صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : عدم شرکت آیات در مراسم چهلم مصطفی خمینی

تاریخ سند: 16 آذر 1356


موضوع : عدم شرکت آیات در مراسم چهلم مصطفی خمینی


متن سند:

از : 21 ه به : 312 شماره : 6078 /21 روز جمعه 11 /9 /36 که مراسم چهلم مصطفی خمینی صبح و بعدازظهر در مسجد اعظم قم منعقد گردیده هیچ یک از آیات در آن شرکت نکردند فقط سیدصادق روحانی شرکت کرد حتی قبلاً هم از طرف طلاب به آیات پیغام داده شده بود که روز عید غدیر را عید نگیرند و جلوس نداشته باشند ولی مراجع گوش نکردند و عید گرفتند و جلوس کردند فقط آیه اللّه نجفی مرعشی جلوس نکرده بود آن هم به علت مرض قلبی بود که بستری شده بود.
نظریه شنبه : علت اینکه مراجع قم در مجالس چهلم مصطفی شرکت نکردند به خاطر این بود که منبری هایی که در مجالس ترحیم منبر می رفتند علنی بالای منبر اعلام می کردند که مرجع مسلم خمینی است و بقیه مرجع نیستند1 مخصوصا محمدعلی گرامی2 در کرمانشاه3 وعبدوس4 در بازار قم این مطلب را خیلی آشکارا عنوان کرده و به آیات توهین کرده بودند.
نظریه یکشنبه : مفاد گزارش صحیح و نظریه شنبه مورد تأیید است نجفی مرعشی شب عید غدیر ناگهان مبتلا به سقوط فشار خون گردید که اطباء بیمارستان نکویی را بر بالین وی آورده و دکتر نوربخش را هم از تهران آوردند حال مشارالیه ابتدا وخیم بود که بعدا بهبود یافته و چند روزی حتی برای درس و نماز هم حاضر نمی شد.
شراره نظریه دوشنبه : صحت خبر و نظریات فوق مورد تأیید بوده اکثریت طلاب جوان حوزه علمیه قم نسبت به آیات ثلاثه نظر خوبی نداشته و آنها را فاقد به اصطلاح روحیه انقلابی می دانند و حتی برخی نیز آنها را متهم به همکاری با دستگاه قلمداد می نمایند.
پارسا نظریه سه شنبه : صحت خبر و نظرات یکشنبه و دوشنبه مورد تأیید می شود در طول برگزاری چهلم مصطفی خمینی هیچ یک از آیات ثلاثه شرکت نکردند.
رهبر محترما به استحضار می رساند.
21 /9 /36 در بولتن نوبه ای استفاده شود.
ثابتی 21 /9 /36 68011 بایگانی شود.
روحانی 5 /10 /36 به موقع بهره برداری شود.
23 /9 در ساعت 13 روز 21 /9 سال 36 به بخش 312 واصل گردید.

توضیحات سند:

1ـ این تحلیل برخاسته از ذهن ناقص و علیل منبع ساواک است.
بالطبع در مراسم ختم شهید مصطفی خمینی محور سخنان سخنرانان امام خمینی (ره) و فرزند گرامی اش بوده و این به معنای تخطئه مرجعیت سایر مراجع بزرگوار نمی باشد.
2ـ حجه الاسلام محمد علی گرامی فرزند عباس در سال 1317 در قم متولد شد.
پس از فراگیری دروس ابتدایی و بخشی از متوسطه در سال 1330 به تحصیلات حوزوی روی آورد.
دروس حوزوی را نزد استادانی چون حضرات آیات عظام بروجردی، امام خمینی، داماد، اراکی، میرزا هاشم آملی، مشکینی و ...
آموخت.
وی با شروع نهضت اسلامی در سال 41 به صف مبارزین پیوست و سال های 1352 تا 1355 را در زندان های سمتشاهی به سر برد.
پس از آزادی به جیرفت و خوزستان تبعید شد.
از آقای گرامی تاکنون حدود سی جلد اثر تألیفی در مسائل اجتماعی، فلسفی، منطق و عرفان به چاپ رسیده است.
وی هم اکنون در حوزه علمیه قم به تدریس، تألیف و نشر معارف اسلامی اشتغال دارد.
3ـ آیه اللّه گرامی در خصوص سخنرانی در کرمانشاه چنین می گوید: جلسات مختلف ادامه داشت تا این که حاج آقا عطا اشرفی اصفهانی ـ که ساکن کرمانشاه بود ـ از من دعوت کرد که برای مراسم چهلم حاج آقا مصطفی به کرمانشاه بروم.
یکی دو دستگاه اتوبوس از طلاب هم از قم به همراه ما آمدند که آقای حاج شیخ ابوالفضل خوانساری در میان آنها بود.
آقای خوانساری از افراد با سابقه ای بود که در سال های 1330 یا 1333، چند روزی به درس «کفایه»ی ایشان رفتم.
به دلیل این که من در گذشته هم در کرمانشاه به منبر می رفتم و جلساتی داشتم، افراد زیادی در جلسه حاضر شده بودند.
قبل از رفتن به منبر، شخصی به نام آقای سلیمی ـ که بعدها در دفتر امام کار می کرد و در جبهه شهید شد ـ چند دقیقه ای صحبت کرد.
من پس از صحبت کوتاه ایشان، به منبر رفتم و بحثم را با آیه شریفه «ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین» آغاز کردم و گفتم که مفاهیم قرآنی وسیع تر از مفاهیم عرفی است و آیه را بر مرحوم امام تطبیق کردم و بعد از صحبت مفصل، بحث را به صبر امام کشاندم و از فوت حاج آقا مصطفی به طور مفصل صحبت کردم.
حاج آقا شهاب اشراقی به من گفت: من در نجف پیش امام بودم که نوار سخنرانی شما را آوردند.
گفتم: برخورد امام چه طور بود؟ گفت: خیلی خوشش آمده بود، اما مثل کسی که احساس خجالت کند، خودش را جمع و جور می کرد که من «ذلک الکتاب» را برایشان تطبیق کردم.
تعبیر من در سخنرانی این بود که صبر از دست تو بی صبری می کند، چون امام صبر و تحمل عجیبی داشت.
هیچ وقت کسی ندید که ایشان برای آقا مصطفی گریه کند.
بعد از سخنرانی در کرمانشاه، ما را از یک درِ دیگر به منزلی غیر از منزل آقای اشرفی اصفهانی بردند.
مأموران هم شدیدا مراقب بودند.
به مأموران هم اسم واقعی مرا نگفته بودند، ولی آنها فهمیده بودند، چون من در یک ماه رمضان، در آنجا منبر می رفتم.
به هر حال، از راه و بیراهه راهی قم شدیم.
(خاطرات آیه اللّه محمدعلی گرامی، ص 378) 4ـ اصل: عبدوست

منبع:

کتاب شهید آیت‌الله حاج سید مصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک صفحه 557

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.