خودتان را پایین بیندازید
متن سند:
خودتان را پایین بیندازید
رژیم پهلوى که به عنوان منفورترین سلسله حاکم بر ایران محسوب مىشود، بعد از روى کار آمدن با دو مشکل عمده مواجه بود: مشکل نخست مربوط به ماهیت این رژیم بود که ناشى از غیرمشروع و غیرمردمى بودن آن مىشد، چرا که بیگانگان مؤسس این سلسله بودند. در نتیجه هیچ پایگاه مردمى نداشتند و همواره قشر تحصیلکرده و آگاه و روحانیون دلسوز سعى در براندازى آن داشتند. از سویى نیز بیگانگانى که رژیم را بر مسند نشانده و حاکم کرده بودند، انتظاراتى داشتند که برآوردن این انتظارات نیز براى رژیم مشکلآفرین بود و مشکل قبلى ـ که اعتراض روحانیون و قشر تحصیلکرده جامعه بود ـ را تشدید مىکرد. در نتیجه رژیم پهلوى براى باقى ماندن بر قدرت و رفع این گرفتارى، دست به تأسیس یک سیستم مخوف اطلاعاتى به نام «ساواک» زد. این سازمان در اتخاذ استراتژىهاى خود این امر را مبنا قرار داده بود که به عنوان اولین قدم عناصر مخالف و ناراضى را شناسایى نماید. اما به مرور که ماهیت رژیم براى مردم روشنتر شد و از سویى رهبران مذهبى کشور در افشاى این ماهیت پلید سنگ تمام گذاشتند، رژیم ناچار شد این سازمان غیرانسانى را تقویت نماید و به آن اختیار نامحدودى را نیز تفویض کند که ثمره این قدرتیابى، اعمال وحشیانهترین شکنجهها و کشتارها شد.1
ساواک در دورانى که نصیرى ریاست آن را به عهده داشت به جاى طرح نقشههاى دقیق و اساسى براى مبارزه با خرابکارى و فعالیتهاى ضدرژیم، به یک رشته اعمال خشونتآمیز و وحشیانه و ایجاد مزاحمتهاى بىمورد و نابجا براى طبقات مختلف مردم پرداخت.
روش ساواک مبتنى بر ارعاب بود، بازداشتهاى جمعى براى ساواک یک کار عادى به شمار مىآمد و این تصور در اذهان عمومى نقش بسته بود که ساواک در تمام شئون زندگى مردم، از سازمانهاى دولتى و دانشگاهها گرفته تا مؤسسات خصوصى و کارخانهها و احزاب سیاسى و سازمانهاى دانشجوئى در خارج از کشور نفوذ کرده و در همه جا حاضر و ناظر است.2
دوران سیزده ساله حکومت امیرعباس هویدا، یکى از ساکتترین دورههاى تاریخ معاصر ایران و اوج خودکامگى حکومتگران و رجال فاسد بود. استمرار حکومت هویدا فقط به دلیل بالا رفتن قیمت نفت و افزایش چشمگیر درآمد ارزى ایران، همچنین به سبب سرکوب شدید ساواک ممکن گردید.
«ویلیام سولیوان» سفیرکبیر آمریکا در تهران در این مورد مىگوید:
«ساواک همه را ساکت مىکرد... حتى مقامات بلندپایه مملکت به سبب وحشت از ساواک، هیچ اظهارنظر مستقلى نمىکردند. به نظر مىرسید مسئولان دولتى ایران فقط براى این خلق شدهاند تا از رهبرىهاى شاه به طور مرتب تعریف و تمجید نمایند!»3
شاه، کشور را به گونه قبرستان، فاقد هرگونه صداى انتقادى مىخواست. رسانههاى کشور فاقد آزادى لازم براى درج نقطه نظرهاى مختلف بودند. شاه با تشکیل شکنجهگاهها، سعى بر خفه کردن هر صداى مخالف داشت.4
در حکومت وى زجر و شکنجه و اعدام روشنفکران، روحانیون و آزادیخواهان رواج داشته و قسمتى از بودجه مملکت صرف مخارج ساواک شده است.5
این دوره را در عین حال مىتوان اوج قدرت مطلقه شاه نامید. زیرا دولت مطیع و پارلمان فاقد اختیار و مطبوعات تحت فشار سانسور بودند. ساواک، پلیس مخفى شاه، هرگونه حرکت مخالفى را در نطفه خفه مىکرد و هیچکس نه فقط جرأت مخالفت، بلکه جرأت کمترین انتقادى را هم از رژیم نداشت.6
دولت، سیاست فشار و اختناق را در پیش گرفته بود و در عین حال فاسد و نالایق بود، ولى آنچه بیشتر از هرچیز جلب توجه مىکرد ناتوانى شاه در جلب حمایت افکار عمومى از سیاستها و برنامههاى خود بود. اکثریت مردم با خشم و بدگمانى یا بىتفاوتى از این برنامهها استقبال مىکردند. او به قدرى در تحقق بخشیدن به برنامههاى موردنظر خود شتابزده بود که نمىتوانست تأخیرهاى ناشى از بحث عمومى و اظهارنظر مردم و نمایندگان آنها را درباره این برنامهها تحمل کند. با گذشت زمان، شاه که قدرت بیشترى یافته بود، نه فقط حاضر به تبدیل روش خود در حکومت نشد، بلکه به نظرها و عقاید اطرافیان خود هم اعتنا نمىکرد. و پلیس مخفى (سازمان امنیت) بیش از پیش فراگیر شد و بر فشار و کنترل خود افزود.7
بر اساس اطلاعاتى که در اختیار داشتیم، درآمدهاى نفتى موجب بالا رفتن سطح زندگى مردم ایران شده بود، ولى سیاست استبدادى و لجوجانه شاه در حکومت موجب ایجاد نارضایتى بین روشنفکران و قشرهاى دیگر جامعه شده و جریان مخالفى به وجود آورده بود که براى استقرار دمکراسى در جامعه ایران مبارزه مىکرد.
