تاریخ سند: 14 آذر 1357
مکالمات سوژه از ساعت 0730 سه شنبه 14/9/57 تا ساعت 0730 چهارشنبه 15/9/57
متن سند:
مکالمات سوژه از ساعت 0730 سه شنبه 14 /9 /57 تا ساعت 0730 چهارشنبه 15 /9 /57
شخصی به نام [سیدمهدی] یصربی[یثربی]1 از کاشان تماس گرفت و بعد از احوالپرسی گفت: خب، انشاءالله که روی هم رفته شاهد موفقیتها بودهاید؟ 14 /9 /57
صدوقی: به نظر ایشان که بله، خیلی مطمئن و صددرصد خود را غالب میدید2.
بعد یثربی راجع به [محمدکاظم] راشد پرسید؟
صدوقی: قبل از رفتن به خارج، قول داده بودند که آزاد کنند؛ ولی وقتی که برگشتیم دیدیم نه. بعد این طور که آقای خامنهای میگفت، روی پرونده ایشان رأی و نظری دادهاند و تحکیم شده است پرونده ایشان؛ ولی خب، باز وعده صریح دادهاند که آزاد کنند. حالا کی میشود، معلوم نیست.
بعد یثربی راجع به تعطیلی سه شنبه پرسید؟
صدوقی: به خاطر شرکت نفت است که واقعاً استقامت کردهاند.
یثربی: آقا راجع به سربازها گفته است؟
صدوقی: بله، یک چنین دستوری که دادهاند. سپس خداحافظی کردند.
*****
دکتر پاک نژاد تماس گرفت و گفت: یکی از این دستهها، عکس شاه را پشت عکس آقای خمینی زدهاند و پایین آن را قرمز کردهاند و یک ضربدر روی آن کشیدهاند؛ گفتهاند که فقط همین یک تابلو را بردارند.
صدوقی: باشد.
*****
شخصی به نام [سیدحسن] طاهری از قم تماس گرفت و گفت: همه آقایان، مخصوصاً آقای [محمد]یزدی گفته است که خدمت شما تلفن کنیم و بگوییم که این آقایان ثلاث، خودشان را یا باختهاند یا اینکه نمیدانم کنار کشیدهاند. در هر صورت هیچ عکسالعملی ندارند. استدعا داریم که جنابعالی با اینها تماس بگیرید و خلاصه با حضرات صحبت کنید.
صدوقی: باشه.
*****
شخصی به نام حسین حیدری (که همراه محمدعلی به پاریس رفته بود)، با مریم، همسر محمدعلی تماس گرفت. بعد از احوالپرسی، مریم پرسید: محمدعلی چطور بود؟
حسین حیدری: 5 روز با هم بودیم؛ احمد آقا نمیگذارند که بیایند؛ مشغول گردش بودهاند و آقای موسوی خمینی هم آنجا بودند.
مریم: آقا چطور بود حالشان؟
حسین حیدری: خوب بود و اخیراً مصاحبهای با فرستنده آمریکا کردند که مستقیماً پخش شد که نوارش را آوردهام؛ بیاندازه جالب بوده است. در ضمن یک اعلامیه خیلی حادی هم آقا دادهاند.
مریم: همانی که خطاب به ارتشیها هست که پادگان را ترک کنند؟
حسین حیدری: بله، مگر رسیده است؟
مریم: بله؛ پخش هم شده است.
حسین حیدری: برای کشتهشدگان تهران هم دادهاند؟
مریم: بله؛ انشاءالله که نتیجهای داشته باشه، محمدعلی که میگفت آقا [منظور حضرت امام(ره) است] خیلی خوشبین هستن.
حسین حیدری: خیلی، خیلی امیدوار هستن و خنده میکنند، که من تا به حال خندهشان را ندیده بودم. خیلی امیدوار و جوان سر حال؛ من که هفت، هشت سال پیش که ایشان را نجف دیدم، ایشان خیلی سرحالتر و با نشاطتر بودند و خلاصه شادتر بودند. زهره خانم هم خیلی سلام رساندند. آقای آسید محمد مدرسی هم آنجا بودند و نامهای هم محمود آقا دادهاند که من ببرم برای حاجی آقاتون. سپس خداحافظی کردند.
