه روز به روز بر شدت سختگیری و فشار و رفته رفته هتاکی و پرده دری خود افزود.
اعلامیه ها و نوشته های مراجع تقلید، قاچاق شناخته شد !! صاحبان چاپخانه ها و ناشرین این اعلامیه ها گروه گروه به زندان شکنجه سوق داده شدند.
اتهامات و فحاشیهای دستگاه شروع شد و روز به روز پرده از روی ماهیت دینداری و ملّت خواهی دستگاه! بهتر برداشته می شد.
حضرات مراجع تذکرات خود را صریح تر و شدیدتر کردند و دامنه فعالیت توسعه پیدا کرد.
طبقات مختلف مردم به این نهضت پیوستند و علماء بزرگ و وعاظ شهرستانها هماهنگی کردند و موج عظیمی از انتقاد و اعتراض قانونی مردم توام با ناراحتی و تأثّر شدیدی که از شرایط قرون وسطائی مشاهده می کردند، بلند شد.
در مقابل دستگاه حتی یک لحظه هم فکر نکرد: ببینیم این همه فریادها برای چیست؟ این ملت چه میخواهد؟ دردشان چیست؟...
ابدا.
فقط در این باره فکر می کرد که چگونه باید این فریادها را در هم شکست و این هیجانات را خاموش کرد و این صداها را در سینه ها خفه نمود تا منافع ما و اربابانمان محفوظ بماند، تا این سرزمین در تیول ما و بیگانگان بماند.
تا این مردم خود از گرسنگی و بیکاری جان بدهند و عقب مانده و تو سری خور باشند و سفره مستشاران رنگین باشد.
آری شدت عمل به خرج دادند تا آنجا که بزرگترین جنایت و بی شرمی را مرتکب شده و مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی خمینی و آیت الله قمی و آیت الله محلاتی و جمعی از بزرگان و وعّاظ محترم با صدها نفر از طبقات مختلف مردم را به زندان انداخته و فاجعه عظیم 15 خرداد (12 محرم) را به وجود آوردند و هزارها نفر مردم بی پناه را به خاک و خون کشیدند و هر آنچه را که دیدیم و شنیدیم به وجود آوردند، و بالاخره هم در حالی که حضرت آیت الله العظمی خمینی در محاصره بودند و سایر مراجع به شدت تحت نظر و کنترل و جمع کثیری از شریف ترین مردم این مملکت، از اساتید و دانشجویان دانشگاه و محترمین بازار و اصناف و غیره هم در زندان بوده و هیچگونه آزادی تبلیغاتی وجود نداشته، جمعی را به عنوان نماینده مجلس تصویب کرده و مجلس کذایی را افتتاح کردند و بعد از آن هم محاکمات و اعدامها و صدها عمل دیگر...
روحانیت در تمام این جریانات ساکت ننشست و حدّاقل نظر خود را ولو به وسیله اعلامیه به گوش مردم رسانید.
در هر جا حوزه های علمیه و به طور کلی روحانیت دوران جدیدی را شروع کردند و در این صحنه مسئولیت وسیعی به عهده گرفته اند (که البته این مسئولیت همیشه بوده ولی در این اواخر به آن توجه شد) مفاسد محیط اکنون به طور روز افزون ادامه دارد و ما همیشه در مقابل رسالتی که به عهده گرفته ایم مواظب و مسئولیم و اکنون باید دید چگونه و از چه راه می توان وظیفه خود را انجام داد و با این وظیفه سنگین و بحرانهای موجود چه باید کرد؟ اینقدر هست که : «سکوت در مقابل تجاوز جرمی نابخشودنی است.
» ما هیئت حاکمه را استیضاح می کنیم درست شش ماه و نیم از بازداشت غیر قانونی مرجع تقلید شیعه حضرت آیت الله العظمی خمینی می گذرد، بازداشتی که سند قطعی محکومیت هیئت حاکمه قانون شکن ایران است.
دستگاه جبار با توقیف آیۀ اللّه خمینی جنایتی را مرتکب شد که در تاریخ حکومتهای شعیه و مسلمان ایران اصلاً سابقه ندارد.
