صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : روحانیون

تاریخ سند: 2 بهمن 1341


موضوع : روحانیون


متن سند:

شماره: 4178 ساعت 21 13 روز گذشته فلسفی واعظ در منزل آیت الله بهبهانی ضمن سخنرانی در حضور عده زیادی با طرح ششگانه اصلاحی مخالفت و بشدت از آن انتقاد و نظر علماء قم رانیز در این مورد بیان کرده و سپس بحضار گفته با دادن شعار (ایران کشور خفقان است.
مرگ بر خفقان) از منزل خارج و به مسجد سید عزیزاله در بازار بروند که بهمین ترتیب عمل شده و موقعیکه جمعیت اول خیابان بوذرجمهـری (چهـار راه سیروس) میرسد مأمورین پلیس بطرف آنها حمله وعده زیادی منجمله چند نفر از طلاب را کتک میزنند و در این اثنا فلسفی باتفاق شیخ محمد آقا تهرانی رهبر هیئت قائمیه در یک اتومبیل سواری فولکس واگن سوار شده و محل را ترک مینمایند و اسلامی واعظ نیز از طرف دیگر فرار میکند.
ساعت 11 شب گذشته شیخ محمد آقا تهرانی بمنزل حاج مکی یکی از افراد هیئت قائمیه واقع در نارمک رفته وگفته با زد و خورد از چنگ مأمورین انتظامی فرار کرده ولی فعلاً مصالحی ایجاب می کندکه بگویند فلسفی و او را بازداشت نموده اند.
ضمنا در این جلسه که چند نفر دیگر از اعضاء هیئت قائمیه نیز حضور داشته اند قرار شده نامه ای از طرف نامبرده بروزنامه های اطلاعات و کیهان نوشته شود تا طبق قانون مطبوعات خبر شب گذشته روزنامه های مزبور درباره موافقت هیئت قائمیه با طرح 6 گانه اصلاحی تکذیب گردد و چنانچه روزنامه ها از درج این نامه خودداری کردند اعلامیه تکذیبی بصورت جداگانه چاپ و بین مردم پخش شود.
1 3 /11

توضیحات سند:

1 ـ آقای فلسفی از حادثه عصر آنروز چنین یاد کرده است: بعد گفتم: «عصر به مسجد سید عزیزاله بروید که بازار تهران بسته است.
من هم آنجا می آیم و در ارتباط با این موضوع بازهم سخن می گویم» عصر نرفتم، زیرا از درب منزل که بیرون آمدم و در ماشین نشستم و یکی از آقایان دیگر هم ردیف عقب پهلوی من نشست و پهلو دست راننده هم پسر بزرگ من نشست، بمحض اینکه از خیابان ری وارد خیابان بوذر جمهوری شدیم، هنوز به چهار راه سیروس نرسیده بودیم که یک نفراز مأمورین بالباس شخصی از سایر مأموران که درکنار خیابان بودند، جدا شد و به وسط خیابان آمد و اتومبیل را مجبور به توقف نمود.
چون درب عقب اتومبیل از داخل قفل بود نتوانست آنرا باز کند و مرا از ماشین بیرون بیاورد.
لذا درب جلو را باز کرد که فرزندم مجبور به مقاومت گردید تا بتواند درب را ببندد و ماشین حرکت کند.
متأسفانه در این درگیری، مفصل کتف دست راست او همانجا در رفت...
سریعا به سمت چهار راه سیروس حرکت کردیم، در اینجا مأموران راه به سمت بازار را بسته بودند...
به راننده گفتم به پیچ برو به منزل پدرم بدین ترتیب از رفتن من به مسجد سید عزیزاله برای سخنرانی جلوگیری شد و با حضور کماندوهای شهربانی در بازار و مسجد سیدعزیزاله زد و خورد با مردم و متوقف ساختن آنها و مضروب نمودن مرحوم آیت اله خوانساری بین راه منزل و مسجد آن مجلس برگزار.
نگردید.
همان منبع ص 248

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی به روایت اسناد ساواک صفحه 182

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.