تاریخ سند: 5 بهمن 1341
در ساعت 5/11 در حضور امضاءکنندگان زیرین منزل آقای اللهیار صالح واقع در خیابان فخررازی شماره 79 مورد بازرسی واقع، وسائل و مدارک به شرح زیر به وسیله مأمورین سازمان اطلاعات و امنیت کشور برداشت گردید
متن سند:
صورت جلسه1 5 /11 /1341
در ساعت 5 /11 در حضور امضاءکنندگان زیرین منزل آقای اللهیار صالح واقع در خیابان فخررازی شماره 79 مورد بازرسی واقع، وسائل و مدارک به شرح زیر به وسیله مأمورین سازمان اطلاعات و امنیت کشور برداشت گردید.
1 . اوراق فتوکپی2 شده با تیتر منشور جبهه ملی
2 . یک بسته اعلامیه چاپی با تیتر دانشجویان عزیز
3 . اوراق مربوط به روزنامه به نام دانشجو (شماره1)
4 . اوراق مربوط به سومین تلگراف حضرت آیتاله العظمی3 آقای شریعتمداری4 به آقای نخستوزیر
5 . اوراق مربوط به سومین تلگراف حضرت آیتاله العظمی5 آقای گلپایگانی6 به آقای نخستوزیر
6 . اوراق استنسیل نو و کارکرده
7 . یک عدد مرکب ماشین استنسیل از نوع 44 بلاک (inr)
8 . دو برگ اوراق که روی آن نوشته شده است (سازمان امنیت، امنیت را از ملت سلب کرده است.)
9 . ... [ناخوانا] جبهه ملی یک برگ
10 . یک دستگاه ماشین تایپ از نوع المپیا
11 . یک دستگاه ماشین پلیکپی از نوع (.... 5 . 1)
12 . یک صندوق چوبی محتوی تعداد[ی] پارچه سفید که روی آنها جملات زیر نوشته شده است.
به راه مصدق و ملت پیمان ما و ... . سه لکه رنگ قرمز . درود به بزرگنیا، شریعت رضوی، قندچی که با شهادت خود به ما درس مبارزه آموختند.7 یک پارچه قرمز . سه لکه قرمز و 16 آذر دوازده تخته . درود بر مصدق . دانشجویان دانشگاه تهران به هیچ بهانه و عذری اخراج برادران شجاع خود را تحمل نخواهند کرد. تجاوز به استقلال دانشگاه تجاوز به استقلال کشور است و دانشگاه علیه این تجاوز با قدرت مبارزه خواهد کرد. ما به خون پیمان داریم که در راه شهیدان 16 آذر باز بگردیم. خون پاک شهیدان ما ارمغان آنان ساحت مقدس آزادی است. اتحاد دانشجویان ایرانی در سراسر جهان ناگسستنی است. مبارزه ادامه دارد و مصدق پیروز است. بزرگنیا، رضوی، قندچی، منشور 6 مادهای لغو قانون اساسی و استقرار رسمی دیکتاتوری است. برای پیروزی نهضت قربانی باید داد. وزیرانی که تصویبنامههای حکومت غیر قانونی را امضاء میکنند قیام علیه قانون نموده و به حکم آن باید اعدام شوند. اساس مشروطیت جزاً و کلاً تعطیل بردار نیست. اصل 7 متمم قانون اساسی ادامه فترت تجاوز عوامل استعمار به حقوق ملی ماست. پیروز جبهه ملی. دست دیکتاتورها از دانشگاه کوتاه . 16 آذر روز جوانان و روز همبستگی آنان است. عدم انجام انتخابات جرم است. ملت مجرمین را در هر مقام به شدت مجازات خواهد کرد. تعداد 20 پاپیون سیاه رنگ.