خیانتی غیر قابل جبران.
دستگاه قانون شکن یکی از قوانین محکم مملکت را با زندانی کردن این مرجع عالیقدر زیر پا گذاشت و کثیف ترین لکه ننگ را بر دامن هیئت حاکمه ایران چسبانید.
لکه ننگی غیر قابل تطهیر و شستشو.
دولت قانون شکن گویا فراموش کرده که در رأس مملکتی قرار دارد که قانون آن به صراحت حق بازداشت و توقیف و محاکمه و زندانی کردن «مراجع تقلید» را از هر مقام و منصبی سلب کرده و مراجع تقلید را بدون قید و شرط بر تمام مقامات و مناصب حکومتی و غیر حکومتی حاکم قرار داده، حکومتی مقدّس و آسمانی.
این زندانی عزیز کسی ست که همه آیات و حجج ایران و عراق با کمال صراحت مرجعیّت او را تصدیق و اعلان نموده اند، با این که مأموران ابلیس صفت و جادوگر دستگاه با همه قوا به دنبال تهیه دست آویز و بهانه توقیف ایشان به تکاپو هستند؛ نتوانسته اند کوچکترین نقطه ضعف که مجوز دستگیری این پرچمدار رشید شیعه باشد به دست بیاورند.
تنها دست آویز این دیکتاتورها این است که حضرت آیت الله خمینی بدون پروا قانون شکنی و خیانتهای به دین و ملت را که توسط زمامداران وطنفروش صورت می گیرد محکوم می کنند، و وظیفه مقدس نظارت بر هیئت حاکمه و زمامداران فاسد را درست انجام میدهند.
اینها طبق الهامی که از اربابان استعمارگر خود گرفته اند میل دارند که آیت الله العظمی از حریم مقدس قرآن و منافع و مصالح ملت دفاع نکنند، و بر تمام این جنایات و خیانتها و تجاوزات آنها صحه گذارند، در مقابل خرابکاریهای ایادی استعمار و عاملین صهیونیسم ساکت و آرام و مهر بر لب بنشینند، و خلاصه به تمام معنی راهبی دیرنشین با کاهنی صومعه نشین باشند! ولی این هوس بی جا و آرزوی خام را دیگر باید به گور ببرند.
آیت الله خمینی و آیات عظام دیگر عصر مهر سکوت را شکستند و از این به بعد جمعیت علمای اعلام مانند کوه عظیمی در مقابل اجرای اغراض شوم استعماری مقاومت می کنند و عوامفریبها را رسوا می کنند و احساسات پاک ملت ایران را علیه ریاکاران دغل می شورانند و رفته رفته مردم را به وظیفه خویش آشنا می نمایند.
اکنون ما از طرف تمام مسلمانان ایران و جهان دستگاه حاکمه را با سئوالات ذیل استیضاح می کنیم و یقین داریم که جوابی برای آنها نخواهند داشت : چرا مأموران خبیث سازمان امنیت به پشتیبانی ارتش و پلیس نیمه شب به منزل آیت الله العظمی خمینی ریخته و ایشان را جبرا به تهران جلب کردند؟ چرا مدت شش ماه و نیم مقام محترم مصون مرجع تقلید و ریاست مذهبی را که باید روزانه صدها گرفتاری را از مردم بر طرف کنند در زندان نگاه داشته اید؟ چرا نمی گذارید حرفها و خواسته ها و نظریات «آیات عظام» در جراید رسمی کشور و یا حداقل توسط اعلامیه ها آزادانه پخش شود؟ چرا مردم را به جرم تقلید از آیت الله خمینی به محاکمه می کشید و شکنجه می دهید، و مأموران شما مزاحم مردمی که دل خود را به همراه داشتن عکس مرجع تقلید خود خوش کرده اند، می شوند؟ چرا مانع دعا کردن و حتی اسم بردن آیت الله خمینی در مجالس و محافل می شوید؟ چرا نمیگذارید مردم به پیشوای خود اظهار ارادت کنند؟ چرا مانع رسیدن سیل تلگرافات و نامه ها و...
