تاریخ سند: 17 بهمن 1336
موضوع: جلسه ضد بهایی1
متن سند:
سند شماره ۱۵۲
به: ۳۴۱ تاریخ: 17 /11 /36
از: 10 ه شماره: 10957 /10 ه
موضوع: جلسه ضد بهایی1
ساعت ۱۸۳۰[29 /10 /56] در محل خیابان مفتآباد روبروی کوچه شهریار، جلسه مبارزه با بهائیت با شرکت حدود ۱۲۰ نفر که بیشتر آنها از اهالی همایونشهر بودند تشکیل شد. در این جلسه حدود ۴۰ نفر افراد مسن و بقیه جوانان ۲۰ تا ۲۵ ساله حضور داشتند. بعد از قرائت قرآن، آقای اقاربپرست سخنرانی نمود و صحبت خویش را از بیایمانی مسلمانان شروع کرد و اضافه نمود: «مسلمانان غرق در مسایل مادی هستند و خداپرستی و ایمان را از یاد بردهاند و هر طبقه از جامعه مسلمانان موظفند به طبقه زیردست کمک و مساعدت کنند. طبقه بازاری به طبقه کارگر و طبقه دانشجو به بیسواد تا همه بتوانند به مراحل رشد و ترقی و آگاهی برسند.» سپس در وقت دوم به سؤالات پاسخ داد و در جواب جوانی که سؤال کرد، چرا هر هفته این جلسه در محلهای تشکیل میشود گفت هدف ما این است که مردم هر محل در مقابل خطر مسمومیت بهائیها واکسیناسیون شوند و مدتها است که بهاییها در این محل فعالیت دارند.» جلسه در ساعت ۲۱۳۰ خاتمه پذیرفت و در پایان آقای اقاربپرست ضمن دعا گفت خدا دست ظلم را از سر مسلمانان کوتاه کند و علمای ما را در هر کجای دنیا که هستند یاری بدهد.»
نظریه شنبه: آقای اقاربپرست مطالب سازنده نگفت لیکن در پایان، دعایش تحریک کننده بود.
نظریه یکشنبه: مراقبت از جلسات ضدبهایی به منظور کنترل شرکت کنندگان و کسانی که سخنرانی مینمایند، لازم به نظر میرسد و سخنران فوق، مهدی اقاربپرست2 بوده است.
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه جمعه: نظریه چهارشنبه مورد تأیید است.
نظریه ۱۰ ه: به امنیت داخلی دستور داده شد به منظور جلوگیری از فعالیت سازندگی مهدی اقاربپرست، نسبت به مراقبت از وی اقدام مقتضی به عمل آورد.
توضیحات سند:
١- انجمن مبارزه با بهائیت (انجمن حجتیه) با استفاده از گرایش معمولی مردم، بویژه جوانان به سمت اندیشههای اسلامی که به برکت قیام ۱۵ خرداد حاصل شده بود، تشکیلات خود را گسترش داد. شیوه عضوگیری و جلسات مخفی انجمن جاذبههایی داشت تا نیروهای مذهبی بدان بپیوندند. فعالیتهای انجمن خواسته و ناخواسته مطلوب ساواک بود. انرژی فعال جوانان و تحصیل کردگانی که میتوانستند بخشی از بار مبارزه را بر دوش بکشند، صرف نقاط ضعف آئین پوچ بهائیت و شیوههای تبلیغی علیه این مسلک میشد.
رهبران انجمن هیچگاه این حقیقت را ندیدند و یا نپذیرفتند که حرکت آنها مبارزه با معلول و در واقع انحراف از مسیر مبارزه بود، چرا که بهائیت در عصر حاضر ابزاری کاملاً سیاسی در اختیار رژیم شاه و معلول سیاستهای آمریکا و اسرائیل بوده است، نه یک حرکت عقیدتی و فکری. خطر بهائیت از آنجا ناشی میشد که عناصر این جریان به عنوان عواملی در زنجیره یک طرح جهانی از سوی اسرائیل هماهنگ میشدند و به عنوان جاسوسان و حامیان منافع اسرائیل و آمریکا از سوی شاه در مصادر امور حساس کشور قرار میگرفتند و مبارزه واقعی با آنها، مبارزه سیاسی با علتها بود، مطلبی که در هیچ یک از برنامههای انجمن حجتیه جایی نداشت. بیدلیل نیست که تشکیلات انجمن حجتیه از بدو تأسیس تا پیروزی انقلاب اسلامی از تعرض ساواک مصون ماند. در ماده ۹ اساسنامه انجمن حجتیه آمده است:
«انجمن به هیچ وجه در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت»
بر همین اساس یکی از شرایط عضویت، دادن تعهد کتبی مبنی بر عدم دخالت در سیاست بود.
ر. ک: کوثر، ج یک، مؤسسه نشر آثار حضرت امام خمینی (ره)
1- مهدی اقاربپرست متولد ۱۳۱۵ اصفهان- دبیر دبیرستان وی از اوایل دهه 40 با عدهای از همفکرانش جلسهای را در اصفهان تشکیل دادند که چند سال بعد با انجمن حجتیه مرتبط گردیدند.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 1 صفحه 215