تاریخ سند: 19 اردیبهشت 1339
موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان
متن سند:
شماره: 2 ـ 3 ـ 747
ساعت 10 صبح روز مذکور عده ای در حدود یکصد نفر از جمله دکتر
شهیدی عضو سابق سازمان نظامی حزب توده ـ پرویز وهمی ـ طرلان ـ مظفر
هاشمی ـ غلامرضا زندی ـ مکرمی و اصغر عدیلی در منزل رشیدیان اجتماع
نموده اند ـ مهندس انزلچی اظهار داشته گویا فلسفی1 واعظ روز ختم پدر گرجی
در بالای منبر از فرهنگیان درخواست می کند در موقع تدریس دانش آموزان و
کودکان لااقل یک دقیقه از خداشناسی و دین داری صحبت کنند زیرا رادیو تهران
در تمام ساعات روز به عناوین برنامه کودک و غیره طرز آرایش و سینما رفتن را
به جوانان و نونهالان می آموزد و معلمین و آموزگاران هم در مقابل نامی از خدای
بزرگ و وحدانیت در کلاس درس ببرند و این اظهارات فلسفی باعث می شود که
رادیو تهران روز جمعه در اجرای برنامه های تفریحی تقلیدی از صدای فلسفی و
طرز بیان وی بنماید و این اهانت بزرگی برای روحانیون بود به طوری که پس از
آن تلفن ها به کار افتاد و بازاریها عموما از ماجرا باخبر شده و قصد داشتند به
طور دسته جمعی به اداره رادیو رفته و آنجا را تعطیل کنند و حتی به طوری که
اطلاع حاصل کرده طی نامه هایی به آیت اله بروجردی شکایت کرده اند و پس از
این اقدامات برای مشورت به نمایندگان مجلس و رشیدیان مراجعه می کنند و
رشیدیان بازاریها و روحانیون را در غیاب اعلیحضرت همایون شاهنشاه از
هرگونه اقدام دسته جمعی منع نموده است و در حال حاضر موجی از خشم و
نفرت در بازار تهران بوجود آمده است.
شریعتمداریان در مورد روز تولد حضرت
امام رضا (علیه السلام) صحبت کرده و در ضمن از رشیدیان تعریف و تمجید
نموده است.
عدیلی خطیب فرهنگ نیز در این مورد صحبت کرد و در خاتمه سعادت و
موفقیت اعلیحضرت همایون شاهنشاه را در راه خدمت به عالم اسلام و
فرهنگیان خواستار شده است.
در پرونده جلسه منزل اسداله رشیدیان بایگانی شود.
27 /2 /39
توضیحات سند:
1ـ حجه الاسلام شیخ محمدتقی
فلسفی فرزند حاج شیخ
محمدرضا تنکابنی در سال
(8)1286 شمسی (1326 هجری
قمری) در تهران تولد یافت.
تحصیلات خود را از سن 6
سالگی آغاز کرد و از محضر
اساتیدی چون مرحوم والدش،
آقاشیخ محمدعلی کاشانی، میرزا
مهدی آشتیانی، میرزا طاهر
تنکابنی و میرزا یونس قزوینی
بهره مند گردید.
وی نخستین بار
در سن 16 ـ 15 سالگی در مسجد
محل (فیلسوفها) با شعری در
وصف حضرت امیرالمؤمنین علی
(علیه السّلام) به منبر رفت و چنان
مورد استقبال مردم واقع گردید که
در سن 19 سالگی از جمله
مدعوین سخنرانی در مجلس
شورای ملی آن زمان شد و نامش
ورد زبان مردم گردید.
او
مبارزات خود را از زمان رضا
خان آغاز نمود و در سال 1316
شمسی پس از حادثه خونین
مسجد گوهرشاد، بر بالای منبر این
حادثه را محکوم کرد و در نتیجه
مدتی ممنوع المنبر و از پوشیدن
لباس روحانیت محروم
گردید.
حجه الاسلام فلسفی با
حزب توده و تشکیل دولت
غاصب اسرائیل مبارزه می کرد و
به جمع آوری اعانه جهت کمک به
مردم مظلوم فلسطین می پرداخت.
از خصوصیات بارز وی اطاعت
محض و بی چون و چرا از
مرجعیت عالی شیعه حضرت
آیه اللّه العظمی بروجردی بود که
ضمن ملاقات با شاه و رساندن
نقطه نظرات آقای بروجردی،
موجب عدم تخریب مسجد مادر
شاه و ساخت مسجد ارک فعلی،
الزامی شدن درس تعلیمات دینی
در مدارس و عدم حرکت دادن
مشعل از امجدیه تا دربار که
نمودی از آتش پرستی بود،
گردید.
