تاریخ سند: 10 اردیبهشت 1346
موضوع : دکتر محمد مفتح
متن سند:
به: 316 شماره: 2024 /20/ ه3
از: 20 ﻫ 3
نامبرده بالا در ساعت 1945 روز 8 /2 /46 در مسجد جامع قسمت شاه آبادی به منبر رفت و اظهار داشت الان که می آمدم فوق العاده متأثر شده، در خیابانهای شمال شهر که سینما دارد زن و مرد باهم می لولیدند آخر ببینید این اجتماع با این وضع به کجا می رود من امروز نزد آیت الله رفیع [رفیعی قزوینی] بودم به ایشان عرض کردم جوانها بد طوری تربیت می شوند ایشان فرمودند یک جلسه در هفته تشکیل بدهید برای جوانها سخنرانی کنید بعد اضافه نمود من باید به قم بروم زیرا درس شروع شده است بعد گفت من نمی توانم زیادتر از این انتقاد کنم و اگر انتقاد نکنم نمی شود چون که یکی از سربازان امام زمان هستم و دارای یک وظیفه مقدس می باشم آن وقت به آنها برمی خورد که فلانی تند صحبت می کند غافل از این که وظیفه دینی و وجدانی من است.
بعد اظهار داشت محمد ابن الملک که یک جوان تحصیل کرده بود وقتی به حکومت رسید چون در اثر ناامیدیهای دوره جوانی عقده پیدا کرده بود لذا هر کس نافرمانی می کرد او را زندانی می نمود و شکنجه می داد تا این که دستور داد تنور بزرگی در زندان ساختند و اطرافش را میخ کوبیدند و هر کس نافرمانی می کرد و از ناموس و از دین خود دفاع می کرد آن تنور را آتش می کردند و آن شخص را می سوزانید غافل از این که باید عقوبت کار را ببیند و شخص دیگر به حکومت خواهد رسید و او را خواهد سوزانید.
در پایان ضمن دعا گفت خدایا مراجع تقلید مخصوصا مد نظر را محفوظ بدار.
جلسه در ساعت 2045 خاتمه یافت.
کوهک
م ـ ف 96
با پرونده دکتر محمد مفتح ارائه شود
316 ـ صالحی
16 /2 /46
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 26