*****
مریم صدوقی با شماره 24282 منزل آسید جواد حیدری3 تماس گرفت و به حسین حیدری گفت: شما مصاحبه آقا را که گفتهاید نوارش رسید؛ فقط همان یکی نوار را دارید؟
حسین حیدری: من ندارم؛ یک آقایی به نام آقای آزاد قرار بود بیاورد؛ آنجا آورده بود برای محمد آقا اینها که ضبط کنند و بعد بیاورند و هنوز نیامده است.
مریم: قرار بود یک نامهای از احمد آقا برای منزلشان بیاورید، آوردید؟
حسین حیدری: بله؛ در قم دادم به منزلشان. در ضمن نوار را هم شنبه میآورند. سپس خداحافظی کردند.
*****
شخصی تماس گرفت و گفت: یکی از بستگان لیسانس است، باید برود سربازی، آیا برود یا نه؟
صدوقی: اینها مطالب تلفنی نیست؛ تشریف بیاورید اینجا صحبت کنیم.4
*****
از منزل سوژه با کاریر تماس گرفته شد و شمارهای برای پاریس خواستند. جواب داده شد اعتصاب است.
توضیحات سند:
1.آیتالله سید مهدی یثربی، فرزند محمدرضا در سال 1304 ﻫ ش در کاشان به دنیا آمد. در کودکی پدر خود را از دست داد و تحت کفالت و تربیت برادر علامّهاش، آیتالله العظمی یثربی پرورش یافت.
پس از تحصیل دروس جدید و مقدمات و ادبیات و قسمتی از سطوح و استفاده از محضر اخوی معظم خود، به قم عزیمت و سطوح را در محضر مدرسین حوزه تکمیل و از درس خارج مرحوم آیتالله العظمی بروجردی و مرحوم آیتالله محقق داماد و حضرت آیتالله العظمی امام خمینی(ره) و دیگران بهرهها برد تا آن که در سال 1379 ق بنا به درخواست و اصرار مردم کاشان و امر مرحوم آیتالله بروجردی به کاشان برگشت و به جای مرحوم آیتالله یثربی(اخوی معظمشان) اقامه جماعت و به خدمات دینی و تربیت طلاب مشغول شد و آثار و باقیات الصالحات زیادی همچون مدارس علمیه طلاب، مساجد، حسینیه، بیمارستان و صندوق قرضالحسنه و... از خود به جای گذارد. با شروع نهضت امام خمینی(ره) ایشان نیز به مبارزه و فعالیت علیه رژیم پرداخت و این فعالیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
آیتالله یثربی نمایندۀ مردم اصفهان در مجلس خبرگان رهبری و امامت جمعه شهرستان کاشان را به عهده داشت. وی در سال 1385 دار فانی را وداع و به ملکوت اعلی پیوست.
2. منظور آیتالله صدوقی، اطمینان امام خمینی(ره) به پیروزی است.
3. آیتالله سیدجواد حیدری فرزند سیدابوالقاسم در سال 1305 ش در شهرستان میبد در خانوادهای روحانی و از دودمان اهل علم به دنیا آمد. پس از تحصیلات مقدماتی، در مدرسه خان و مصلی، به تحصیل علوم حوزوی مشغول شد و پس از چندی برای ادامهی تحصیل راهی قم شد و پس از کسب فیض از محضر علما و بزرگان حوزه علمیه و کسب اجازه روایی و امور حسبیه، به یزد بازگشت و در این شهر رحل اقامت افکند. ایشان ضمن اقامه نماز جماعت در مسجد برخوردار، در سنگر تبلیغ و موعظه به فعالیت مشغول شد. آیتالله حیدری در سال 1393 دار فانی را وداع گفت.
