متن تلگراف حججالاسلام و اساتید حوزه علمیه قم به: آیتالله جناب آقای منتظرى1 و حجتالاسلام جناب آقای ربانى2 و حجتالاسلام جناب آقای آذرى قمى3 دامت برکاتهم
متن سند:
متن تلگراف حججالاسلام و اساتید حوزه علمیه قم به: آیتالله جناب آقای منتظرى1 و حجتالاسلام جناب آقای ربانى2 و حجتالاسلام جناب آقای آذرى قمى3 دامت برکاتهم [در پى بازداشت آنان] 4
تهران، زندان قزلقلعه5 آیتالله جناب آقاى منتظرى و حجتالاسلام ربانى و حجتالاسلام آذرى قمى دامت برکاتهم
بازداشت آن جنابان موجب نگرانى عموم مسلمین خصوصا حوزه علمیه قم و بالمال مایه تاثر خاطر مبارک ولى عصر (عج) مى باشد. اجر عظیم آن ذوات مقدسه مرجو، موفقیت و سلامت آقایان مسالت مىگردد.
آقا امام سدهى ـ الاحقر محمد شاهآبادى عفى عنه ـ محمدحسین مسجدجامعى ـ حسین نورى ـ ابراهیم امینى ـ صالحى نجفآبادى ـ احمد جنتى ـ عبدالله نظرى خادم الشریعه ـ جوادى آملى ـ محمد محمدى گیلانى ـ محمد یزدى ـ حسن حسنزاده آملى ـ محمدحسن الحسینى النگرودى ـ حسین اشتهاردى ـ محمدتقى مصباح یزدى ـ عبدالعظیم محصلى ـ هاشم تقریرى ـ على قدوسى ـ مصطفى علمالهدى ـ الاحقر صادق خلخالى ـ یوسف مدنى ـ اسماعیل صالحى سوادکوهى ـ محسن دوزدوزانى ـ ضیاءالدین الحسینى الاشکورى ـ یحیى انصارى شیرازى ـ سیدمحمد ابطحى ـ ابوالقاسم محجوب ـ حیدرى نهاوندى6 ـ عباس محفوظى ـ محمدعلى فیض ـ محمد علمالهدى ـ علىاکبر مسعودى ـ محمد آلطه ـ مرتضى بنىفضل ـ حسین شهیدى ـ محمدعلى گرامى قمى ـ حسین المظاهرى ـ محمد مومن ـ الاحقر رحمتالله فشارکى ـ محمدحسن قافى ـ سیدجعفر شبیرى ـ ابوالقاسم مسافرى ـ حسین حقانى ـ حسن طاهرى ـ حسن تهرانى ـ خیرالله اسماعیلى ـ حسین ایوقى ـ سیدمحمدتقى شاهرخى ـ عبدالغنى نیرى ـ سیدباقر حسنى ـ على تهرانى پهلوانى ـ على محمد انورى ـ محمدعلى روحانى خراسانى ـ محمدعلى موسوى ـ على الهامى ـ محمدحسین آیتى قائینى ـ محمد فاضلى ـ حسن امراللهى ـ اسدالله عرشى ـ محىالدین فاضلى - یدالله پورهادى ـ عباس صالحى فریدنى ـ محمد عبایى خراسانى.
چون از مخابره تلگراف جلوگیرى به عمل آمد، ناچار اقدام به چاپ آن گردید.