در پی غائله انجمن های
ایالتی و ولایتی و لوایح ششگانه
مخالفت خود و علما و مراجع وقت
به ویژه حضرت امام خمینی
(سلام اللّه علیه) را طی یک
سخنرانی پرشور ابراز داشت و به
همین دلیل تحت تعقیب قرار
گرفت و تا بعد از انجام رفراندوم
تحمیلی شاه از رفتن به منبر
محروم شد.
آقای فلسفی نخستین
بار در تاریخ 18 اسفند سال
1341 در مجلس دومین سالگرد
رحلت حضرت آیه اللّه بروجردی
توسط نیروهای شهربانی
بازداشت و 2 روز در زندان قزل
قلعه محبوس گردید و سپس به
مدت 48 روز ممنوع المنبر شد.
در حادثه مدرسه فیضیه منبرهای
متعدد رفت و سخنانی پرشور
ایراد کرد.
در شب عاشورای سال
1342 طی نطقی کوبنده به
استیضاح دولت اسداللّه علم
پرداخت که در همان روز،
سخنرانی وی تحت عنوان «اولین
استیضاح ملی در سال 1342»
چاپ و در تیراژ وسیع در اختیار
مردم قرار گرفت.
به همین دلیل
برای بار دوم از سوی نیروهای
شهربانی بازداشت و به زندان
شهربانی منتقل گردید.
او که در
حادثه خونین 15 خرداد در زندان
بسر می برد، تدریس فن خطابه را
برای علاقه مندان در زندان آغاز
کرد.
این دوره زندان 45 روز به
طول انجامید.
پس از آزادی از
زندان در روز جمعه 28 تیرماه
1342، بلافاصله به ساواک
احضار و به مدت 100 روز
ممنوع المنبر گردید، اما این بار
ممنوعیت به مدت 250 روز طول
کشید تا سرانجام در 26
اردیبهشت 1343 برابر با دوم
محرم ممنوعیت رفع شد.
وی در سفرهای تبلیغی خود به
شهرهای مختلف، محور
سخنرانی های خود را پیام های
حضرت امام قرار می داد و به
تبیین و تشریح خط کلی نهضت
می پرداخت.
پس از تبعید امام
به ترکیه، از سوی ساواک مورد
سوء قصد قرار گرفت.
در سال
1350 در مورد حادثه اخراج
ایرانیان از عراق به ایراد یک
سخنرانی و تشریح مواضع امام
علیه بعثیون عراق پرداخت، اما
به دنبال توهین دو تن از
سناتورهای انتصابی رژیم شاه
نسبت به حضرت امام، چنان به
رژیم شاه حمله کرد که حکم
ممنوعیت دائمی او از رفتن به
منبر صادر شد.
پس از گذشت 2
سال از ممنوعیت منبر مرحوم
فلسفی، رژیم به طور مستقیم به
وی اعلام کرد که تنها با نوشتن
یک دستخط یک سطری به شاه،
ممنوعیت وی لغو خواهد شد،
ولی او زیر بار این ذلت نرفت و
همچنان استقامت ورزید.
آقای
فلسفی سالهای 56 و 57
خصوصا هنگام شهادت آقا
مصطفی خمینی و درج مقاله ای
با نام جعلی احمد رشیدی مطلق
در روزنامه اطلاعات و اهانت
به ساحت مقدس حضرت امام به
موضع گیری های بسیار سخت
پرداخت.
در ایام محرم 1357
مردم را به برگزاری با شکوه
مراسم عزاداری فراخواند و
آنان را از گرفتن اجازه عزاداری
از شهربانی منع نمود.
سرانجام
پس از هفت سال ممنوعیت منبر
و در روز سوّم ورود حضرت
امام خمینی (سلام اللّه علیه) به
وطن، در مدرسه علوی
(اقامتگاه موقت امام) و با
حضور هزاران نفر از علما و
روحانیون تهران و سایر
ولایات ایران، اولین سخنرانی
خود را در محضر حضرت امام و
به خواست ایشان ایراد نمود و
موجبات انبساط خاطر امام و
سایر حاضرین را فراهم آورد.
در پایان امام فرمودند: «اعلام
کنید که منبر آقای فلسفی فتح
شده است.
» حجه الاسلام فلسفی
صاحب سخنرانی های
روشنگرانه و تألیفات ارزشمند
ماندگار از جمله کتاب کودک در
دو جلد، کتاب جوان در دو جلد و
آیه الکرسی می باشد.
ایشان
علیرغم کهولت سن تا پایان عمر
با برکت خود به فعالیت های
مختلف و منبرهای تبلیغی
خویش ادامه داد و بالاخره در
روز جمعه 27 /9 /77 و در سن
93 سالگی به رحمت ایزدی
پیوست.
وی در حرم مطهر
حضرت عبدالعظیم حسنی
(علیه السلام) در شهرری به
خاک سپرده شد.
ر.ک : یاران امام به روایت
اسناد ساواک، زبان گویای
اسلام، صفحات یازده تا بیست و
شش.
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 334