تاریخ سند: 7 فروردین 1344
موضوع : ملاقات با آقای آرامش1
متن سند:
شماره : 103 /20 الف
برابر اطلاع صبح روز 6 /1 /44 آقای آرامش
به طور خصوصی در منزل خود به مامور اظهار
می دارد تقصیر شاه است که اینها را سرکار
می آورد (منظورش آقای هویدا نخست وزیر
بوده) هویدا بهائی است و مردم راست
می گویند و خود شاه هم فهمیده و دیگر
نمی شود این وضع و اوضاع را ادامه داد.
تا یکی
دو ماه دیگر وضع عوض خواهد شد.
توضیحات سند:
1ـ احمد آرامش فرزند محمدعلی در سال 1287 ه ش در یزد به دنیا آمد.
نام خانوادگی وی، شعله اشتری بود که بعدها
به آرامش تغییر داد.
در برخی مدارک تاریخ تولد وی 1283 ذکر شده است.
مشارالیه در شهر محل تولد تحصیل کرد و در سال 1306 به استخدام اداره فرهنگ یزد درآمد و تا سال 1310 که به تهران
آمد، به شغل معلمی اشتغال داشت.
آرامش پس از ورود به تهران در وزارت راه ـ سازمان راه آهن و اداره محاسبات اداره طرق و شوارع ـ شروع به کار کرد.
او
که در حین اشتغال، در کالج امریکائی تهران به ادامه تحصیل پرداخته بود، در سال 1314 دیپلم گرفت و بعدها از مدرسه
سیاسی، لیسانس اقتصاد سیاسی اخذ کرد و در همین دوران، به انتشار دو جلد کتاب، حاوی اسناد خرابکاری حزب توده
دست زد.
آرامش در سال 1318 به وزارت دارایی منتقل شد و پس از چندی به وزارت پیشه و هنر رفت و در آنجا تا مقام مدیرکلی و
معاونت وزارتخانه ارتقاء یافت.
احمد آرامش که در راه اندازی حزب دمکرات قوام السلطنه، نقش موثری داشت و مدتی
دبیرکل آن حزب بود، در کابینه او به وزارت کار و تبلیغات رسید و با اخذ امتیاز روزنامه دیپلمات در سال 1325، از این
روزنامه به عنوان ارگان حزب دمکرات، استفاده می کرد.
با سقوط کابینه قوام السلطنه، احمد آرامش نیز تا سال 1328 به مشاغل آزاد و انتشار دیپلمات مشغول بود، تا اینکه در
این سال به همکاری با هیئت مستشاری وزارت کار، دعوت شد.
این همکاری تا مهر 1331 ادامه یافت و سپس در سال
1333 از طرف مجلس سنا و شورای ملی، به عنوان ناظر سازمان برنامه، انتخاب گردید که در عین حال مشاورت وزارت
کار را نیز به عهده داشت.
احمد آرامش که از شخصیت های مرموز تاریخ ایران به شمار می رفت و در سال 1334 با
همکاری افرادی چون: دکتر اسدی و دکتر نیاکی و...
گروه ترقیخواهان ایران را شکل داده بود، در این سمت با ابوالحسن
ابتهاج به مخالفت برخاست و ضمن نوشتن کتابی تحت عنوان «چه سرهایی که بر سر نفت رفت» در سال 1336 به اجبار
از کار کنار گذاشته شد.
وی در سال های 8 ـ 1337، انتشار مقالاتی تحت عنوان «چهارراه خاورمیانه» را شروع کرد که با مخالفت شدید سفارت
امریکا در تهران مواجه گردید.
مشارالیه که در سال 1338 از خدمت دولت مستعفی گردیده بود، در سال 1339 بنابر ارتباط سببی که با شریف امامی
داشت ـ همسر آرامش، خواهر شریف امامی بودـ در کابینه وی به عنوان وزیر مشاور و قائم مقام نخست وزیر در سازمان
برنامه، منصوب گردید.
احمد آرامش که با سقوط کابینه شریف امامی مجددا از کار برکنار شده بود و در پرونده خود سابقه رهبری جوانان حزب
دمکرات ایران، دبیرکلی آن حزب، ریاست انجمن روزنامه نگاران و رهبری گروه ترقیخواهان را داشت، به تشکیل حزبی
تحت عنوان «حزب جمهوری خواهان» دست زد و مکاتباتی را با سران کشور امریکا شروع کرد که از جمله آن، نامه ای بود
که خطاب به جانسون نوشت و در آن به انتقاد شدید از منصور، حزب ایران نوین و هویدا پرداخت و به همین مناسبت در
سال 1344 دستگیر و به ده سال حبس محکوم شد که البته این مدت به 6 سال تقلیل یافت و وی در سال 1350 از زندان
آزاد گردید.
احمد آرامش که قبل از این زندان طویل المدت، چند بار دیگر نیز برای مدت های کوتاهی دستگیر شده بود، پرده ای از
چهره مرموز خود را در بازجویی مورخه 31 /1 /42، چنین برگرفت :
«برای اولین بار است که فاش می کنم طرح کودتا علیه حکومت مصدق در منزل من صورت پذیرفت به این معنی که 3 نفر
سرهنگ امریکایی وابسته به «سیا» در اوایل تیر ماه 32 به تهران آمدند و چندین بار در منزل من جمع شده و نقشه کار را
پی ریزی کردیم.
در ابتدا قرار بود کودتا در 25 /5 /32 انجام گیرد و موفق نشدیم و بالاخره در 28 مرداد ماه به نتیجه
مطلوب رسید.
فلسفه اقدام ساقط کردن حکومت مصدق آن بود که می ترسیدیم دکتر مصدق کریسنکی ایران بشود.
همین که کار کودتا خاتمه یافت و شاه به وطن بازگشت من فراموش شدم.
و خدمات من به حساب لیاقت خودشان عنوان
شد.
»
احمد آرامش پس از آزادی از زندان، شرح حالی از چگونگی و علت دستگیری خود، به همراه سختی ها و مرارت های
داخل زندان و شکنجه های صورت گرفته را تحت عنوان «یادداشت های زندان» منتشر کرد.
وی در 24 مهر ماه 1352 در پارک لاله تهران به دست افراد ناشناس کشته شد که برخی معتقدند این قتل به دست
مأموران ساواک صورت گرفته است.
منبع:
کتاب
امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 191