که به طرف منزل آیت الله سرازیر است، می شوید؟ شما چه بخواهید و چه نخواهید مردم ارادت دارند و از هیچ فداکاری در راه تعقیب هدف پیشوای خود دریغ ندارند.
اگر گاهی سکوت می کنند برای این است که دستور صریح ندارند.
بروید برای خود فکر دیگری کنید با عمل خلاف، خلاف دیگر را نمی توان جبران کرد.
این که شش ماه است ؛ اگر آیۀ اللّه خمینی شصت سال هم در زوایای زندان بماند.
باز زوایای قلوب مردم را در اختیار خواهند داشت.
بررسی امکان سازش گروهی از کوته فکران به خیال خام خود در فکر ایجاد حسن تفاهم بین جامعه روحانیت مبارز ایران (و در رأس آنان مراجع تقلید قم و نجف و مشهد) و بین دستگاه جبار بر آمده اند و در این راه به کوششهای بی ثمری برخاسته اند! در تعقیب این تلاشهای مذبوحانه توأم با تهدید و ارعاب، مردم مسلمان ابراز نگرانی کردند و خوشبختانه جوابهای قاطع و کوبنده مراجع تقلید امکان تحقق این افسانه را باطل ساخت.
البته نه تنها مراجع قم و مشهد، بلکه مراجع عالیقدر نجف نیز هر گونه سازشی را محکوم کرده اند.
مثلاً آیت الله خوئی در مصاحبه خود که اخیرا منتشر شده است در جواب سئوال از امکان سازش با دولت می فرمایند: «ما نمی توانیم در حقوق دینی و مصالح عمومی ملت ایران با کسی معامله کنیم.
گذشت کردن ما از شرایط خود معنایش از دست دادن دین و ملیت و در حقیقت سازش کردن با حکومت جور و ظلم، و شرکت در سرکوبی و خونریزی ملت بی دفاع ایران است.
این تنها ما نیستیم که با این وضع مخالفیم بلکه حوزه علمیه و علمای اعلام قم با ما همکاری می کنند و در این مبارزه نقشی مؤثرتر از ما داشته اند، و عملاً با خون خود مبارزه ملت ایران را رنگین و از مقدسات کشور تا پای جان دفاع کرده اند.
» آری ما ایمان داریم که مراجع تقلید شیعه هرگز حاضر نمی شوند با دستگاهی که جنایات یک ساله اخیر آن را هنوز ملت فراموش نکرده است صلح و سازش کنند.
هنوز خون محصلین و دانشجویان که در مدرسه فیضیه به دست مأمورین دستگاه (که روحانیت و علما را مورد حمله قرار دادند) ریخته شد، خشک نشده است.
هنوز صدای گوشخراش حملات رادیوئی دستگاه که مراجع و علما را عمال فئودالیسم و مخالف اصلاحات معرفی می کردند در گوشهای مردم طنین انداز است ! هنوز جوهر قلمهای زهر آگین مطبوعات ضد ملی وابسته به دستگاه، که ناجوانمردانه ترین حملات را علیه علمای بزرگ کردند خشک نشده است.
هنوز ورق پاره های ننگین و شرم آور عامل کثیفی به نام (هیئت مصلحین) چاپ و مجانا در سراسر ایران شبانه پخش می شود و در آن زننده ترین و بی شرمانه ترین تهمتها و حمله ها به علما و مراجع می شود.
هنوز «کشتار وحشیانه 15 خرداد» در تهران و شیراز و قم و «کشتار دوم فروردین» در تبریز و «کشتار مسجد فیل» در مشهد فراموش نشده است.
هنوز آیت الله العظمی آقای خمینی و آیه اللّه قمی توقیف و تحت نظر مأمورین دولتی هستند.
هنوز آیات اللّه و علمای تبریز در زندانهای دولت به سر می برند.
هنوز آیت الله طالقانی و رفقای با ایمانش محاکمه می شوند.
هنوز مجلسین قلابی و تحمیلی به کارهای مضحک خود ادامه می دهند و لایحه مربوط به 600 تصویب نامه غیر قانونی دولت را تصویب می کنند ! هنوز زندانهای دستگاه مملو از جوانان مسلمان و بازاری و دانشگاهی است.