13 . اوراق مقوائی سیاه رنگ شامل مطالب به شرح زیر است (16 آذر روز خون 3 . 16 آذر روز خشم دانشجو . دانشگاه بهار جبهه ملی ایران . 16 آذر روز همبستگی 2 . 16 آذر روز دانشگاه 4 . 16 آذر روز نصرت . 16 آذر روز جوانان 3 . 16 آذر روز افتخار . 16 آذر روز پیروزی 3 . 16 آذر روز خون و شرف . ننگ و نفرت به جلادان . 16 آذر روز دلاوری 2 . درود به استادان آزاده دانشگاه 2 . جوانان ایران متحد شوید . 16 آذر روز مبارزه 2 . حکومت قانونی میخواهیم . 16 آذر روز خشم . 16 آذر روز اتحاد.
14 . 10 برگ کاغذ مقوایی سیاه
15 . دفترچه قبض کمک به زلزلهزدگان در 50 برگ به تعداد 226 جلد
در ساعت 5 /12 بازرسی بدون خسارت جانی و مالی خاتمه پذیرفت.
1 . نماینده دادستان ارتش سرهنگ ستاد ... [ناخوانا]
2 . نماینده ساواک هرمز سلیمی
3 . عباس ... [ناخوانا]
4 . محمود قائممقامی داماد آقای صالح
5 . عباس آقائی
6 . مصطفی عرببرقی (مستخدم)
7 . خانم آقای صالح
توضیحات سند:
1. ساواک تهران این صورت جلسه را طی شماره 19181/س ت- 6 /11 /41 برای اداره کل سوم ارسال نموده است. بخش ضمائم و اداره کل سوم نیز براساس این گزارش، طی شماره 5090 /313- 3 /2 /42 به دادستانی ارتش نوشته است: «در تاریخ 5 /11 /41 منزل متهم نامبرده بالا مورد بازرسی قرار گرفت و مدارکی به شرح صورتجلسه متشکله که به ضمیمه نامه میباشد به دست آمد. علیهذا مدارک مذکور را جهت هرگونه اقدام به پیوست ایفاد میدارد. خواهشمند است دستور فرمایید مدارک شخصی مشارالیه را به وی مسترد و در مورد سایر مدارک اقدام شایسته معمول دارند. بدیهی است که یک دستگاه ماشین تحریر و یک دستگاه ماشین پلیکپی متعاقباً ارسال خواهد گردید.» بخش ضمائم
2. در اصل: فتوکوپی
3. در اصل: عظما
4. آیتالله سیدکاظم شریعتمدارى، فرزند حسن در سال 1283در تبریز متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در تبریز شروع کرد و سطوح و فقه و اصول را از میرزا ابوالحسن انگجی فرا گرفت. سپس در سال 1305 به قم رفت و در حوزهی درس مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری حاضر شد.
بعد از مدتی به نجف اشرف رفت و از اساتید آنجا از جمله مرحوم نائینی، آقا ضیاء عراقی و آقا سید ابوالحسن اصفهانی کسب علم کرد و سپس اجازهی اجتهاد یافت. در سال 1313 به تبریز مراجعت نمود. در ششم خرداد 1326 هنگامی که شاه به مدرسهی طالبیهی تبریز آمده بود، از شاه استقبال به عمل آورد. این موضوع ادامه کار وی در آذربایجان را دشوار ساخت، لذا راهی قم شد. از آن زمان تا پیروزی انقلاب اسلامی ارتباط خود را به طور پنهانی با دربار حفظ کرد. اگرچه در بعضی موارد مخالفتهایی نیز با اقدامات رژیم مینمود. موسسهی دارالتبلیغ اسلامی، بنا به دستور وی در قم در سال 1344 افتتاح شد. به ادعای طرفداران این موسسه، دارالتبلیغ جهت احیای دین اسلام پایهریزی شد؛ اما مخالفان آن از جمله امام خمینی(ره) آن را با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی به نفع رژیم شاه میدانستند. اواخر سال 1345، مقامات ساواک با وی ملاقات کردند و طرح آزمایش طلاب و اعزام آنها به سربازی را مطرح کردند و شریعتمداری طرح را تایید کرد. بعد از درگذشت آیتالله حکیم، شاه در دوازدهم خرداد 1349 تلگرامی به همین مناسبت خطاب به وی ارسال داشت و وی در شانزدهم به تلگرام شاه پاسخ گفت. وی با عناصر رژیم شاه ارتباط داشت و رهنمودهایی را به رژیم ارائه میداد که چگونه با عناصر