دانشنامه مشاهیر یزد، ج 1،ص 479
4. هرچه به روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی نزدیک تر میشد، وحشت نیروهای امنیتی شاه نیز افزایش مییافت. در روز چهاردهم آذرماه، که روز چهارم محرم بود، ساواک در بخشنامهای سراسری که دارای مهر « خیلی فوری . سرّی » بود، دستور داد: « قرائن و شواهد موجود و روند اوضاع نشان میدهد که عناصر آشوب طلب و اخلالگر در نظر دارند در ماههای محرم و صفر با تکیه به اوجگیری احساسات مذهبی مردم در پوشش راه پیمائی و عزاداری در مؤسسات دولتی و حساس ملی مبادرت به خرابکاری و آتش سوزی نموده و مردم را نیز علیه رژیم به شدت تحریک و ضمن تشدید اوضاع، مقاصد و نیّات سوء خویش را به مورد اجرا بگذارند و به موازات فعالیت گروههای مذکور، عناصر خرابکار و تروریست نیز با بهرهبرداری سوء، این قبیل فعالیتهای تروریستی را گسترش داده و ضمن غافلگیر نمودن مأمورین انتظامی و امنیتی به مراکز سازمانهای مذکور نفوذ و پرسنل را ترور نمایند. انجام این امر در شهرستان هائی که حکومت نظامی برقرار میباشد، به علت خلوت بودن خیابانها در ساعات شروع و خاتمه مقررات منع عبور و مرور بیشتر متصور است، لذا به منظور جلوگیری از بروز هرگونه حادثه ناگوار، دستور فرمائید در حسن اجرای طرحها و دستورالعملهای حفاظتی و تأمینی نظارت دقیق به عمل آورده و از هم اکنون پیش بینیهای لازم معمول دارند و بار دیگر توجه عوامل پاسداری را با توجه به شرح فوق نسبت به هوشیاری و مراقبت کامل از هدفهای حفاظتی مخصوصاً در ایام سوگواری جلب و ضمن هماهنگی با فرماندهان یگانهای نظامی و انتظامی محل در صورت امکان عوامل مراقبتی مستقر در حاشیه خارجی اماکن و تأسیسات سازمانها را تقویت و نتیجه را اعلام دارند.»
رئیس ساواک یزد در ذیل این بخشنامه نوشت: « حفاظت . فوری . در اجرای اوامر صادره و با توجه به اهمیت موضوع اقدامات زیر انجام شود:
1. توجه عوامل پاسداری به رعایت دقیق طرحها و دستورالعملهای حفاظتی جلب و ... اجرائی آن مستمراً اقدام شود.
2. از سربازانی که برای کمک در امر حفاظت و نگهبانی از طرف شهربانی اعزام گردیده اند به نحو مطلوب استفاده و توجیه شوند.
3. سریعاً طی تلفنگرامی مجوز نصب ژنراتور برق که برای ساختمان جدید فرستاده شده کسب تا ترتیب نصب و بهرهبرداری از آن در ساعات خاموشی داده شود.
4. با توجه به اینکه چند روز قبل یک نفر از درجه داران هنگ ژاندارمری به وسیله عدهای از عناصر اخلالگر شدیداً مضروب گردیده و احتمال دارد از کارمندان ساواک نیز کسانی مورد ضرب و جرح قرار گیرند لذا مجدداً هشدارهای لازم به کلیه کارمندان داده شود.
5. توجه کارمندان ساواک یزد که در کوی سازمانی اقامت دارند به امر حفاظت بیشتر از خود و افراد خانواده خود جلب گردد.
6. با بازدیدهای ناگهانی از عناصر پاسداری کنترل کامل و دقیق به عمل آید.» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک . استان یزد . ج 5. سند شماره: 43440 /414 - 14 /9 /57
***
منبع:
کتاب
گفت و شنود، جلد دوم - شنود مکالمات شهید آیتالله محمد صدوقی صفحه 226