هنوز بسیاری از طلاب حوزه علمیه قم و تبریز و دانشجویان دانشگاه به جرم مبارزه در سربازخانه ها به سر می برند! هنوز نفوذ صهیونیسم و یهود از مملکت ما قطع نشده است.
هنوز فقر عمومی وضع ناهنجار بازار، وضع اسف انگیز فرهنگ و دانشگاه اصلاح نشده و ادامه دارد هنوز...
و در چنین شرایطی امکان صلح و سازش و حتی تصور آن در هر مقامی که باشد غیر عاقلانه غیر منطقی و ضد ملی است و تا روزی که همه خواسته های مشروع و قانونی ما عملی نشود، حکومت مردم بر مردم رسمیت نیابد، قانون اساسی احیاء نشود و تصویب نامه های ضد ملی و ضد اسلامی لغو نشود، هر گونه سازشی از طرف علما و ملت طرد خواهد شد.
سازش با دولتی که حاضر نیست حقیقت را بپذیرد، حاضر نیست حقوق اساسی مردم را رعایت کند، حاضر نیست به افکار عمومی احترام بگذارد.
حاضر نیست به خواستهای قانونی و منطقی و شرعی و انسانی مراجع تقلید جواب مثبت دهد، هرگز معقول نیست و در صورت ادامه این وضع برای همیشه متصور نخواهد بود.
ملت این سازش را به هیچوجه نمی پذیرد، مراجع و علما هرگز تن به این سازش نمی دهند و سرانجام : «پیروزی از آن حقّ و حقیقت است».
عَلَم گفت چند روز قبل آقای علم در مصاحبه به اصطلاح رادیویی! و مطبوعاتی خود به مناسبت «پانزدهمین سالگرد اعلامیه حقوق بشر!» نخست خود را «مسلمان !» نامید و سپس آرزو کرد که در آینده نزدیک مسئله مذهب و...
حل شود ! و «فرزندان ایشان» آن را در «صفحه ای از تاریخ» گذشته بخوانند و «جزء افسانه های کهن قرون» بدانند ! ما در آینده درباره اعلامیه حقوق بشر و کیفیت اجرای آن در ایران سخن خواهیم گفت.
ولی در اینجا یاد آور می شویم که بسیار شرم آور است که آقای علم مدعی اسلام و مدعی نخست وزیری مملکت اسلامی آرزو کند که مسئله مذهب در آینده جزء افسانه های تاریخ باشد.
آیا محلدین و کمونیستها که سنگ مخالفت با آنها را به سینه می زنند غیر از اینها حرف دیگری دارند؟ البته آقای علم و هر کس دیگر که همچو آرزویی دارد باید فقط در خواب ببیند که آرزویش تحقق یافته است...
اسلام به حکم قرآن برتر از همه مذاهب است و این برتری تا ابد حفظ خواهد شد، خواه فرزند «شوکت الملک امیر قائنات» بپسندد یا نپسندد!...
نکته ها آقای علم پس از فاجعه 15 خرداد در ضمن مصاحبه خود مطالبی بیان داشت که قسمتی از آن از شماره 8 و 9 ژوئن روزنامه نیویورک فراندتریبون ترجمه و نقل می شود : «علم امروز گفت پانزده نفر از بزرگترین پیشوایان مذهبی که در آشوب ضد دولتی این هفته در شهرهای مختلف دست داشته اند تسلیم محکمه نظامی خواهند شد.
» او گفت : «محکمه نظامی ممکن است معنی مجازات اعدام را داشته باشد».
وی افزود : «ملاّها مانند موش در دست ما هستند.
آنها در نتیجه اصلاحات ارضی مبالغ هنگفتی از عایدات خود را از موقوفات از دست داده اند، همه ملاها معیوب نیستند ولی بسیاری از آنها فاسد و کثیف می باشند.