انقلابی برخورد کنند و امام خمینی(ره) را محدود نمایند. وی بارها با بهبودی و انصاری به عنوان نمایندگان شاه ملاقات داشت. مدتی پس از انقلاب و اندکی پس از تشکیل حزب جمهوری اسلامی، حزب خلق مسلمان با تایید و حمایت او شروع به فعالیت کرد. این حزب نظرات انتقادی نسبت به نظام داشت و در عوض آیتالله شریعتمداری را قبول داشتند. در 15 آذر سال 1358 رادیو و تلویزیون تبریز توسط حزب خلق مسلمان اشغال شد و با قطع خبر ساعت 2 صدای جمهوری اسلامی، اعلامیههای شریعتمداری و حزب خلق را قرائت کردند و ضمناً خواستار آن شدند تا متجاوزان به خانهی شریعتمداری، دستگیر و مسئولان غیر بومی تبریز اخراج شوند و انتصابات حتماً با تأیید شریعتمداری باشد. سه روز بعد رادیو و تلویزیون از اشغال خارج شد و کار عادی خود را شروع کرد. روز 14 دی ماه دوباره رادیو و تلویزیون تبریز اشغال شد. در قم نیز طرفداران وی تظاهرات کردند و شعار «رهبر ما شریعتمدار، زنده باد شریعتمدار» را سر دادند و سپس با سپاه پاسداران و حزبالله درگیر شدند و در نهایت در ساعت 2 بعداز ظهر، معرکه را ترک کردند.
در پی این حادثه، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم طی اعلامیهای از شریعتمداری انتقاد کرد. فردای آن روز مردم به کمک سپاه پاسداران، رادیو و تلویزیون را بعد از ساعتها درگیری خونین از دست طرفداران شریعتمداری خارج کردند. چندی نگذشته بود که پس از دستگیری توطئهگران کودتای نوژه اعتراف کردند که آیتالله شریعتمداری را در جریان کودتا قرار دادهاند و ضمن تایید متعهد شده است که از آنها حمایت کند. بعد از افشای این توطئه و جریان کودتای قطبزاده و همکاری شریعتمداری با آنان، وی در سال 1361 ش از طرف جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مرجعیت خلع شد و سرانجام در سال 1365 ش به دنبال یک بیماری سه ماهه از دنیا رفت.
5. در اصل: عظما
6. آیتالله العظمی سید محمدرضا گلپایگانی، فرزند سید محمدباقر در سال 1275ش در روستای گوگد در شش کیلومتری گلپایگان دیده به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی را نزد پدر، آیتالله ملاتقی گوگدی، آقا ضیاءالدین اراکی و آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی گذراند. پس از تأسیس حوزه علمیه قم، به دعوت آیتالله العظمی حائری یزدی به قم رفت و مدارج عالی علوم حوزوی را در این شهر کسب نمود. تبحر ایشان در علم فقه موجب شد که هفتاد سال مدرس این علم در حوزه علمیه قم باشد. وی همچنین از مهاجرت علماء و عمای حوزه علمیه نجف به قم در سال 1302 کمال بهره را برد و برای مدتی هر چند کوتاه از محضر درس برخی از آنان همچون آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، آیتالله نائینی و غروی اصفهانی بهرهمند گردید. با درگذشت آیتالله حائری، آقای گلپایگانی مسئولیتهای سنگینتری را متقبل شد و به تدریس دروس خارج فقه و اصول همت گماشت و تا پیش از ارتحال، همواره کلاس درس خارج معظمله در مسجد اعظم قم، یکی از بزرگترین مکاتب تدریس علوم دینی بود. در پی درگذشت آیتالله بروجردی بخش اعظم وظائف آن عالم ربانی در اداره حوزه علمیه قم به ایشان واگذار شد. با شروع نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) ایشان همواره حامی نهضت و پشتیبان امام بود. بیشتر اعلامیههای مراجع در مسیر مبارزه با رژیم شاه را امضا میکرد و در جلساتی که علمای قم در اوایل نهضت تشکیل میدادند، شرکت