تاریخ سند: 28 مهر 1343
موضوع: سناتور سید جلالالدین تهرانی
متن سند:
شماره: 1994 /326 تاریخ:28 /7 /1343
موضوع: سناتور سید جلالالدین تهرانی1
سناتور سید جلالالدین تهرانی به یکی از دوستان خویش اظهار داشته دو شب پیش، پس از تصویب قانون مصونیت قضایی اتباع آمریکا2 دکتر عالیخانی3 دکتر آموزگار و خسروانی وزراء کابینه به این عمل اولیای حزب ایران نوین در محل حزب اعتراض نموده و گفتهاند این ننگ بر دامن دولت و حزب ایران نوین تا ابد باقی خواهد ماند لذا پس از مراجعت اعلیحضرت همایونی از شیراز از کابینه استعفا خواهیم کرد.
یک نسخه به بخش 321 ارسال گردید و در پروندههای مربوطه بایگانی گردید از نظر این بخش اقدام کیسی ندارد و در پرونده خسروانی بایگانی شود- احمدی- 5 /6 /43
رئیس بخش 323 رشیدی- 6 /8 /43
خ - س
151
توضیحات سند:
1. سید جلالالدین تهرانى، فرزند حاج میرزا سید على شیخالاسلام در سال 1272 ﻫ ش در تهران متولد شد. وى در دوره حکومت احمدشاه قاجار طلبه علوم دینى بود. در 16 مهر 1307 و در جریان دستگیرى شهید آیتالله مدرس بازداشت و به نظمیه منتقل شد. او در همان سال انتشار «گاهنامه» را آغاز کرد. پس از اتمام تحصیلات علوم دینى به علت آشنایى که با علم نجوم داشت، در سال 1313 از طرف دولت به بلژیک و فرانسه سفر کرد و به مطالعه پرداخت و مدتى در بروکسل به تدریس مشغول شد. در سال 1325 به ایران مراجعت و به کارهاى دولتى پرداخت و در سال 1326 در کابینه قوامالسلطنه وزیر مشاور و معاون پارلمانى شد و پس از آن در کابینههاى محمد ساعد و على منصور وزارت پست و تلگراف را به عهده گرفت و در سال 1330 از سوى دکتر مصدق به نیابت تولیت آستان قدس رضوى و استاندارى خراسان منصوب شد. وى از بهمن 1332 تا بهمن 1336 وزیرمختار و سپس سفیر کبیر ایران در بلژیک بود. پس از آن در مهر 1337 از تبریز به عنوان سناتور انتصابى شاه راهى مجلس سنا شد و در دوره سوم این مجلس (فروردین 1339 تا اردیبهشت 1340) هم در آن مجلس فعالیت مىکرد و طرفدار سیاست استعمارى انگلیس بود، روابط بسیار نزدیکى با شاه داشت و در جلسات هفتگى که در منزلش تشکیل مىشد، بسیار از شاه تمجید مىکرد. برگزارى جشنهاى 2500 ساله شاهنشاهى را تأیید میکرد و از روحانیون به بدى سخن مىگفت؛ اما کنار آمدن با آنها را براى رسیدن به اهداف ضرورى مىدانست. در اسناد ساواک، وى فردى بدخلق و بىتدبیر و در عین حال مخالف و ضددولت و معتقد به نظام شاهنشاهى معرفى شده است.
به کابینه هویدا رأى کبود داد و پس از اتمام دوره سناتورى دیگر شغلى به او داده نشد تا آن که در 23 دى ماه 1357 به سمت رئیس شوراى سلطنت انتخاب شد و شرایط را براى خروج شاه از ایران فراهم آورد و پس از چندى براى دیدار با حضرت امام(ره) به پاریس رفت. در آنجا پس از استعفاء از ریاست شوراى سلطنت و غیرقانونى خواندن آن شورا، موفق به دیدار رهبر انقلاب در نوفل لوشاتو شد.
وى که قبلاً کلیه اموال خود از جمله محل سکونتش را در سه راه امینحضور خیابان رى، وقف آستان قدس رضوى(ع) کرده بود، دیگر تا آخر عمر به ایران بازنگشت. سید جلالالدین تهرانى در سال 1366 در پاریس درگذشت و جنازهاش پس از انتقال به ایران، به خاک سپرده شد.
