تاریخ سند: 15 تیر 1345
موضوع: سیدابوالفضل ابنالرضا معروف به برقعی
متن سند:
از: ساواک قوچان تاریخ:15 /4 /1345
به: تیمسار ریاست ساواک خراسان شماره: 326/ق
موضوع: سیدابوالفضل ابنالرضا معروف به برقعی
عطف 1442 /9ﻫ ـ 7 /4 /45 و 3308 /9ﻫ ـ 13 /4 /45
محترماً ضمن تقدیم عین مرجوعه به استحضار میرساند. نامبرده پس از مرخصی از مشهد، عزیمت خود را به اطلاع آقایان جلالی و اجتهادی و اعضاء هیئت مدیره مسجد عوضیه قوچان میرساند و در بعدازظهر روز 12 /4 /45 وسیله تلفن از مشهد، آیتالله قمی با حاجی محمد مقدس تماس برقرار و به وی تأکید مینماید که نامبرده به قوچان خواهد آمد، از وی نگهداری شود و ترتیبی بدهد که نامبرده بتواند تا یک ماه دیگر در قوچان به منبر برود. و با این زمینه و ترتیب در ابتدای ورود وی، تعدادی از اهالی و کسبه عوام را وسیله دو ماشین به خارج شهر برده و نیز تعدادی از پرچم مربوط به هیئتها را به خیابان آورده و نصب و سه نفر قهوهچی با گذاشتن چراغ و قالیچه در مسیر خیابان ورود1 وی و چند قصاب جهت ندادن وجه ذبح گوسفند در کشتارگاه مبادرت به کشتن چندین رأس گوسفند مینمایند و یکنفر به نام پزشکیار اطمینان یک سر الاغ را روی ماشین جیپ خود نصب و چون پس از تذکر شهربانی گفته بود که من صوفیه را آقابالاخان میگویم و بحث در نام ندارم، در خارج شهر به سر الاغ اظهار میدارد که این آقابالاخان میباشد. مشارالیه پس از ورود به قوچان بلافاصله در مسجد یساولباشی که تحت نظر جلالی میباشد، به منبر میرود و ضمن اظهار مطالبی بیان میکند که در مشهد شب گذشته در زندان نظامیها بودم. به آنها هم تذکر دادم و وعظ کردم؛ دلالت کردم و مرخص شدم و به هر اداره که رفتم، رؤسای آنها به من احترام نمودند و به شما علمای قوچان توصیه میکنم در هر منبری که میروید، در هر جا و هر مقام، در احیای دین بیترس و واهمه سخن بگویید و هر آینه مأموری به شماها اهانت کرد، تمام مردم جمع شوید، متحداً بیست نفر، پنجاه نفر، توماری بنویسید و خدمت آقای امام جمعه تهران بفرستید2، من هم آنجا هستم، تعقیب میکنم و هرکسی به ایرادات من اعتراض دارد، ضبط صوت بیاورند و شنیده شده که قرار است تومارهایی تهیه نمایند و نامبرده خصوصی نیز گفته است تا ضبط صوت نیست، من حرفهایم را خواهم گفت.
مشارالیه روز اول ورود خود به مدرسه عوضیه قوچان در مقابل عکس اهدایی حضرت علی که توسط یکی از درجهداران تیپ کشیده شده و به مدرسه عوضیه قوچان اهدا شده بود، اظهار میدارد: این عکس چیست؟ این عکس علی حمال است. حضرت علی کی اینچنین سبیلی داشته است؟ تصادفاً این عکس دارای سبیل بلندی است که روی لب را پوشانیده است و در نتیجه پس از خروج وی، این عکس را اعضاء هیئتمدیره مسجد عوضیه از شبستان مسجد برمیدارند و این موضوع گویا موجب شده که تیپ قوچان مستقیماً گزارشی به لشکر مشهد ارسال نماید. و نامبرده ضمن سخنان خود که درباره صوفیه و تشویق مردم به خواندن کتابهایی که در اینباره نوشته است، در منبر باعث اختلاف عمیقی در این حدود گردیده که چنانچه به موقع جلوگیری نشود، احتمال بروز3 حوادثی میرود و شایع ساختهاند که قصابها از دادن گوشت و نانواها نیز از فروختن نان به آنان خودداری خواهند نمود و نیز صاحب آرایشگاه گلزار قوچان اظهار نموده: از مشتریان به ما گفتهاند که اگر درویشها را اصلاح کنی، ما دیگر نمیآییم و مشتریان اعتراض دارند.
این قبیل شایعات مسلماً از تأثیر بیانات نامبرده در این چند روز در منبر سرچشمه گرفته و فعلاً نیز ادامه دارد.
در شب 14 /4 ضمن صحبت خود در منبر اظهار داشته که در مقابل خانه کعبه احتیاجی به خانقاه نیست و به من گفتهاند که تقیه کنم. ابداً تقیه نمیکنم و مأمورین تطمیع میشوند و صوفیه پول میدهند که با سرنیزه به شکم من بزنند. من آمدهام شما را از تاریخ بیرون کنم و حرکت کردن خود را از قوچان تشبیه کرد به حرکت دادن هارون، موسی بن جعفر را؛ لذا مجدداً مراتب وسیله رئیس شهربانی در روز 14 /4 به مشارالیه تذکر و چون در شب 15 /4 /45 در منبر وی ضبط صوت گذاشته شده بود، در مورد امور مذهبی صحبت و رؤسای ادارات را به همکاری دعوت مینماید (البته با خودش) و اظهار مینماید مأمور هستم، در احیای دین اسلام میکوشم و مخالف با تمام ادیان خرافاتیان هستم و رئیس شهربانی را دوست دارم و بایستی به من کمک کنند و چون ضبط صوت گذاشته شده بود، از اظهار مطالب دیگری خودداری نمود.