» حاشیه : این آقای علم اکنون مدافع اسلام و حامی علماء اسلامی و «ملایان» شده است ! آیا عقل سلیم این را باور می کند؟ سیاست از دین جدا نیست یکی از فقرات سخنرانی حضرت آیه اللّه شریعتمداری در روز بیستم جمادی الاول 1383، پس از مراجعت از تهران این است : «استعمارگران برای اغراض استعماری خود مشهور کرده اند سیاست از دیانت جداست، و این غلط است.
زیرا اگر سیاست به معنی تقلب و تزویر و پشت هم اندازی است، البته ضد دین و مخالف آن است.
ولی اگر سیاست به معنی تدبیر امور و دخالت در مصالح مردم باشد در جایی که گفته اند «مَجَاری الاُمور بَیدِالعُلماءِ بِاللّه ِ الاُمَناءِ عَلی حَرامِهِ وَ حَلالِهِ» تمام جریان روز به دست علما است.
اگر کسی به مذهب شیعه و اسلام عقیده داشته باشد، باید یقین کند که مجاری امور به دست علما و مجتهدین است.
مذهب ما مثل مذهب مسیحی نیست که بگوید: «کار قیصر را به قیصر واگذارید و کاری به امور دیگر نداشته باشید» بنابراین علما از هر کسی اولی هستند که در این قبیل مصالح مداخله کنند.
در جایی که به یک نفر دهاتی بی سواد که می گویند امضای خودش را بلد نبوده و سه چهار روز مشق امضاء به او می دادند.
بگویند بیائید و در مصالح مملکت دخالت کنید، ببینید با چه دولتی صلح و با چه دولتی جنگ کنیم.
در جایی که اینها حق دارند در مهام امور مملکت دخالت کنند که نه موضوعش را می فهمند و نه محمولش را می داند و پنجاه سال دیگر هم اگر برود نخواهد فهمید.
چگونه ممکن است مجتهدین بزرگ که در راه اسلام سالیان دراز تحصیل کردند و سرد و گرم دنیا را دیده اند، اگر یک کلمه بگویند دخالت در سیاست است؟!» یک روایت اِذا کانَ اُمَرائِکُم اَخیارِکُم و اَغْنیائِکُم سُمحائِکُمْ و اَمرُکُمْ شَوْری بَیْنَکُم فَظَهْرُ الاَرْض خَیرٌ لَکُم مِن بَطنها و اَذا کانَ اُمَرائکُم اَشْرارکُم و اَغْنِیائکُم بُخلائِکُم و اُمُورکُم اِلَی النِساءِ فَبَطْنُ الاَرضِ خَیرٌ لَکُمْ مِنْ ظَهرها «پیغمبر اکرم (ص)» ترجمه : «وقتی که زمامداران شما افرادی صالح و خیراندیش و ثروت شما به دست مردمان سخاوتمند و بزرگوار باشد و کارها با مشورت انجام گیرد، آن روز شما لایق زندگی بر روی زمین هستید.
ولی وقتی که زمام امور شما به دست مردم ناپاک و شرور بیفتد و ثروت در دست مردانی بخیل و پست قرار گیرد و زنهای شما در اداره امور جامعه دخالت کنند، آن روز شما سزاوار زندگی نیستید و همان بهتر که چنین ملتی در شکم زمین برود و روی زمین را برای مردمی صالح و لایق بگذارد.
اخبار تبریز : شب چهارشنبه 17 رجب مأمورین مسلح هیئت حاکمه به خانه علما و وعاظ محترم تبریز حمله کرده و شبانه آیۀ اللّه آقا سید احمد خسرو شاهی، آیه اللّه حاج سید محمد علی قاضی طباطبایی، حجۀ الاسلام حاج سید مهدی دروازه ای و 15 نفر دیگر از علما و وعاظ را دستگیر و گروهی را به تهران اعزام و گروه دیگری را در سیاه چالهای زندانهای تبریز زندانی ساخته است.
ماسک دستگاه قانون شکن برای صدمین بار از رخسارش افتاد و برای بار دیگر ملت مسلمان ایران به ماهیت آن پی بردند.
به همین مناسبت حوزه علمیه قم روز شنبه بیستم رجب را تعطیل عمومی اعلام داشت و تمامی دروس تعطیل گردید و اعلامیه ای بدین مناسبت از طرف حوزه علمیه منتشر گردید.