مینمود. همگام با امام و دیگر مراجع، عید 1342 را به دلیل اصرار رژیم بر اجرای لوایح ششگانه (انقلاب سفید) تحریم و بعد از تبعید امام به ترکیه نیز از این اقدام رژیم به شدت ابراز ناخشنودی کرد. واکنشهای سیاسی حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی نسبت به مسائل روز ایران و جهان اسلام، رژیم پهلوی را همواره وادار میکرد که از موضعگیریهای ایشان بیمناک باشد. مراسم نیایشی که ایشان در سال 1352 برای پیروزی مسلمانان در جنگ با اسرائیل برپا کرد، در آن زمان واکنش قابل توجهی به همراه داشت. اعلامیههایی که علیه رژیم شاه در مناسبتهای مختلف به ویژه در سالهای 56 و 57 از سوی ایشان صادر میشد، تنور مبارزه مردم را علیه رژیم شاه گرم نگاه میداشت. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در زمستان 1357 ایشان با انتشار اعلامیههایی از ارتش خواست که به ملت بپیوندد و اعلام کرد: «هر کس مردم را به گلوله ببندد، قرآن را به گلوله بسته است.» پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مقاطع حساس شاهد حمایت ایشان از نظام اسلامی و جمهوری اسلامی بودهایم. در طول جنگ تحمیلی نیز همواره مشوق رزمندگان اسلام بود و بارها نمایندگان ایشان برای تقویت روحیه رزمندگان به جبهه رفتند. در تمام انتخابات در صحنه بود و مردم را تشویق و ترغیب به رأی دادن میکرد. ایشان علاوه بر انجام اقدامات خیریه از قبیل احداث مدارس، بیمارستانها و سایر خدمات عامالمنفعه، چندین اثر تألیفی از خود به یادگار گذاشتهاند که از آن جمله است: حاشیه بر عروۀالوثقی، حاشیه بر رسائل، مناسک حج، تألیفی در فقه و کتابی در اصول. حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی در 19 آذر 1372 به ملکوت اعلی پیوست و پس از تشییع پرشکوه در تهران و قم، در جوار حضرت معصومه (سلامالله علیه) به خاک سپرده شد.
ر. ک: حضرت آیتالله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی، به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
7. در تاریخ 24 آبان اعلام شد که نیکسون، معاون رئیس جمهور آمریکا، به ایران میآید. این خبر موجب گردید تا آیتالله کاشانی(ره) دستور دهد تا به این مناسبت، سیاه بسته شود و پیروان ایشان نیز برای تبعیت از وی، علامت سیاهی را بر روی لباسهای خود دوختند.(روحانی مبارز . ج 2 . ص 630) در کنار این حرکت، دانشجویان نیز تصمیم به مقابله با حضور نیکسون در ایران گرفتند. در این شرایط که فضای نظامی ناشی از کودتای 28 مردادماه حاکم بود و سپهبد زاهدی، در 14 آذرماه از تجدید روابط با انگلیس و حضور دنیس رایت در ایران، سخن گفته و تظاهرات پراکندهای نیز علیه آن، در محیطهای دانشجوئی صورت گرفته بود، در روز 16 آذر، باوجود حضور گسترده نیروهای نظامی در اطراف دانشگاه، و اعلام تعطیل سراسری دانشگاه، نیروهای نظامی با حضور در سر یکی از کلاسهای درس، برای دستگیری دو تن از دانشجویان دانشکده فنی، که به حضورشان در دانشگاه اعتراض کرده بودند، نسبت به تحریک احساسات دانشجویان اقدام نمودند. همین مسئله، موجب تشنج و تظاهرات گردید که نیروهای پلیس برای مقابله با آن، به تیراندازی پرداختند که در اثر آن، سه تن از دانشجویان به نامهای: مهدی(آذر)شریعت رضوی، مصطفی بزرگنیا و احمد قندچی به شهادت رسیدند و روز 16 آذر، برای همیشه به عنوان روز دانشجو در تاریخ ثبت شد.
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد اول صفحه 530