2. مصونیت قضایی اتباع آمریکا (کاپیتولاسیون): در اسفند ماه سال 1340 سفارت آمریکا از مقامات ایران خواست که نظامیان آمریکایی از امتیازات و مصونیتهای مأمورین سیاسی برخوردار باشند. کابینهی علم این درخواست آمریکا را در 13 مهرماه 1342 تصویب کرد. لایحه در 25 دی ماه 1342 به مجلس سنا داده شد و سوم مرداد ماه 1343 به تصویب رسید و سپس به مجلس شورای ملی رفت. بدین ترتیب لایحه کاپیتولاسیون که یکبار در زمان فتحعلی شاه پس از جنگ دوم بین ایران و روس از طرف روسها به ایران تحمیل شده بود، در 21 مهرماه 1343 به تصویب مجلس شورای ملی رسید. امام خمینی(ره) یکی از بزرگترین تقریرهای سیاسی زندگی خود را علیه این لایحه در چهارم آبان 1343 ایراد کردند که به دنبال آن دستگیر و 9 روز بعد به ترکیه تبعید شدند.
3. علینقی عالیخانی، فرزند عابدین در سال 1307 ﻫ ش در تهران متولد شد. از دانشگاه تهران لیسانس علوم سیاسی گرفت و در کشور فرانسه موفق به اخذ دیپلم عالی حقوق بینالمللی و دکترای دولتی در علوم اقتصاد از دانشگاه پاریس شد. وی از مؤسسان حزب پانایرانیسم بود. در فرانسه با الیزابت سوزان ازدواج کرد و پس از بازگشت به ایران در مشاغل مهم دولتی، از جمله ساواک مشغول به فعالیت گردید. ساواک در گزارشی، وی را چنین ارزیابی کرده است : «روحیه و افکار و عقاید نسبت به: شاهنشاه، خوب ـ میهن، خوب ـ مذهب، عادی ـ خانواده و زن و فرزند، خوب ـ میزان علاقمندی به: مقام و قدرت، زیاد
سوابق خدمتی: مشاور شورای عالی اقتصاد ـ مشاور شرکت ملی نفت و مدتی هم در ساواک مشغول بوده، طرفدار سیاست غرب، در حین خدمت در ساواک در چند کنفرانس کشورهای اروپایی و آسیایی و آفریقایی اسراییل شرکت کرده و خدماتش مورد رضایت اولیاء امور بوده است.» دکتر عالیخانی که به عنوان وزیر اقتصاد کابینۀ هویدا فعالیت میکرد و از گردانندگان حزب ایران نوین بود، در سوءاستفادههای مالی به آن حد افراط کرد که در سال 1344 چند نفر از اعضای حزب ایران نوین در مورد سوءاستفادههای وی، تقاضای محاکمه حزبی برای ایشان کردند، گزارشهای سوءاستفادههای مالی و اخلاقی وی به حدی است که میبایست در یک مجموعه مستقل، چاپ و منتشر شود. وی در سال 1348 از وزارت اقتصاد کنار گذاشته شد و در بین بهت و حیرت تحصیلکردهها به ریاست دانشگاه تهران منصوب شد. عالیخانی که مورد مراحم خاص محمدرضا پهلوی بود در سال 1350 از ریاست دانشگاه تهران برکنار و سپس در مشاغل: رئیس هیئت مدیره بانک بینالمللی ایران، شرکت فرآوردههای نسوز، شرکت آلوپن، به سوءاستفادههای خود ادامه داد. در گزارشی به تاریخ 19 /4 /52 درخصوص صدمه عالیخانی به سیمان کشور به علت دوستی با ابتهاج آمده است : «اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر، تیمسار ریاست ساواک در جریان موضوع میباشند که عالیخانی چنین صدمهای زده است.» وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به انگلستان پناهنده شد و به علت ارادتی که به اسدالله علم داشت نشر خاطرات او را بر عهده گرفت.
(اسناد ساواک - پرونده انفرادی)
منبع:
کتاب
عطاءالله خسروانی به روایت اسناد ساواک صفحه 39