توضیحات سند:
1. آیتالله حسینعلی منتظری، فرزند علی در سال 1301 ﻫ ش در نجفآباد اصفهان متولد شد. تحصیلات حوزوی خود را در اصفهان و سپس در قم پی گرفت و به درجات عالی علوم دینی رسید. ایشان بهخصوص در دهه چهل به دلیل همراهی با نهضت امام خمینی(ره) تحت تعقیب عوامل امنیتی رژیم قرار گرفت و به زندان افتاد و شکنجهها دید. پس از پیروزی انقلاب و بعد از وفات آیتالله طالقانی، امامت جمعه تهران از طرف امام خمینی(ره) به ایشان واگذار گردید. در سال 1364 مجلس خبرگان رهبری وی را به عنوان قائم مقام رهبری تعیین کرد؛ ولی در سال 1368 به دلیل نفوذ عناصر قدرت طلب بهویژه باند جنایتکار مهدی هاشمی در دفتر وی و انتقال واژگونه اخبار و حوادث روز به ایشان و اتخاذ مواضع علیه حرکت انقلاب، این حکم پس گرفته شد. حضرت امام در نامه 6 /1 /1368 خطاب به آقای منتظری فرمودند: «از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شدۀ منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم.» حضرت امام در ادامه توصیه نمودند «از آنجا که سادهلوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.» توصیهای که آقای منتظری به آن عمل ننمود و تبعات سوئی را به دنبال داشت. وی در سال 1388 در قم درگذشت.
2. آیتالله عبدالرحیم ربانی شیرازى، فرزند بمانعلی در 1301 ﻫ ش در شیراز متولد شد. پس از طى مقدمات علوم و معارف دینى در 1327 به قم عزیمت کرد و در درس آیات عظام بروجردى و مجاهدى شرکت کرد تا به درجه اجتهاد رسید. آیتالله ربانى شیرازی از سال 1320 فعالیت سیاسى خود را آغاز کرد و به عضویت حزب برادران جنوب به رهبرى سید نورالدین شیرازى در آمد. در آن سالها مبارزهاى سخت را علیه فرق منحرف صوفیه، بابیه و بهائیه شروع کرد که در اثر آن تنها در سروستان 80 نفر به دین اسلام گرویدند. وی تا 1325 ش عضو این حزب بود. پس از وفات آیتالله بروجردى وى اولین کسى بود که مرجعیت و زعامیت سیاسى و دینى امام خمینى (ره) را مطرح کرد. در فاصله 1342 تا 1357 بارها دستگیر شد و به زندان افتاد و سالهاى طولانى را در زندانهاى رژیم سپرى کرد و یا در شهرهای فیروزآباد، کاشمر، سردشت و جیرفت تبعید بود. بیشتر اعلامیههایى که در فاصله 42 تا 57 به اسم حوزه علمیه قم منتشر گشت به وسیله ایشان نوشته میشد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى نماینده حضرت امام (ره) در استان فارس و نماینده مردم این استان در مجلس خبرگان قانون اساسى بود. همچنین از طرف امام به عنوان عضو فقهاى شوراى نگهبان منصوب شد. در 16 فروردین 1360 توسط گروه فرقان مورد سوءقصد قرار گرفت و خوشبختانه جان سالم به در برد. اما در 17 اسفند همان سال هنگامى که براى شرکت در جلسه شوراى نگهبان از شیراز عازم تهران بود دچار سانحه مشکوک رانندگى شد و به لقاءالله پیوست. وى صاحب آثار و تألیفاتى نیز بود. از جمله 16 جلد تعلیقات بر وسائلالشیعه و نیز تعلیقات بر بحارالانوار و غیره....