ساواک در نهایت خشونت و وحشیگرى با مخالفان رفتار مىکرد و من مىدانستم که حداقل 25 زندانى سیاسى در زندانهاى رژیم شاه مىپوسند (و شاه مىگفت تعداد آنها کمتر از 25 است!)8
اسناد زیر که بسیار خواندنى و جذاب نیز مىباشد، مهر تأییدى است بر هر آنچه در خصوص اختناق در رژیم پهلوى، گفته و نوشته شده است.
امید است با مطالعه این اسناد، میراث گرانبهاى خمینى کبیر «قدس اللّه نفسه الزکیه» که انقلاب خونرنگ اسلامى و به تبع آن آزادى است را پاس بداریم.
متن این سند خواندنى، چنین است:
سند اول:
موضوع : سید اسداللّه موسوى مبارکهاى فرزند سید خلیل
به استحضار مىرساند:
الف ـ مشخصات : سید اسداللّه شهرت موسوى مبارکهاى فرزند سیدخلیل متولد 1334 شماره شناسنامه 4449 صادره از اصفهان شغل کارمند روابط عمومى کارخانه ذوبآهن آریامهر دیپلم طبیعى داراى عیال و یک نفر اولاد ساکن اصفهان 1 ابان نشاط (اصفهان) ، 4خیابان نشاط کوچه شیروانىها پلاک 54.
ب ـ نوع اتهام: اظهار مطالب اهانتآمیز نسبت به مقامات عالیه مملکت.
ج ـ گردش کار : نامبرده در حدود ساعت 17 روز 8 /5 /53 هنگامى که از کارخانه عازم اصفهان بوده در مینىبوس در حضور آقایان قوامپور و میرلوحى کارمندان روابط عمومى کارخانه اظهار داشته شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو، آقاى نخستوزیر و خبرنگارى با هواپیما مسافرت مىکردند شاهنشاه آریامهر یک اسکناس صد تومانى خواستند از هواپیما پایین بیاندازند و گفتند یک نفر از ملت من این صد تومانى را پیدا کرده و خوشحال مىشود. علیاحضرت گفتند دو قطعه اسکناس 5 تومانى بیاندازید تا دو نفر خوشحال شوند. آقاى نخستوزیر گفتند 1 قطعه اسکناس 1 تومانى بیندازید تا 1 نفر بردارند و خوشحال شوند. بالاخره خبرنگار گفت شاهنشاها شما خودتان را از هواپیما پایین بیندازید تا 32 میلیون نفر ملت ایران خوشحال شوند.
اظهار مطلب فوق مورد تأیید قرار گرفته است.
دـ خلاصه اعترافات و بازجویى : در تحقیقات معموله مشارالیه اعتراف نمود چنین مطالبى را اظهار داشته ولى هیچگونه قصد و غرضى نداشته و از گفته خود نادم و پشیمان است.
