گزارش* موضوع : مسجد قبا
متن سند:
ساعت 00:21 روز 27 /5 /37 مردم به صورت دستجات دو سه نفری از
خیابان شهرزاد وارد مسجد قبا گردیده به طوری که در ساعت 45:21 تعداد
حاضرین در مسجد خیابان و کوچه اطراف مسجد تعدادشان به حدود تقریبی
4000 نفر می رسید در این موقع نماز جماعت با قرائت یک جوان خردسال پایان
و در ساعت مذکور واعظ
مفتح در پشت تریبون مسجد
ظاهر و جهت مبارزه خمینی
و این که نامبرده مبارزه
وسیعی را آغاز کرده و باید
دنبال این رهبر خود باشیم
آغاز سخن نمود و مردم را به
حمایت از خمینی دعوت و
صلوات برای خمینی فرستاد
و مردم سه بار صلوات
فرستادند آنگاه گفت مطلب
دوم مربوط به دستگیری
خانم بهروزی سه شب بعد از
ماه رمضان و مروانی پس از
پنج شب از ماه رمضان به
میان آورد و مسئله سوم
ادامه بحث های گذشته و دنباله آن در آینده سخن به میان راند و آنگاه افزود که
آقایان تحصیل کرده ای وجود دارند که رشته سخن را بدست آنان می دهم در این
موقع ساعت 30:22دکتر ممکن پشت تریبون رفت و مطلب را از دعای امام
سجاد و حضرت امام صادق آغاز و با خواندن آیات قرآن و تفسیر آن پرداخت و
آن گاه اظهار داشت که باید مردم مسلمان دارای شعار و مکتب باشند و این مکتب
ناشی از یک ایدئولوژی با اعمال صالحه بوده و روش و تاکتیک داشته باشد و
هدف معینی را تعقیب نماید و لازم نیست که برای رسیدن به این هدف از سلاح
گرم استفاده گردد و رو در رو جنگید بلکه به تناسب زمان و مکان و امکانات
فردی باید تجهیز گردید و مبارزه برای رسیدن به یک انقلاب نهائی که مورد نظر
گروههای مردم است ادامه داد و مردم باید درک بکنند که عوامل استعمار به طور
متفاوت از تزئین بقعه ها و امام زاده گرفته تا بازی فوتبال موجب انحراف افکار
عمومی گردیده و آنان را از سررسیدن به هدف منحرف نماید.
در این موقع روح اللّه خمینی رهبر مسلمانان جهان و امام عصر قلمداد نموده و
برای وی صلوات فرستاد در این هنگام حاضرین مسجد سه بار صلوات به صدای
بلند فرستادند سپس به
مسئله ایجاد اسرائیل در
قلب اعراب1 تا نفت اعراب
را استعمار به یغما برد اشاره
کرد (از قول جلال آل
احمد)2 پس از آن به دکتر
شریعتی اشاره کرد و مردم را
تشویق کرد به کتب دکتر
شریعتی و مبارزه ای که وی
از طریق قلم و کاغذ بدون
داشتن سلاح گرم آغاز
نموده تشویق می نماید
نامبرده عملاً جوانان موجود
در مسجد را به انقلاب در
آینده دعوت نموده و ادامه
می دهد که فقط از خداوند
باید ترسید و تلویحا اظهار می داشت دنبال راه مبارزه و جهت تحرک خمینی را
تعقیب کنند و آنگاه آیه ای تفسیر و اظهار نمود هر جا که ملوک پا بگذارند فساد را
نیز به همراه خود آورده اشاره می کند و سپس به مسائل متقابل عمل صالحه و
تفکر درست پرداخته و تفکر را در این می داند که مردم با هم دیگر متحد شوند تا
به تدریج به هدف نهائی که انقلاب است برسند.
ضمنا در مسیر خیابان کتابهای متفاوتی از دکتر شریعتی و نوارهای مذهبی و
کتب علی مزینانی فروخته می گردد و در ساعت 00:23 تعداد چند صد برگ
اعلامیه مربوط به وقایع اصفهان و شیراز از پشت بام مسجد بین مردم توزیع
گردید که به پیوست تقدیم می گردد.
