نام کتاب: غربزدگی
متن سند:
نام کتاب: غربزدگی
نام نویسنده: جلال آلاحمد
چاپخانه مباشر طبع: چاپخانه افشین (چاپ دوم)
تاریخ چاپ و تیراژ: ۱۳۴۱ - ۴۲ و ۴۴
سوابق:
در سال ۴۱ وزارت فرهنگ و اداره انتشارات رادیو وقت از درج مطالب کتاب مزبور در کتاب هفته جلوگیری نمودهاند. در سال ۴۲ و ۴۳ که چاپ دوم کتاب در چاپخانه افشین در دست چاپ بوده به شهربانی کشور و ساواک تهران نوشته شد که جمعآوری گردد. کتاب در تاریخ ۲۳/۹/۴۳ موردبررسی (۳۴۷) قرار گرفت.
سراسر کتاب انتقاد از وضع فرهنگی، سیاست و اصلاحات انجام شده میباشد. در مقدمه مینویسد: «اکنون متن کتاب غربزدگی پیش روی شماست و میبخشید اگر قلم کمی گستاخ است و امیدوارم حفظ کنیدش از دستبرد الخناس روزگار که اعوان شیطاناند.» در صفحه ۴۰ مینویسد: «در سال ۱۳۱۱ خودمان کمکم مدت امتیاز دارسی از نیمه گذشته و دارد تمام میشود و ناچار باید از چنآنقدرت متمرکزی که وجود دارد و همه حرفهایش از مجلس و هیئت وزراء تا امنیت عمومی در یک جا متمرکز است استفاده کرد و تا تنور داغ است مدت امتیاز را تجدید کرد. اینست که تقیزاده آلت فعل میشود و مجلس خیمه شب بازی رأی میدهد و امتیاز دارسی را اول لغو میکنند و بعد از نو میبندند و با چنان بوق و کرنائی که حتی پیرمردهای قوم هم بو نبردند که چه کاسهای زیر نیم کاسه است.» در صفحه ۴۱ مینویسد: «پس از شهریور ۱۳۲۰ افسار هر خری را گرفتند البته چنین صورت زشتی را باید به ظاهر سازیهای درخور زمانه هم مزین کرد یا پوشاند. اینست که به ضرب دگنک لباس مردم را متحدالشکل میکنند و کلاه نمدی را از سر مردها بر میدارند و حجاب از سر زنها، راهآهن سرتاسری را میکشند که بزرگترین دلیل وجودیاش کمک رساندن به پشت جبهه استالینگراد بود. در سال ۱۳۲۰ خودمان (۱۹۴۱) باز جنگ اروپاست و خطر رشید عالی گیلانی ولاسی که حاکم وقت در ایران با محور رم و برلین میزند. البته تکلیف روشن است و همه دیدیم چه اوضاعی پیش آمد. وقتی ناپلئون که یک سردار فرانسوی بود به جزیره سنت هلن رضایت بدهد پیداست که یک سردار ایرانی با جزیره موریس خواهد ساخت. زمینه دخالت آمریکا در سیاست ایران از این جاست بهخصوص که در قضیه آذربایجان فقط وزنه سیاست آمریکا بود که سازمان ملل را به حرکت واداشت.» در صفحات ۷۱ تا ۷۳ چاپ مهرماه ۴۴ تحت عنوان «خری در پوست شیر» ضمن شرح خصوصیات یک جامعه غربزده مینویسد «آدم غربزدهای که عضوی از دستگاه رهبری ملت است پا در هواست. یا درست همچون خاشاکی بر روی آب..... در این سوی عالم رسم بر این است که هر چه سبکتر است روی آب میآید...و ما در این غربزدگی و دردهای ناشی از آن، با همین سرنشینان بیوزن و وزنه خود موج حوادث سر و کار داریم.. و چنین گرفتار غرب زدگان هستیم که گاه درس هم خواندهاند... بیاعتبارترین بازرگانان گردانندگان بازار و اطاق تجارتند، بیکارهترین فرهنگیان مدیران فرهنگند، ورشکستهترین آدمها بانکدارند بخوا بریدهترین افراد نمایندگان مجلساند، ره نیافتهترین کسان رهبران قومند. حکم کلی در این دیار بر پر و بال دادن بیریشههاست، به رذلها و رذالتهاست. آن که حق دارد و حق میگوید و درست میبیند و راست میرود در این دستگاه جا نمیگیرد. به حکم تبعیت از غرب کسی باید به رهبری قوم برسد که اصیل نیست. که ریشه ندارد. که پا در زمین این آب و خاک ندارد. به همین مناسبت است که رهبر غربزده ما بر سر موج میرود و زیرپایش سفت نیست و به همین دلیل وضعش هیچ روشن نیست در مقابل هیچ مسئله و مشکلی نمیتواند وضع بگیرد، گیج است، هر دم در جایی است. از خود اراده ندارد. مطیع موج حادثه است. با هیچ چیز در نمیافتد. از بغل بزرگترین صخرهها به تملق میگذرد. به همین مناسبت هیچ بحرانی و هیچ حادثهای خطری به حال او ندارد. این است که هزاری هم وضع برگردد و ظاهراً حکومتها بروند و بیایند باز همان رهبر غربزده را میبینی که مثل کوه احد بر جای خود نشسته.»
وزارت اطلاعات و جهانگردی در تاریخ ۹/۱۰/۴۴ نامناسب بودن کتاب را به وزارت فرهنگ و هنر اعلام داشته و مورد تأیید آن وزارتخانه قرارگرفته. در کمیسیون مسائل روز مورخ ۲۴/۴/۴۹ مطرح گردید که از توزیع پلیکپی کتاب مزبور جلوگیری شده است. در لیست کتب مضره ارسالی به ساواکها در تاریخ مهرماه ۵۰ نام کتاب مذکور ذکر شده است.
مضره اعلام شود – ثابتی۱۰/۲/۵۴
_____________
۱- افسار
منبع:
کتاب
جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک صفحه 292