تاریخ سند: 2 آذر 1334
برادر معظم1
قربانت گردم
متن سند:
تاریخ: 2 آذر1334
برادر معظم1
قربانت گردم
13340902
واقعاً خیلی بدشانس و بداقبالم که تاکنون توفیق زیارت مرقومه شریف را جز یک فقره حاصل نکردهام. هفته قبل نامهای به آقای ابهری نوشته و ضمن آن انتصاب حضرتعالی را که یقین نداشتم، تبریک عرض کردهام، البته این مقامات برای جنابعالی کوچکتر از آنند که قابل تبریک گفتن باشد، ولی چون در موقعیت حساس توفیق خدمت بیشتر به میهن و شاهنشاه حاصل میشود، لذا از این جهت برای برادران موفقیت بزرگی است. برادر مهربان و بزرگوارم، امیدوارم که در روزهای بد و دشوار، برادران خود را در موقع انجام مأموریت مثل بنده بیمقدار به امید خدا نگذارید. زیرا با تمام عریضههایی که به جنابعالی و آقای ابهری و آقای ملکی نوشتهام، حتی یک فقره جواب نیز تا امروز نرسیده است. مثلاً بنده نمیدانم که تکلیف پرداخت فوقالعاده مأموریت بنده چه شده است و فوقالعاده از چه قرار پرداخت خواهد شد، تا لااقل بنده حساب خرج خود را بدانم و بعلاوه الان که نصف مدت مأموریت سپری شده، کی این فوقالعاده پرداخت خواهد گردید و آیا تصویبنامه هیئت وزرا گذشته یا نه.
بینهایت متشکرم از این که صد هزار فرانک جنابعالی حواله فرمودید؛ ولی همانطوری که در عریضه سابق اشاره کردم مبلغ مزبور، دو هفته قبل تمام شد و بنده ناچار شدم مبلغی از یکی از رفقا استقراض نمایم، زیرا باید در نظر داشت که ما در پاریس سه نفریم و بعلاوه این بار پس از مراجعت از آنتیب، اضطراراً چون سه ماه ماندنی بودیم، در هتل2 اقامت داریم و چون خانواده خانم در پاریس هستند، باز اضطراراً در هتلی3 هستیم که نسبتاً آبرومند و خیلی گران است و خلاصه باز هفته آینده دیناری ندارم. تصمیم گرفتم دو سه بار به سفارت مراجعه نمایم، ولی جسارت نکردم؛ لذا جداً استدعا دارم اگر تصویب فوقالعاده بنده طول خواهد کشید، مبلغ صدوپنجاه هزار فرانک حواله فرمایید که به محض حواله فوقالعاده ارزی واریز شود، البته اگر حقوق و فوقالعاده بنده را به ارز بپردازند، تمام این مبالغ قابل استهلاک است. از اینکه مراقبت فرمودهاید که ابلاغ تمدید مأموریت تلگرافاً ارسال شده، بینهایت شکرگزارم4 و چون میدانم که طی تشریفات پرداخت فوقالعاده خیلی طولانی و جنابعالی با فرصت کمی که دارید نمیتوانید تعقیب فرمایید، لذا تقاضای ارسال وجه نموده و جسارت میکنم، زیرا تصدیق میفرمایید که چارهای ندارم. اگر در ایران ذخیره ریالی داشتم، هرگز مصدع نمیشدم و خودم ارز آزاد میخریدم؛ ولی چنانچه حضرتعالی استحضار دارید من برای تدارک این سفر، مبلغی نیز قرض کرده و حقوق خود را حواله دادهام.
امروز دو روز است که آقای دکتر اقبال به پاریس آمدهاند، ولی بنده با چند بار مراجعه، موفق نشدهام ایشان را زیارت نمایم و برای روز شنبه وعده ملاقات دارم. از قرار معلوم آقای دیهیم در تهران است، استدعا دارم سلام بنده را ابلاغ فرموده و بفرمایید که حتماً نامهای حاکی از جریانات مراغه و تبریز برای بنده، بخصوص در مورد انتخابات مرقوم فرمایند.
کار مطالعه با کمال شدت در جریان است؛ هنوز از صبح تا شام در دنبال این کمیته و آن شخصیت بوده و تاکنون گزارش مدللی در صد صفحه تهیه کردهام، که البته باز مطالعه ادامه دارد و مشغول جمعآوری مدارک دقیقتر و مفصلتری هستم. تصور میکنم که نتیجه کار بنده لااقل مورد توجه آن برادر معظم و بخصوص برادر اعظم قرار خواهد گرفت.
خانم، خدمت سرکار علیه خانم و حضرتعالی به عرض سلام مصدع بوده و بندهزاده دارا، دست مبارک را میبوسد. خدمت عموم برادران گرامی به عرض سلام برادرانه قناعت ورزیده و امیدوارم که به زودی توفیق زیارت حضوری همگان را پیدا نمایم.
در خاتمه ضمن تجدید مراتب فدویت و ارادت توجه خاطر عالی را به ارسال وجه، به هر کیفیتی که باشد، معطوف داشته و موفقیت و سلامت و سعادت آن برادر ارجمند و ارجدارم را از خداوند متعال مسئلت دارم. شاد کوک . دکتر دادفر
______________________
1. مخاطب این نامه سپهبد کیا است.
2 و 3. در اصل: هوتل.
4. در اصل: شکرگذارم.
منبع:
کتاب
سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب اول صفحه 188