موضوع : دستورات آقای خمینی به طرفداران خود
تاریخ سند: 7 اردیبهشت 1343
موضوع : دستورات آقای خمینی به طرفداران خود
متن سند:
شماره : 285 /13/ ه بطوری که شنیده شد عده ای1 در قم نزد آقای خمینی رسیده اند ایشان دستوراتی داده اند من جمله از آنها این است که در هر شهری و هر منبری که می روند لوایح ششگانه را تکذیب کنند و من هم تا آخرین لحظه از فعالیت خود دست بردار نیستم خواهش می کنم شما هم تا آن اندازه ای که از دستتان می آید در هر شهری از کارهای خود دست برندارید و هیئتی از مشهد وارد شده بود و اشعاری راجع به آقای خمینی ایراد کرده بودند و آقای مروارید منبر رفتند و زیاد حمله به دولت کرده بودند که ما هیچ وقت دست بردار نیستیم خصوصا آقای مروارید مردم را قسم می داده اند که به دولتی و غیره بگویند که ما هدف مقدس داریم و تا آخرین قطره خون ایستادگی می کنیم.گیرندگان : تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور (اداره کل سوم) جهت استحضار در جریانیم بایگانی شود.
صابری 24 /2 /43
توضیحات سند:
1ـ در مورد ملاقاتهای افراد با امام همین بس که پس از آزادی امام خمینی و مراجعت ایشان به قم (15 فروردین 43) علما و شخصیتهای برجسته دینی و سیاسی و توده های مردم از شهرهای مختلف به دیدار ایشان رفتند.از مشهد نیز چندین هیأت، مرکب از علما، طلاب و اصناف بازار و اقشار مردم به قم عزیمت کردند؛ از جمله حاج سید احمد مدرس یزدی به اتفاق جمعی از طلاب و بازاریان، حجه الاسلام بختیاری و سید علی میلانی به نمایندگی از طرف آیت الله العظمی میلانی و همچنین آیت الله واعظ طبسی همراه بعضی از علمای مشهد به قم رفتند.
حاج شیخ مجتبی قزوینی در شب 27 فروردین به همراه تعدادی از شاگردان و دوستان به قم عزیمت کرد.
کاروان مشهد صبح 28 فروردین 43 به قم رسید.
حجه الاسلام والمسلمین فردوس پور در خاطرات خود می نویسد: «در اولین مجلس، نخست حاجی غنیان چند قطعه شعر خواند و رشته سخن را به دست اکبرزاده مداح سپرد و به دنبال او آیت الله خزعلی سخنرانی کرد و جمله ای را که پیامبر (ص) هنگام ورود به یثرب گفته بود، با قرار دادن کلمه مشهد به جای مکه در شأن بازگشت امام (ره) قرائت کرد : «هذه مشهد قدلفظتک بأفلاذکبرها» و افزود : «گروهی از اهل مشهد بر باد و آتش نشستند و طی طریق کردند و شهر قم را نیز به آتش کشیدند.
» سپس امام به حاج شیخ علی اصغر مروارید فرمودند: «از طرف من از آقایان تشکر کنید» و آقای مروارید نیز سخنرانی پرشوری ایراد کرد.
» و ایشان سخنان خود را با اشعاری از غزلیات سعدی آغاز نمود.
(همگام با خورشید، خاطرات حجه الاسلام والمسلمین اسماعیل فردوسی پور صص 140، 141)