تاریخ سند: 15 دی 1348
موضوع: جلسه هفتگی عدهای از روحانیون
متن سند:
گزارش خبر
از: 20 ﻫ3 تاریخ: 15 /10 /48
منبع: 722 شماره: 17705 /20 ﻫ3
موضوع: جلسه هفتگی عدهای از روحانیون
از ساعت 0700 الى 0900 روز دوشنبه 8 /10 /48 جلسهای با شرکت مرتضی مطهری، شیخ فضلالله مهدی زاده محلاتی، سید محمد رضا مهدوی، شیخ علیاصغر مروارید، شیخ علی اکبر هاشمیرفسنجانی، سید علی غیوری، شیخ جعفر شجونی، نجم الدین کارمند وزارات دارائی در منزل دکتر جواد باهنر واقع در خیابان جیحون خیابان طوس غربی جنب بانک صادرات تشکیل گردید و درباره اعزام مبلغ به دهات تصمیماتی گرفته شد و قرار شد شجونی، لاهوتی، و محلاتی بروند لواسان، کاشانی به شهریار و توکلی کرمانی که هنوز به این جلسه نیامده بود و دعوت شود که به دماوند برود و دو هفته بعد ترتیب این کار داده شود و در پایان محلاتی عنوان نمود در منزل فلسفی بودم انصاری خراسانی داماد مناقبی1 به فلسفی2 اظهار داشت یکی از قصابها به من گفت در ران گوشتهایی که میدادهاند کرم دیده شده است فلسفی اظهار داشت به همان قصاب بگویید چند عدد از کرمها را بیاورد اینجا تا من به دولت بگویم و این موضع را دنبال کنم جلسه هفته آینده نیز در منزل دکتر باهنر خواهد بود.
نظریه منبع. منبع نظری ندارد
نظریه رهبر عملیات. رهبر عملیات نظری ندارد.
نظریه 20 ﻫ3. 20 ﻫ3 نظری ندارد.
توضیحات سند:
١. مناقبی، شیخ جواد:
در سال 1350ﻫ ق در تهران متولد شد و پس از طی دروس جدید، مقدمات و ادبیات و فقه و اصول و فلسفه را نزد اساتید بزرگ تهران آموخت و سپس جهت ادامه تحصیل به قم عزیمت کرد و از محضر عالمانی چون آیات محقق داماد، شیخ محمد على عراقی، طباطبائی قمی و بروجردی استفاده برد. آن گاه به تهران مراجعت و موفق به اخذ دکترا شد و در دانشکده الهیات به تدریس پرداخت مناقبی با جریان نهضت امام خمینی(ره) همراهی نداشت و پیش از انقلاب علاوه بر اینکه با ساواک همکاری و همراهی داشت با اعضا سفارت آمریکا ملاقاتهایی داشته است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان افشار دستگیری توطئه شریعتمداری و صادق قطب زاده در سال 1361 به همراه برخی افراد دیگر دستگیر و در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه و به اعدام محکوم شد.
2. فلسفی، محمد تقی:
حجتالاسلام و المسلیمن محمد تقی فلسفی فرزند حاج شیخ محمدرضا تنکابنی در سال 1326ﻫ ق (1286ﻫ ش) در تهران تولد یافت.
تحصیلات خود را از 6 سالگی آغاز کرد و از محضر اساتیدی چون مرحوم والد، آقا شیخ محمد علی کاشانی، آقا شیخ مهدی، آقا میرزا مهدی آشتیانی، آقا میرزا طاهر تنکابنی و میرزا یونس قزوینی بهره مند گردید. وی نخستین بار در سن 16-15 سالگی در مسجد (محل فیلسوفها) با شعری در وصف حضرت امیر المؤمنین علی(ع) به منبر رفت و چنان مورد استقبال مردم واقع گردید که در سن 19 سالگی از جمله مدعوین سخنرانی در مجلس شورای ملی آن زمان شد و نامش ورد زبان مردم گردید.