دو سه روز قبل اعلامیه ای از طرف حوزه علمیه قم منتشر گردید و در آن اعلام شد که بر اثر ضربه هایی که به دست دولت بر پیکر اسلام وارد آمده و به علت این که مراجع تقلید حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی و آیه اللّه قمی و روحانیون تبریز و صدها نفر از شریف ترین افراد مسلمان در زندانند، روحانیت امسال عید مبعث را جشن نخواهد گرفت.
تهران : دانشگاه تهران به مناسبت 16 آذر و با خاطر بزرگداشت خاطره مرگ جانگداز چند دانشجو مراسمی بر پا داشت.
ولی این مراسم با عکس العمل شدید مأمورین دولتی مواجه گردید و دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و گروهی دستگیر شدند.
قم : اعلامیه ای از طرف حضرت آیۀ اللّه العظمی آقای سید شهاب الدین نجفی درباره اوضاع روز و گرفتاری علمای تبریز و ادامه توقیف آیت الله العظمی آقای خمینی منتشر گردید، و رسما اعلام فرمودند که از انجام مراسم عید مبعث خودداری می کنند.
تهران : آقای احمد نفسی شهردار سابق تهران و رئیس کنگره به اصطلاح آزاد زنان و آزاد مردان و کارگران انتخابات رسوای دوره بیست و یکم به اتهام اختلاس پس از ده ساعت بازجویی بازداشت شد و به زندان رفت.
آقای نفیسی که به قول اطلاعات سوار ماشین شماره یک تهران می شد و کلید طلایی تهران را در جیب داشت، امروز به اتهام دزدی دستگیر می شود و حتی به زنش بانو نزهت نفیسی هم که به اصطلاح نماینده مجلس به اصطلاح شورای ملی است ! اجازه ملاقات نمی دهند.
رفیق نیمه راه وی دکتر پیراسته به مخبر کیهان انترناشنال گفت : با وجود 000 /000 /700 ریال بودجه شهرداری برای آسفالت، وضع اسفناک آسفالت شهر تهران را همه مردم می بینند ! البته هیچ بعید نیست که فردا خود آقای دکتر پیراسته هم به جرم شرکت در انتخابات قلابی معزول و به دادگاه برود ! (باش تا صبح دولت سازنده ! بدمد، که این هنوز از نتایج سحر است).
آمریکا : مقامات رسمی آمریکا اعلان کردند از این به بعد از کمکهایی به سازمانهای دفاعی غیر نظامی ممالک خارجی کاسته خواهد شد.
این خبر برای تشکیلاتی از قبیل سازمان امنیت و...
.
بسیار گران آمده و نیز در محافلی که از مظالم و جنایات چنین سازمانهایی به ستوه آمده اند با خوشوقتی تلقی گردید.
قم : چند روز قبل در اثر شکایت شخص معلوم الحالی عده زیادی از طلاب مدرسه حجتیه قم به دادگستری احضار شدند، و متعاقب آن مأموران دولتی به مدرسه ریختند و تعداد 9 نفر از طلاب بی گناه را از مدرسه بیرون کردند.
مقامات عالی روحانی برای این آقایان منزلی تهیه کردند و آنان را در آنجا سکونت دادند.
مشهد مقدس : مدتی قبل دانشمند محترم آقای سید عبدالکریم هاشمی نژاد که با بیاناتی مستدل و متین از خلافکاریهای هیئت حاکمه پرده برداشت، مورد خشم دستگاه واقع گردید و با حمله قوای انتظامی و یک ستون نظامی به مجلس مهمی که در «مسجد فیل» منعقد بود و کشتن چند نفر مسلمان و زخمی نمودن دهها نفر دیگر، معظم له دستگیر و تا کنون در زندان لشگر مشهد زندانی هستند.
این عمل نشان داد که در مملکت ما به جرم حق گویی، ملت را به مسلسل می بندند و می کشند و توقیف می نمایند.

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 4 صفحه 273






صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.