نظریه: باتوجه به اینکه مشارالیه اعتراف نموده، در صورت تصویب پرونده همراه متهم جهت هرگونه اقدام قانونى به دادسراى نظامى اصفهان ارسال و اعزام گردد .بازجو
سند دوم:
اداره دادرسىهاى مسلح شاهنشاهى
براى رسیدگى به پرونده اتهامى غیرنظامى سیداسداله موسوى مبارکهاى فرزند خلیل متولد 1334 داراى شماره شناسنامه 4449 صادر از بخش 6 اصفهان محل تولد مبارکه مسلمان ایرانى باسواد شغل کارمند ذوبآهن محل سکونت اصفهان خیابان نشاط کوچه شیروانىها پلاک 54 محل کار ذوب آهن روابط عمومى داراى عیال و اولاد فاقد پیشینه و محکومیت کیفرى بازداشت از تاریخ 7 /6 /53 تاکنون به علت عجز از تودیع وجهالضمان که به اتهام اهانت نسبت به رئیس مملکت تحت پیگرد قانونى قرار گرفته در تاریخ 21 /1 /53 جلسه دادرسى تشکیل کیفر خواست صادره حاکى است برابر محتویات پرونده متهم در تاریخ 8 /5 /53 هنگام بازگشت از کارخانه ذوبآهن به اصفهان در مینىبوس براى دو نفر از کارمندان روابط عمومى ذوبآهن (قوامپور و میرلوحى) مطالبى اهانتآمیز بهعنوان لطیفه (جوک) بیان که ضمن آن به رئیس مملکت اهانت مىکند پرونده امر بر این مبنا تشکیل و پس از تحقیقات قرار منع پیگرد متهم را بهعلت عدم احراز قصد اهانت صادر مىنماید که مورد موافقت تیمسار دادستان ارتش واقع نشده و پرونده از مرکز اعاده و مجددا به بازپرسى مربوط برگشت داده مىشود و بازپرسى به ارشاد قضایى تیمسار دادستان ارتش تمکین نموده و در نتیجه منجر به صدور قرار مجرمیت شماره 156 ـ 11 /9 /53 و کیفر خواست شماره 77 ـ 17 /9 /53 گردیده که در آن عمل متهم را از درجه جنحه منطبق با ماده 81 قانون مجازات عمومى تشخیص و به استناد ماده مذکور تقاضاى کیفر گردیده است دادگاه عادى شماره 13 اصفهان برابر رأى شماره 87 ـ 7 /1 /53 به اتفاق آرا متهم را به استناد ماده 81 قانون مجازات عمومى به هفت ماه حبس جنحهاى با احتساب بازداشت قبلى محکوم نموده است پرونده در اثر اعتراض طرفین دعوى طى شماره 5 /186 /41 ـ 9 /1 /53 جهت تجدید رسیدگى به این دادگاه ارجاع که پس از انجام تشریفات قانونى و تشکیل یک جلسه مقدماتى و یک جلسه دادرسى و استماع دفاعیات وکیل مدافع و بیانات دادستان دادگاه و آخرین دفاع متهم و اعلام ختم جلسه دادرسى از طرف ریاست دادگاه هیأت دادرسان در ساعت 123 روز 21 /1 /53 در غیاب اصحاب دعوى و منشى به شور پرداخته و پس از رعایت ماده 29 قانون دادرسى و کیفر ارتش در ساعت 1315 همان روز از شور خارج و به شرح زیر مبادرت به صدور رأى مىنمایند.
بنام نامى بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران. راى شماره 92 مورخه 21 /1 /53 دادگاه تجدیدنظر شماره 1 اصفهان هیأت دادرسان دادگاه تجدیدنظر شماره 1 اداره دادرسى نیروهاى مسلح شاهنشاهى پس از بررسى محتویات پرونده مداقه در اوراق آن راى شماره 87 ـ 7 /1 /53 دادگاه عادى شماره 13 اصفهان را که برابر آن غیرنظامى سید اسداللّه موسوى مبارکهاى فرزند خلیل به اتهام اهانت به رئیس مملکت به استناد ماده 81 قانون مجازات عمومى به مدت هفت ماه حبس جنحهاى به احتساب بازداشت قبلى (از تاریخ 6 /7 /53 تاکنون بازداشت مىباشد) محکومیت حاصل نموده است از لحاظ تشخیص مجرمیت موجه و مدلل دانست که با اکثریت 4 راى در مقابل یک راى آن را تأیید مىنماید ولى از لحاظ تعیین کیفر میزان مجازات را خفیف دانسته و مستندا به ماده 233 قانون دادرسى و کیفر ارتش در این قسمت آن را فسخ و با اکثریت چهار رأى در مقابل یک رأى غیرنظامى سید اسداله موسوى موسوى مبارکهاى فرزند سیدخلیل را به اتهام اهانت به رئیس مملکت به استناد ماده 81 قانون مجازات عمومى به مدت یک سال حبس جنحهاى با احتساب بازداشت قبلى (متهم از تاریخ 6 /7 /53 تاکنون بازداشت مىباشد) محکوم مىنمایند رأى اقلیت مربوط است به سرهنگ 2 قضایى جواد میرزاپور که چون اتهام منتسبه را فاقد عنصر معنوى جرم تشخیص مىدهد عقیده بر برائت وى دارد این رأى غیر قطعى است و در محضر رسمى دادگاه و با حضور اصحاب دعوى قرائت و ابلاغ گردید که از تاریخ ابلاغ لغایت ده روز قابل فرجامخواهى مىباشد.
رئیس دادگاه تجدیدنظر شماره 1 اصفهان سرهنگ پیاده محمود دهلوى
توضیحات سند:
پینوشتها:
1. برگرفته از : با بیست سالهها، کتاب دوم، صفحات 8ـ7.
2. خاطرات دو سفیر، غرور و سقوط، ص 303.
3. زندگى و خاطرات هویدا، صفحات 266ـ265.
4. اهرمهاى سقوط شاه و پیروزى انقلاب اسلامى، ص 30.
5. معماران تمدن بزرگ ـ ص 153
6. همان، ص 147.
7. خاطرات دو سفیر غرور و سقوط ص 274.
8. خاطرات دو سفیر انتخاب سخت ص 447.
منبع:
کتاب
اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 319