رک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب شانزدهم، آیتالله حاج شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1379
3. آیتالله احمد بیگدلى آذرى معروف به آذرى قمی، فرزند حسینعلی در سال 1304ﻫ ش در قم متولد شد، تحصیلات علوم اسلامى را در قم شروع و در سال 1322 جهت ادامه تحصیل راهى نجف اشرف گردید. وی پس از بازگشت، محضر حضرات آیات بروجردى، محقق داماد و علامه طباطبایى را درک نمود، در جریان نهضت ملى شدن نفت فعال و از اعضاى مؤسس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود. وى به دلیل اهتمام به مبارزه با رژیم، چندین بار بین سال هاى 1345ـ 1357 دستگیر، زندانى و تبعید شد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى مدتى حاکم شرع دادگاه انقلاب قم، سپس دادستان انقلاب اسلامى مرکز، دبیر و سخنگوى جامعه مدرسین، عضو مجلس خبرگان رهبرى، عضو شوراى بازنگرى قانون اساسى و نماینده مردم قم در مجلس شوراى اسلامى بود. وى روزنامه رسالت را با جمعى از دوستان خویش تأسیس و مدتها خود براى آن مقاله مىنوشت. از تألیفات ایشان مىتوان جنگ و صلح در اسلام، ولایت فقیه از دیدگاه فقهاى خط امام، شرحى بر وصیتنامه سیاسى الهى امام (ره)، پرسش و پاسخ مذهبى، مالکیت در اسلام، ولایت فقیه از دیدگاه شیخ انصارى، احتکار و گرانفروشى و... نام برد. آذرى قمى در سال 1377به رحمت ایزدى پیوست.
4. در تاریخ 23 /12 /1344 به منظور زنده نگه داشتن نهضت حضرت امام (ره) جلسه ای در منزل آیتالله مشکینی با حضور آقایان علی حجتی کرمانی، احمد جنتی ، عبدالرحیم ربانی شیرازی، احمد آذری قمی و حسینعلی منتظری تشکیل میگردد و طی آن تصمیم گرفته میشود:
- برای مراجعت حضرت امام اعلامیههایی در ایام عید چاپ و در قم و تهران و سایر شهرستانها پخش نمایند.
- مراجعه دستهجمعی به منزل روحانیون طراز اول و تقاضا از آنان جهت اخذ تصمیمات شدیدتری به منظور بازگشت امام خمینی به حوزه علمیه قم
- چنانچه این اقدامات موثر واقع نگردید اقدامات موثرتری انجام شود.
پس از مطلع شدن ساواک از تصمیمات اتخاذ شده در این جلسه، در دوم فروردین ماه 1345 آیات الله شیخ عبدالرحیم شیرازی، احمد آذری قمی و حسینعلی منتظری دستگیر شدند. به دنبال این دستگیریها روحانیون و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خطاب به مراجع عظام عراق و ایران به این اقدام رژیم اعتراض و خواستار آزادی آنان شدند.
5. زندان قزلقلعه یا «قزل قلاع» به معنای قلعه سرخ، از جمله یادمانهای دوران قاجار و پهلوی اول و دوم است. محل این زندان که دارای دیوارهای کاه گلی بلند بود، در دوران قاجاریه به عنوان مکانِ اطراقِ کاروانهایی که از زنجان، گیلان، همدان، گلپایگان و ... عازم پایتخت بودند، مورد استفاده قرار میگرفت و پیشتر از آن، محلِ نگهداریِ مهمّات قشون بود و در زمان رضاشاه نیز به عنوان انبار مهمّات و وسایل اسقاطی مورد استفاده قرار میگرفت.
قزل قلعه، بعد از کودتای ۲۸ مرداد 1332ش، تبدیل به زندان شد و در آن جنایت بسیاری رخ داد. پس از ساخته شدنِ زندان اوین، در سال 1350ش، زندان قزلقلعه نیز کارآیی خود را از دست داد.
در درون این دیوارها ساختمانی قدیمی بود شامل حیاط و در وسط زندان عمومی موقت و دو دهلیز باریک که در دو طرف این حیاط بود. زندان قزلقلعه مربع شکل بود که در دو ضلع آن سلولهای انفرادی و در میان آن حیاط و چند اتاق که اصطلاحاً عمومی گفته میشد قرار داشت. زندانی بسیار قدیمی و کوچک بود که معمولاً برای دوران موقت بازجویی مورد استفاده قرار می گرفت. البته پس از افتتاح زندان اوین در سال 1349 معمولاً زندانیانی را که اهمیت بیشتری برای ساواک داشتند به آنجا میبردند و پس از اتمام بازجویی تا فاصله بازپرسی و دادگاه به زندان قزل قلعه منتقل میکردند. بعضی مواقع که زندان اوین ظرفیت نداشت زندانی بازداشتی را به سلول قزل قلعه انتقال میدادند.
