صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

جلسه مسجد جلیلی

تاریخ سند: 29 دی 1353


جلسه مسجد جلیلی


متن سند:

رونوشت گزارش خبر شماره 22632 /20 ه 12 ـ ساواک تهران منبع 7880 روز پنجشنبه 19 /10 /53 در مسجد جلیلی آیت اله مهدوی بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء طبق معمول از ساعت 6 تا 7 بعداز ظهر دعای کمیل را با همکاری اتابکی و مشتاقی خواند حدود بیست نفر در این جلسه شرکت داشتند که افراد شناخته شده عبارت بودند از : اتابکی ـ مشتاق ـ دکتر شیخ استاد بازنشسته دانشگاه تهران، مهندس مهدی بازرگان، مهندس معین فر (از اعضای انجمن اسلامی مهندسین) دکتر یداله سحابی، حسینی دبیر فرهنگ اهل فشم ـ علی احسان، رحیم خانیان،1 هوشنگ دلشاد، غلامعلی زنگنه، محمدعلی یزدان پناه، اسماعیل کریمخانی، مهدی سبحانی و تقی زاده.
مهندس بازرگان بعد از ختم دعا چند لحظه به کتابخانه مسجد مراجعه و سپس از مسجد خارج شد.
حسینی قبل از مذاکره خصوصی با مهدوی در حضور چند نفر اظهار داشت عجب زمانه ایست تمام دهان ها را بسته اند، چون سرمقاله روزنامه کیهان را در مورد استقبال قاهره از شخص اول مملکت خوانده بود این مرد (منظورش 66 بود) مرد مرموز و باید گفت سیاستمدار عجیبی است و ضمن اهانت افزود از یک سو به قاهره می رود2 و از سوی دیگر روزنامه ها نوشته اند ارتش کمکی ایران به شورشیان ظفار3 حمله ور شده است.
پس از خاتمه جلسه، حسینی قصد داشت با محمد توانا محصل 17 ساله برادر همسر خلیل شالچی (که بازداشت است) به ملاقات او برود.
نظریه شنبه.
اهانت حسینی در نزد بازرگان و سحابی و چند نفر دیگر اثر نامطلوبی داشت.
نظریه یکشنبه.
به صحت اظهارات شنبه اعتماد حاصل است.
دانشگر نظریه سه شنبه.
نظریه یکشنبه تأیید می شود.
نظریه چهارشنبه.
مشخصات بیشتری از حسینی خواسته شده است که پس از تهیه تقدیم می گردد.
اصل در 123017 27781 بایگانی شود.
غلامحسین زنجانی 13 /11 /53

توضیحات سند:

1ـ سید رحیم خانیان فرزند سید اسماعیل به سال 1317 تهران متولد شد.
ولی گزارش ساواک در سال 1353 مشارالیه را اهل شیراز معرفی و در آن آمده است: مشارالیه از افراطیون مذهبی و طرفدار روحانیون مخالف بوده و در جریان 15 خرداد ماه نیز فعالیت داشته است.
از بیست سال قبل به مسجد هدایت و جلیلی تردد داشته و در اکثر جلسات متشکله در آن شرکت می نماید.
طبق گزارش ساواک نامبرده از دوستان آیت الله مهدوی کنی بوده و وقتی خانیان مدیر شرکت فرگاز بوده با توصیه مهدوی کنی عده ای که دارای فعالیت مضره بوده اند در شرکت مزبور مشغول کار شده اند.
سیدرحیم خانیان در شهریور ماه 1357 به اتهام ارتباط با شهید سید علی اندرزگو دستگیر و در تاریخ 15 /8 /1357 آزاد گردید.
2ـ محمدرضا پهلوی و همسرش فرح در تاریخ 17 و 18 دی 1353 به اردن و مصر سفر کردند و روزنامه ها با آب و تاب فراوان گزارش سفر را به همراه عکسهای رنگی به چاپ رساندند این سفر تا 22 دی ادامه داشت و از تاریخ 23 /10 /53 برای یک دیدار غیر رسمی پنج روزه وارد وین پایتخت اتریش شدند.
3ـ رژیم پهلوی با وابستگی تمام به اهداف تجاوزگرانه آمریکا و استکبار جهانی داعیه ژاندارمری منطقه را داشت و ایران را به صورت پایگاه نظامی در جهت اهداف توسعه طلبانه آمریکا در آورده بود.
آرنولد دویو گریف سردبیر نیوزویک در ماه مه 1973 م (1352 ش) طی مصاحبه ای با شاه از او می پرسد: «منظور شما از اینکه ایران باید قویترین نیروی نظامی منطقه باشد چیست؟ او در پاسخ می گوید: ما از سال 1959 یا بهتر بگوییم در سالهای 1960 به این فکر افتادیم که ایالات متحده ممکن نیست که بتواند برای ابد نقش ژاندارم بین المللی را بازی کند.
» برهمین اساس در دسامبر 1973م (آذر 1352 ش) نیروهای نظامی ایران به سلطان نشین عمان جهت سرکوبی شورشیان منطقه ظفار اعزام شده و در تاریخ 20 /12 /73 م (آذر 52 ش) حمله ارتش ایران از دو سوی شمالی و جنوبی آغاز شد.
در تاریخ 20 /10 /52 ش در اثر فشار افکار عمومی، دولت ناگزیر اعلام کرد: از مدتی قبل نیروهای نظامی ایران به ظفار اعزام شده اند و با شورشیان منطقه نبرد می کنند و تا هر زمان که لازم باشد کمک به نیروهای عمان را ادامه خواهند داد و نیروهای ما جاده سلاسور، مسقط را از کنترل شورشیان خارج کردند.
در تاریخ 11 /12 /52 سلطان قابوس بن سعید، سلطان عمان به دعوت دولت ایران به تهران آمد.
در تاریخ 5 /11 /53 اعلام شد: نیروهای نظامی ایران که طبق نظر آمریکا به ظفار رفته بودند شهر سوق الجیشی رخیوط مرکز عملیات شورشیان را تصرف کرده و آن را به نیروهای سلطان قابوس سپردند.
در تاریخ 1 /6 /54 مقامات ارتش اعلام کردند که: نیروهای ایران در ظفار پیروزیهایی به دست آورده اند و دو منطقه را از دست شورشیان خارج نموده و در اختیار نیروهای سلطان قرار داده اند.
در تاریخ 23 /6 /54 شاه در مصاحبه با حسنین هیکل روزنامه نگار معروف مصری گفت؛ ما به زودی نیروهای خودمان را از عمان فرا می خوانیم.
مطبوعات اسرائیل بیش از همه به ما حمله می کنند.
در تاریخ 25 /7 /54 ارتش اعلام کرد که: نیروهای نظامی ایران با حمایت نیروی هوایی عمان توانسته اند مرکز شورشیان ظفار را تصرف کنند، در این حمله عده زیادی از نظامیان ایران مقتول و مجروح شده اند.
در تاریخ 22 /9 /54 سلطان قابوس رسما شکست کامل شورشیان ظفار را که مدت ده سال ادامه داشت اعلام کرد.
در تاریخ 7 /11 /55 سخنگوی دولت اعلام کرد: قسمتی از نیروهای نظامی ایران که برای کمک به برگرداندن صلح به ایالت ظفار اعزام شده بودند به ایران بازگشتند.
منطقه ظفار ایالت جنوبی عمان است، مساحتی پنجاه هزار کیلومتر مربعی و جمعیتی در حدود دویست هزار نفر دارد، از شمال به عربستان سعودی و از جنوب به اقیانوس هند و از غرب به یمن جنوبی و از شرق به عمان محدود می شود، مرکز آن شهر صلاله است.
جبهه آزادی بخش ظفار در 9 ژوئن 1965 میلادی جنگ مسلحانه خود را برای آزادی این منطقه آغاز کرد.
در مدت نسبتا کوتاهی موفق شد بیش از 90 درصد ظفار را به تصرف خود در آورد و بالاخره با تجاوز نظامی رژیم شاه پس از دادن کشته ها و مجروح های فراوان از طرفین مجددا تحت حاکمیت سلطان نشین عمان قرار گرفت.
(رک: انقلاب ظفار و تحولات خلیج، اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا، خرداد 1354، صفحات 26، 32، 47 و روزشمار تاریخ ایران، باقر عاقلی، جلد دوم، صفحه 280 به بعد)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد جلیلی تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 442

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.