تا قبل از ورود نامبرده به قوچان، چند نفر واعظ قوچانی جرأت حمله به هیچ اقلیتی را به صراحت در منبر نداشتند، لیکن پس از مراجعت وی از مشهد، جری شده و یک نفر از طلاب به نام کراچی که در جریان 15 خرداد 42 در قوچان نسبت به تحریک طلاب فعالیت مینمود که به موقع دستگیر و تذکر لازم به وی داده شده بود، در مراجعت وی از مشهد اشعاری سروده و به چاپ رسانیده و در بین مردم توزیع و در پای منبر وی قرائت که به پیوست تقدیم میگردد.
اعضای هیئت مدیره مسجد عوضیه به جز یک دو نفر آنان و حاجی جلالی و نامبرده، با آیتالله قمی در مشهد بهوسیله طلاب مطمئن و چند نفر از کسبه مرتباً در تماس بوده و دستوراتی اخذ مینمایند و منبر رفتن مجدد وی به توصیه قمی صورت گرفته است و مراجعت مجدد وی به قوچان و اظهار اینکه علیرغم میل آنهایی که نمیخواهند منبر بروم، تا یک ماه دیگر منبر خواهم رفت، موجب شده که عدهای از افراد مغرض سوءتعبیر نمایند و خود وی به دوستان خود با عنوان اینکه با نفوذی که دارم، از هیچ دستگاهی پروا ندارم، مشغول تبلیغ میباشد.
مشارالیه در مدت 12 شب منبر خود به هیچ عنوان نسبت به ذات شاهانه دعایی ننموده و بعضی از روحانیون قوچان و اعضای هیئت مدیره مسجد عوضیه از نظر اینکه بتوانند در آتیه مقابل دستگاههای دولتی ابراز وجودی نمایند که قبلاً جرأت هیچ نوع عکسالعملی را نداشتند، در نظر دارند ترتیبی بدهند که نامبرده در قوچان ابقا گردد و قرار است که خانواده خود را از تهران به قوچان انتقال داده و با اجارۀ خانهای، در قوچان ساکن گردد و قبلاً در نظر داشته که به بجنورد نیز مسافرت نماید و منبر برود، لیکن از مسافرت و منبر رفتن مجدد وی در قوچان فعلاً اطلاع دقیقی کسب نشده است.
ضمناً نامبرده در قبل از ظهر روز 11 /4 که توسط آقایان انتظاری و پاسبان اطلاعات شهربانی قوچان به نام قیطاقی جهت آوردن وی اعزام و گوشزد شده بود که در کمال احترام، نامبرده را از شهر کهنه بیاورند و به وی بگویند که رئیس شهربانی با شما کار دارد، تا شهر تشریف بیاورید. در ابتدا بهعنوان مهمان بودن از آمدن با مأمورین خودداری و اظهار میدارد که اگر بخواهم بیایم، از ساعت 4 بعدازظهر زودتر4 نخواهم آمد و مأمورین مراجعه و مجدداً در ساعت 3 بعدازظهر که برای آوردن وی میروند، پس از اینکه مأمورین را میبیند، چون چند نفر از طلاب همراه وی بودهاند، اظهار میدارد که به تعداد مأمورین از طلاب باید سوار ماشین شوند؛ لذا 2 نفر شیخ دیگر سوار ماشین شده و تا مدخل شهر آمده و بعداً به اختیار خود پیاده میگردند.
با عرض مراتب، نامبرده فردی است ناراحت که چنانچه محیط را مساعد ببیند، از حمله به هیچ مقامی و تحریک مردم در منبر کوتاهی نخواهد داشت و در این 3 سال اخیر اولین واعظی است که با عنوان این مطالب سکون و آرامش طلاب و متعصبین مذهبی را به هم زده است و به هیچ واعظی اجازه داده نشده که اینچنین بیپروا در منبر نسبت به سایر اقلیتها حمله و آنان را تقبیح نماید و چون سخنان وی تازگی دارد، موجب شده که هر شب بر تعداد مستمعین وی اضافه شود و فعلاً نیز قرار است منبر خود را تعطیل نماید و با مذاکره با شهربانی قوچان، قرار شده که منبعد برای کلیه واعظین که بخواهند منبر بروند، از مقررات کمیسیون متخذه شهربانی و ساواک استفاده گردد.
ضمناً نسبت به تهیه بیوگرافی ملصق به عکس محرکین و مشوقین نامبرده که شناسایی شدهاند، به مرور اقدام خواهد شد.
از طرف رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قوچان ـ خسروزاده
101 ـ 12 ـ طلاب علوم دینی
توضیحات سند:
1. در اصل: وردود
2. در اصل: بفرسیتد
3. در اصل: برونز
4. در اصل: ذودتر
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 05 صفحه 191