او مبارزات خود را از زمان رضا خان آغاز نمود و در سال 1316 شمسی پس از حادثه خونین مسجد گوهرشاد، بر بالای منبر این حادثه را محکوم کرد و در نتیجه مدتی ممنوعالمنبر و از پوشیدن لباس روحانیت محروم گردید. حجتالاسلام فلسفی با حزب توده و تشکیل دولت غاصب اسرائیل مبارزه کرد و به جمع آوری اعانه جهت کمک به مردم مظلوم فلسطین میپرداخت. از خصوصیات بارز وی اطاعت محض و بی چون چرا از مرجعیت شیعه حضرت آیتالله العظمیبروجردی بود که ضمن ملاقات با شاه و رساندن نقطه نظرات آقای بروجردی، موجب عدم تخریب مسجد مادر شاه و ساخت مسجد ارک فعلی، الزامیشدن درس تعلیمات دینی در مدارس وعدم حرکت دادن مشعل از امجدیه تا دربار که نمودی از آتش پرستی بود، گردید. در پی غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی و لوایح شش گانه مخالفت خود و علما و مراجع وقت به ویژه حضرت امام خمینی(ره) را طی یک سخنرانی پرشور ابراز داشت و به همین دلیل تحت تعقیب قرار گرفت و تا بعد از انجام رفراندوم تحمیلی شاه از رفتن به منبر محروم شد. آقای فلسفی نخستین بار در تاریخ 18 اسفند 1341 در مجلس دومین سالگرد رحلت آیتالله بروجردی توسط نیروهای شهربانی بازداشت و 2 روز در زندان قزل قلعه محبوس گردید و سپس به مدت 48 روز ممنوعالمنبر شد. در حادثه مدرسه فیضیه منبرهای متعدد رفت و سخنانی پرشور ایراد کرد. در شب عاشورای سال 1342 طی نطقی کوبنده به استیضاح دولت اسدالله علم پرداخت که در همان روز سخنرانی وی تحت عنوان «اولین استیضاح ملی در سال 1342»، چاپ و در تیراژ وسیع در اختیار مردم قرار گرفت. به همین دلیل برای بار دوم از سوی نیروهای شهربانی بازداشت و به زندان شهر بانی منتقل گردید. او که در حادثه خونین 15 خرداد در زندان به سر میبرد. تدریس فن خطابه را برای علاقهمندان در زندان آغاز کرد. این دوره زندان 45 روز به طول انجامید. پس از آزادی از زندان در روز جمعه 28 تیر ماه 1342، بلافاصله به ساواک احضار و به مدت 100 روز ممنوعالمنبر گردید، اما این بار ممنوعیت به مدت 250 روز طول کشید تا سرانجام در 26 اردیبهشت 1343 برابر دوم محرم ممنوعیت رفع شد. وی در سفرهای تبلیغی خود به شهرهای مختلف، محور سخنرانیهای خود را پیامهای حضرت امام قرار میداد و به تبیین و تشریح خط کلی نهضت میپرداخت. پس از تبعید امام به ترکیه از سوی ساواک مورد سوء قصد قرار گرفت.
در سال 1350 در مورد حادثه اخراج ایرانیان از عراق به ایراد یک سخنرانی و تشریح مواضع امام علیه بعثیون عراق پرداخت، اما به دنبال توهین دو تن از سناتورهای انتصابی رژیم شاه نسبت به حضرت امام چنان به رژیم شاه حمله کرد که حکم ممنوعیت دائمیآو از رفتن به منبر صادر شد. پس از گذشت 2 سال از ممنوعیت منبر مرحوم فلسفی، رژیم به طور مستقیم به وی اعلام کرد که تنها با نوشتن یک دستخط یک سطری به شاه. ممنوعیت وی لغو خواهد شد. ولی او زیر بار این ذلت نرفت و همچنان استقامت ورزید.
آقای فلسفی سالهای 56 و 57 خصوصاً هنگام شهادت آقا مصطفی خمینی و درج مقاله با نام جعلی احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات و اهانت به ساحت مقدس حضرت امام به موضع گیریهای بسیار سخت پرداخت. در ایام محرم 1357 مردم را به برگزاری با شکوه مراسم عزاداری فراخواند و آنان را از گرفتن اجازه عزاداری از شهر بانی منع نمود.
سرانجام پس از هفت سال ممنوعیت منبر و در سه روز پس از ورود حضرت امام(ره) به وطن، در مدرسه علوی (اقامتگاه موقت امام) و با حضور هزاران نفر از علما و روحانیون تهران و سایر ولایات ایران، اولین سخنرانی خود را در محضر امام و به خواست ایشان ایراد نمود و موجبات انبساط خاطر امام و سایر حاضرین را فراهم آورد. در پایان امام فرمودند: «اعلام کنید که منبر آقای فلسفی فتح شده است.»
حجتالاسلام فلسفی صاحب تألیفات ارزشمند و سخنرانیهای روشنگرانه ماندگار، علیرغم کهولت سن تا پایان عمر با برکت خود به فعالیتهای مختلف و منبرهای تبلیغی خویش ادامه داد و بالاخره در روز 27 /9 /77 و در سن 93 سالگی به رحمت ایزدی پیوست. وی در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در شهر ری به خاک سپرده شد.
(ر.ک: 1- خاطرات فلسفی/ تهران / مرکز شهر اسناد تاریخی 1377/ 2- حجت الاسلام محمد تقی فلسفی به روایت اسناد ساواک / تهران / مرکز بررسیهای تاریخی / 1378)
منبع:
کتاب
شهید حجۀالاسلام دکتر محمدجواد باهنر صفحه 358