27 /5 /37
توضیحات سند:
* گزارش
تاریخ: 28 /5 /37
محترما به استحضار می رساند:
ساعت 00:20 مورخه
27 /5 /37 هنگام عبور از
خیابانهای شهرزاد (چالهرز
سابق) ابتدا چراغهای خیابان
خاموش و عده ای حدود 5 هزار
نفر در وسط خیابان مزبور
نزدیک مسجد قبا روی زمین
در اطراف مسجد و خیابانهای
منشعب از خیابان مزبور نشسته
و منتظر سخنرانی واعظ مسجد
قبا بودند.
مقارن ساعت 05:10
چراغهای خیابان روشن گردید
موقع مراجعت از خیابان مزبور
مشاهده نمودم چند نفر مشغول
خواندن اعلامیه ای دست نویس
هستند.
چون مفاد اعلامیه را
تحریک آمیز دیدم در موقعیت
مناسب تحت عنوان این که محل
قرار گرفتن اعلامیه از روشنائی
کافی برخوردار نبود و بهتر است
در محل دیگری نصب گردد از
محل نصب شده (روی شاخه
آویزان شده درخت از منزل
پلاک 42 واقع در خیابان
شهرزاد) برداشته و بپیوست
تقدیم است ضمنا هنگام خروج
از خیابان مزبور به چهار نفر
جوان که وضع عادی نداشته و
مشکوک و مراتب را به
مأمورین اطلاع دادم.
مأمورین
افراد مزبور را بازرسی نموده و
از جیب دو نفرشان تعدادی
اعلامیه بدست آورده و با
اتومبیل همراه خود بردند.
ضمنا
چگونگی در ساعت 20:22 به
نگهبانی اطلاع داده شده است.
با رفتن جمعیت به طرف مسجد
از نقاط مختلف که اکثر جوان
بودند می توان وجود جمعیت به
هنگام سخنرانی را به طور قطع
حدود ده هزار نفر تخمین
زد مراتب جهت استحضار و
صدور هرگونه اوامری معروض
می گردد.
1ـ ولایت اسرائیل، جلال آل
احمد، قم، مرکز بررسیهای
اسلامی، 1356 جلال آل احمد
2ـ جلال آل احمد در سال
1302 شمسی در خانواده ای
روحانی چشم به جهان گشود.
پس از طی دوران تحصیل، در
سال 1323 به حزب توده
پیوست و در مدتی کمتر از چهار
سال در ردیف رهبران توده قرار
گرفت.
وی مدت 2 سال به
نوشتن مطالبی پرداخت که خود
آن را «پرت و پلا» می نامد و به
سبب همین نوشته ها مأموریت
یافت تا زیر نظر طبری به انتشار
نشریه بپردازد.
در سال 1326 با
انشعاب از حزب توده که دنباله
رو سیاست استالینی بود، یک
حزب سوسیالیست بنا نهاد در
ماجرای ملی شدن صنعت نفت
فعالانه شرکت جست و پس از
مرداد 1332 از سیاست عملاً
برکنار شد و دنبال کار تحقیق و
تعلیم را گرفت.
وی برای احراز
هویت ملی، غربزدگی را در
1341 منتشر کرد.
در سال
1347 بود که اقدام به تشکیل
کانون نویسندگان ایران کرد و
کنگره هنرمندان دربار را تحریم
نمود.
با بروز تحولی عظیم در
افکارش و روی آوردن به دین،
در سال 1343 به حج رفت و
«خسی در میقات» را نوشت.
مهم ترین آراء سیاسی و اجتماعی
و مذهبی آل احمد در کتاب در
خدمت و خیانت روشنفکران
آمده است.
وی تشیع را نوعی
نهضت مبارز روشنفکری
می دانست و انتظار و اجتهاد را
دو نقطه اوج آن می خواند.
جلال
آل احمد که در طول زندگی
25 کتاب، سفرنامه و مقاله را به
رشته
تحریر درآورد و 11 عنوان
ترجمه انجام داد، در سال 1348
در اسالم دارفانی را وداع گفت.
از آثار وی:
غربزدگی، سفرنامه فرنگ،
ارزیابی شتابزده، سفرنامه
امریکا،
خسی در میقات، سفرنامه
روس،
کارنامه 7 ساله، خدمت و خیانت
روشنفکران،
7 مقاله، اورازان،
سه مقاله، خارک دوریتیم،
نفرین زمین،
مملکت عزرائیل = سفرنامه
اسرائیل یا اسرائیل عامل
امپریالیسم
منبع:
کتاب
شهید آیتالله دکتر محمد مفتح به روایت اسناد ساواک صفحه 439