تاریخ سند: 1 مرداد 1329
گزارش
متن سند:
تاریخ: 1 /5 /1329
گزارش
مأمور ویژه گزارش داده بود که روز جمعه ۳۰ تیر ماه در قریه «درکه» جلسه ای تشکیل گردیده و سید ابوالقاسم کاشانی با اشخاص متنفذ و مؤثری ملاقات خواهد نمود. لذا روز گذشته چند نفر از مأمورین فهمیده کارآگاهی، جهت مراقبت و تحقیق غیرمحسوس به محل مزبور اعزام شده و پس از مراجعت چنین گزارش دادهاند:
اکبر کاظمی، بازرگان معروف که یکی از هوچیهای زبردست و طرفدار جدی کاشانی میباشد و باغ سیدمهدی درکهای را اجاره نموده است اشخاص مشروحه زیر را دعوت کرده که روز جمعه ۳۰ تیرماه ظاهراً به عنوان صرف چلوکباب در آن باغ اجتماع نمایند. مدعوین عبارت بودهاند از:
١- میر سید محمد بهبهانی ۲- سید ابوالقاسم کاشانی ۳ - شیخ بهاءالدین نوری ۴- شیخ محمدرضا تنکابنی(1) ۵- فیضالاسلام (مترجم نهجالبلاغه) ۶- شیخ علیاکبر واعظ ۷- شیخ مهدی شریعتمداری ۸- فلسفی واعظ و برادرش ۹- نواب صفوی ۱۰- کاشانیزاده ۱۱ - برادران امامی (قاتل مرحوم هژیر) ۱۲ - مدنی پسر مترجم نظام مدنی (عکاس و مخبر اقلیت) ۱۳ - حاجی عباس رفیعی ۱۴ - جواد ساعتچی (منشی مخصوص کاشانی) ۱۵ - حاجی ابرحسینی ۱۶ - حاجی فروتن بازرگان ۱۷ – خواهرزادههای شجاعی گلستانه کتابفروش ۱۸ - سید حسن مرتضائی (مداح درکه) ۱۹ - حاجی آقا اسلامی بازرگان ۲۰ - حاجی نوروز بازرگان ۲۱ - محمود آقا عطار ساکن تهران بازار عباسآباد ۲۲ - حسین معیری وکیل دادگستری ۲۳ - شیخ مرتضی نام و قریب ۲۰ نفر دیگر از معممین و عدهای از بازاریها که تقریباً جمعیت آنها در حدود ۱۰۰ نفر بودند، در بدو ورود، اهالی درکه و کاظمی نامبرده، در نظر داشتند در معبر کاشانی گوسفندی قربانی کنند لیکن اشتباهاً گوسفندی را جلو پای بهبهانی و فلسفی که جلوتر میآیند ذبح نمودند و حین ورود آنها هم عده زیادی از اهالی درکه و طهرانیهائی که برای هواخوری به آنجا رفته بودند به سرپرستی سید محمدصادق، پیشنماز مسجد عباسآباد از واردین استقبال و خیرمقدم گفتهاند و جمیعت وارد باغ شده در این موقع شیخ مهدی شریعتمداری ضمن سخنرانی مفصلی چنین تفهیم نمود که این اتحادی که بین دو نفر روحانی محترم تهران ایجاد گشته موجب مسرت عموم گردیده و امیدواریم این اتحاد بین دو آیتالله طوری مستحکم گردد که هیچ وقت گسستنی نباشد؛ ما هم بایستی متحد شویم و در یک جبهه علیه دشمنان دینی مبارزه کنیم نامبرده بیانات خود را با خواندن یک قطعه شعر که به کلمات «به من چه و به تو چه» ختم میشد به پایان رسانید، سپس کاشانی ضمن صحبت اظهار داشته است علت ایجاد بدبختی برای ما مردم آنست که همه میگویند «به من چه و به تو چه» پس از پایان سخنرانی، کاشانی ضمن صحبت خصوصی با حاضرین به حسین معیری معروف، اظهار داشته است شما چرا در مواقع لزوم با ما مساعدت نکرده و در روزهای معینی طرفداران و جمعیت خود را برای کمک ما نمیفرستید لیکن مشارالیه پاسخ مثبتی به کاشانی نداده است. پس از صرف ناهار مدعوین برای استراحت متفرق ولی کاشانی و سید محمد بهبهانی در یک اتاق خلوت کرده و تا ساعت ۴ بعدازظهر به طور محرمانه با یکدیگر مشغول مذاکره بودهاند. در ساعت ۴:۳۰ بعدازظهر کاشانی به اتفاق بهبهانی، نواب صفوی، سید جعفر امامی، کاشانیزاده و چند نفر دیگر به منزل سیدعلی امامی برادر بزرگ سیدحسین امامی قاتل مرحوم هژیر که در قسمت شمالی قریه درکه واقع است رفته و در ساعت ۵ بعدازظهر نیز سید مهدی عرب پیشنماز مسجد لالهزار به همراهی قریب ۳۰ نفر از ریش سفیدان و معمرین درکهای به منزل امامی وارد شده و به کاشانی خیرمقدم گفته است. سپس در ساعت 5:30 بعدازظهر کاشانی از آنجا خارج و به وسیله اتومبیل سواری شخصی که دارای شماره موقت بوده به طهران مراجعت نموده است. گزارشدهنده اضافه مینماید که منظور از این دعوت و تشکیل جلسه مزبور نزدیک شدن کاشانی با بهبهانی و دیگران بوده بدین معنی که منظور کاشانی از تشکیل این جلسه در درجه اول اتحاد و ائتلاف با سید محمد بهبهانی و در درجه دوم جلب سایر مدعوین که سابقۀ دوروبر او بوده و اخیراً متفرق شدهاند بوده است.
توضیحات سند:
ــ
۱- آیتالله محمدرضا تنکابنی: از علماء و مجتهدین طراز اول تهران بوده است. در سال ۱۳۸۳ ﻫ ق در تنکابن به دنیا آمد. در خاندان علم و فضیلت تربیت یافته و مقدمات حوزوی را در همان جا خوانده آنگاه به قزوین رفت و دروس را در خدمت علمای آن شهر تکمیل نموده و سپس به نجف اشرف مهاجرت کرد از محضر آیات عظام مرحوم آیتالله میرزا حبیبالله رشتی و آیتالله خراسانی صاحب کفایه و علامه یزدی صاحب عروه و آخوند ملاعلی نهاوندی، حدود بیست سال استفاده کرده و مجتهد جامعالشرایط گردید. به ایران مراجعت نمود و در تهران رحل اقامت افکند و در مدرسه فیلسوفالدوله به تدریس خارج فقه و اصول و اقامه جماعت و ترویج دین پرداخت تا این که در هیجده ذیالحجه ۱۳۸۵ ﻫ ق در سن یکصد و دو سالگی بدرود حیات گفته و جنازهاش با تشییع کمسابقه به نجف اشرف حمل شد و در جوار مرقد امیرالمومنین (ع) مدفون گردید. آیتالله تنکابنی دارای شش فرزند ذکور بودند که از مفاخر دانشمندان محسوب میشوند از جمله آنها شیخ محمدتقی فلسفی، واعظ معروف بوده است.
منبع:
کتاب
روحانی مبارز / آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد- جلد اول صفحه 217