سرگرد جانب، سروان آشتیانی نسب، سرگرد خلج هدایتی و سرهنگ سیفالدین عصار از جمله رؤسای زندان قزل قلعه بودند که از بین آنان، سرگرد سیف الدین عصار، مأمور خدمت از ارتش به ساواک بود و در سالهای حضور خود در قزل قلعه، در بسیاری از دستگیری ها مشارکت داشت.
استوار ایوب ساقی، یکی از سرشناسترین چهرههای نظامی زندان قزل قلعه شخصیتی متضاد است. او متولد شهر اهر بود و رگهای از لوطی گری داشت. تا پنجم ابتدایی درس خوانده بود و پیشتر انباردار قزل قلعه بود و بعدها همه کاره قزل قلعه شد. زندانیان مقاوم مورد احترام او بودند و در مقابل، با زندانیانی که از خود ضعف نشان میدادند، رفتاری خشن داشت و آنها را تحقیر میکرد.
زمانی که قزلقلعه منحل شد، استوار ساقی نیز به اوین آمد و وارد کادر اداری شد و به رغم آنکه در سال 1353 ش بازنشسته شد، ولی تا زمان پیروزی انقلاب در دستگاه ساواک باقی ماند.
این زندان در ابتدای اتوبان کردستان فعلی قرار داشت که پس از انقلاب اسلامی تخریب و اکنون میدان عرضه میوه و تره بار در جای آن قرار دارد.
6. شهید حجتالاسلام محمدعلى حیدرى، فرزند آیتالله محمدولى حیدری در سال 1315ﻫ ش در قم متولد شد. در 12 سالگی وارد حوزه علمیه قم شد و سپس به همراه پدر به نجف اشرف رفت. پس از بازگشت از نجف از محضر آیتالله العظمی بروجردی، آیتالله محقق داماد، آیتالله العظمی اراکی و امام خمینی(ره) کسب فیض کرد. با آغاز نهضت حضرت امام(ره) با انقلابیون همراه شد و در جریان قیام 15 خرداد از سخنرانان در تظاهرات مردم قم بود. پس از تبعید امام(ره) با امضای اعلامیههای مختلف و تهیهی این اعلامیهها نقش مهمی در حفظ نهضت داشت. وی بارها دستگیر شد که در مرتبه اول مدت 9 ماه در زندان قزل قلعه محبوس گردید. در سال 1352 پس از درگذشت پدر به نهاوند عزیمت کرد و توانست مردم را با اندیشههای امام(ره) آشنا کند. شهید حیدری پس از واقعه 11 دی 1356 در قم، مجالس مختلفی در نهاوند برگزار کرد که سرانجام باعث دستگیری و تبعید ایشان به شهر بابک کرمان شد. وی پس از پایان تبعید مجدداً به نهاوند بازگشت، اما در رمضان سال 1357 مجدداً ایشان را دستگیر و به دادگاه نظامی سنندج فرستادند. وی پس از آزادی با استقبال گسترده مردم نهاوند مواجه شد و مجدداً به هدایت مردم پرداخت. شهید حیدری از متحصنین در دانشگاه تهران در سال 1357 در کنار بزرگانی چون: مقام معظم رهبری، شهید بهشتی، شهید مطهری، دکتر مفتح و … بود. وی پس از انقلاب امامت جمعه نهاوند را بر عهده گرفت. وی سمتهای دیگری از جمله: سرپرستی کمیته انقلاب اسلامی، سرپرستی دادگاههای انقلاب اسلامی استان همدان، عضویت در شورای سرپرستی جهاد سازندگی و نمایندگی مردم نهاوند در مجلس شورای اسلامی را برعهده داشت. وی در 7 تیر 1360 به همراه 72 تن از یاران انقلاب به دست منافقین به شهادت رسید.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ محمد یزدی صفحه 38