تاریخ سند: 2 اردیبهشت 1349
درباره: پرویز نیکخواه فرزند حسن
متن سند:
شماره: 320 /15ه تاریخ: 2 /2 /49 13490202
به: تیمسار ریاست ساواک اداره کل سوم 311
از: ساواک لرستان
درباره: پرویز نیکخواه فرزند حسن
پیرو شماره 229 /15 ه 25 /1 /49
ساعت 1000 روز 24 /1 /49 على نیکخواه در زندان شهربانى بروجرد با نامبرده بالا ملاقات ضمن گفتگوهاى خانوادگى على اظهار داشت روز شنبه گذشته آقاى دکتر باهرى معاون وزیر دربار شاهنشاهى با تلفن اینجانب را احضار و خدمتشان رسیدم فرمودند نامه شما به شرف عرض شاهنشاه رسیده است و در این مورد به تیمسار فرسیو دادستان ارتش دستوراتى داده شده است و اخیراً از طرف تیمسار فرسیو مامورى نزد شما میآید و باید نامه مفصلى بنویسى که مستقیم به تیمسار فرسیو برسد و به حضور شاهنشاه ببرند پرویز اظهار داشت بنده از اول تا حالا گفتهام که به مملکت و شاهنشاه خود علاقه دارم و نامهاى مینویسم1 و تنفر خود را از تیمور بختیار2 که تمام مردم از او متنفر هستند خواهم نوشت بشرطى نامه را مینویسم که در این کار کلکى نباشد چون من مملکت خودم را دوست دارم به خاطر این که در فعالیت انتخابات جمهورى اندونزى 300 هزار نفر کشته شد و مملکت ایران در حال پیشرفت است در اینموقع على نیکخواه اظهار داشت درباره این نامه مجدداً صحبت مینمایم مراتب استحضاراً معروض میکردهاند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت لرستان
میرسپاسى
توضیحات سند:
1 ـ ناصر نجمى در کتاب «بازیگران سیاسى عصر رضاشاهى و محمدرضا شاهى» در مورد همکارى نیکخواه با ساواک چنین مىنویسد:
«ساواک در قضیه حادثه 21 فروردین بیکار ننشت و به تعقیب گروه مائوئیستى پرداخته، عدهاى را به دام افکند که در این گیر و دار «پرویز نیکخواه» که گفته مىشد محرک اصلى شمسآبادى در سوءقصد بود و در ابتداى امر به حبس ابد محکوم شده بود به نزد شاه هدایت گردید چون مقامات امنیتى رژیم تشخیص دادند که مىتوانند از وجود این جوان نظریهپرداز وابسته به کنفدراسیون که در خارج از ایران با بعضى علوم و فلسفههاى ایدئولوژیکى متداول در غرب و سرزمین چین آشنا شده بود بهرهمند شوند او را به خدمت ساواک در آوردند»
ناصر نجمى، بازیگران عصر رضاشاهى و محمدرضا شاهى، ص 424
2 ـ تیمور بختیار، اولین رئیس ساواک، افسر جاهطلبى بود که در شقاوت و بىرحمى شهرت داشت. سالهاى 1336 تا 1340 این سازمان چهره خود را در ایران آشکار مىسازد. فرماندار نظامى تهران، تیمور بختیار، که جنایاتش زبان زد خاص و عام است و در رأس آن قرار مىگیرد. اولین انتخابات مجلس شوراى ملى پس از کودتا (در اسفند 1332) با فضاحتى که در پى داشت زیر سر نیزه و تهدید او انجام گرفت. بختیار سرانجام در سال 40 به علت تغییر جو سیاسى و هم به علت رقابتى که در کسب قدرت با شاه پیدا کرد و موافقتى که با اقدامات رفرمى امینى نداشت در عین این که موقعیت خود را در دستگاه حاکم حفظ میکرد از ریاست سازمان امنیت کنار رفت و مدتى به صورت اپوزیسیون عمل میکرد اما با حادثه اول بهمن 40 دانشگاه مجبور به خروج از کشور گردید و چون از به دست گرفتن قدرت از طریق شاه مایوس شد به شکل یک مخالف رژیم درآمد و از جنایاتى که خود سهم اساسى در آن داشت پرده برداشت و طى چند سال با تبلیغات و تعلیم افراد و طرح نقشهها به مقابله با شاه برخاست و از عراق به عنوان پایگاهى استفاده کرد. فرستنده رادیویى به وجود آورد و در مدتى آرامش شاه را بهم زد و بالاخره با همان سازمانى که خود پایه گزارش بود در مرداد ماه سال 49 بقتل رسید. تاریخ سیاسى معاصر ایران / سید جلالالدین مدنى
منبع:
کتاب
ترور شاه / حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد ساواک صفحه 315