تاریخ سند: 19 آبان 1343
بازجویی از : آقای سید مصطفی (خمینی) مصطفوی1
متن سند:
مشخصات کامل آقای مصطفوی و اقوام و بستگان ایشان
نام سید مصطفی مصطفوی شغل مدرس در علوم دینی و اشتغال به تحصیل در مدارج
عالیه و در رشته معقول و منقول تدریس می کنم فقه درس می دهم.
به علت اشتغال به تحصیل
به خدمت زیر پرچم احضار نشده ام ـ آدرس منزل قم کوچه حرم منزل اجاره ای متعلق به ورثه
مرحوم آقا میرسیدحسن برقعی می باشد.
نام پدر آیه اللّه روح اللّه خمینی شغل مرجع تقلید شیعیان سن متولد 1320 قمری (64 الی 65
سال دارند) میزان تحصیلات ایشان اعلم در علوم عقلی و نقلی و قسمت نقلی را در قم تدریس
می کنند و تعداد شاگردان ایشان بیش از یک هزار نفرند که در حدود چهارصد نفر از این
شاگردان دارای درجه اجتهاد می باشند و ایشان از سال 1340 قمری در قم اقامت دارند که در
زمان مرحوم آقا سیدابوالحسن اصفهانی از عراق به قم2 آمدند برحسب دستور آقای آقاشیخ
عبدالکریم یزدی و ایشان جد خانواده عیال این جانب می باشند و در عراق تحصیلات خود را
انجام داده اند.
مادر خدیجه ثقفی در قید حیات هستند شغل خانه دار ساکن قم سن 50 سال.
یک برادر دارم به نام احمد مصطفوی3 سن 18 یا 19 سال شغل محصل کلاس 12 در رشته
طبیعی در قم در مدرسه حکیم نظامی.
سه خواهر دارم 1ـ به نام صدیقه شوهر اختیار کرده نام شوهر ایشان شهاب الدین اشراقی دارای
دو طفل هر دو دختر دارای تحصیلات قدیمه سن 30 سال
2ـ فریده شوهر اختیار کرده نام شوهر ایشان به نام حاج محمدحسن اعرابی دارای یک دختر
دارای تحصیلات قدیمه سن 26 الی 28 سال
3ـ فهیمه شوهر اختیار کرده نام شوهر ایشان آقای محمود بروجردی یک دختر دارای
تحصیلات قدیمه سن 24 سال
شغل آقای شهاب الدین محصل در علوم دینی شغل آقای اعرابی تجارت خشکبار شغل آقای
بروجردی دبیر وزارت فرهنگ هر سه نفر ایشان در قم اقامت دارند.
دو عمو دارم 1ـ به نام آقای حاج سیدمرتضی پسندیده فرزند سیدمصطفی مجتهد کمره ای4 که
در زمان مظفرالدین شاه مقتول شده اند متولد 1313 قمری شغل ایشان صاحب دفتر اسناد
رسمی در خمین.
2ـ آقای حاج سیدنورالدین هندی5 متولد 1315 قمری شغل ایشان وکالت دادگستری در
خمین
فرزندان آقای حاج سیدمرتضی پسندیده
1ـ آقای ناصر هندی سن در حدود چهل سال رئیس قسمت رنگ سازی کارخانه پارچه بافی در
شاهی محل کار شاهی محل سکونت شاهی قرابت پسرعمو
2ـ آقای آقارضا پسندیده مهندس شغل مقاطعه کار سازمان برنامه سن در حدود سی سال محل
سکونت تهران قرابت پسر عمو
3ـ آقای آقاتقی پسندیده دیپلم در محل کار پدرش کار می کند در دفتر اسناد رسمی سن 27 الی
28 محل سکونت خمین پسرعمو
فرزندان آقای حاج سیدنورالدین هندی
1ـ آقای محمد هندی سن در حدود چهل سال شغل ایشان را نمی دانم محل سکونت به طور
احتمال تهران
2ـ آقای منصور هندی سن در حدود 24 الی 26 سال شغل محصل محل سکونت تهران
3ـ آقای مسعود هندی سن در حدود 17 الی 18 سال شغل محصل محل سکونت تهران
4ـ آقای محسن هندی سن 13 الی 14 سال شغل محصل محل سکونت تهران
5ـ آقای مهدی هندی سن 5 الی 6 سال محل سکونت تهران
تعداد 4 دایی دارم
1ـ آقای آقارضا ثقفی سن 40 سال تقریبا شغل سابقا در اصل 4 کار می کردند و حالیه نمی دانم
لیسانسیه هستند و در لغت نامه دهخدا هم کار می کند محل سکونت تهران
2ـ آقای آقاشیخ حسن ثقفی سن 25 الی 26 سال شغل محصل علوم دینی محل سکونت تهران
3ـ آقای علی ثقفی سن 14 الی 15 سال شغل محصل جدید محل سکونت تهران
4ـ آقای مهدی ثقفی سن 10 الی 12 سال شغل محصل جدید محل سکونت تهران
3 دایی زاده دارم
اسامی هیچ یک از آنها را به خاطر ندارم ولی همین قدر می دانم که آقای آقارضا ثقفی دو اولاد
دارند که یکی از آنها پسر و به نام تورج می باشد و آقای آقا شیخ حسن ثقفی یک فرزند دارند که
ظاهرا دختر می باشد.
تعداد 9 خاله و یک عمه دارم
1ـ شمس آفاق ثقفی (نام شوهر ایشان دکتر حسین علوی جراح مرحوم شده است)
2ـ نجم الزمان ثقفی (نام شوهر ایشان سرهنگ برهان آزاد افسر ارتش متخصص در صنایع
شیمیایی نظامی فعلاً در حدود ده سال است به علت اختلال مشاعر در منزل است.
3ـ حوراء ثقفی (نام شوهر ایشان مرحوم سیدکمال الدین درودی عضو حسابداری بانک ملی بود
و در حدود پنجاه روز قبل بر اثر بیماری سرطان فوت شده اند)
4ـ عذرا ثقفی (نام شوهر ایشان سرهنگ اسفندیاری افسر ارتش)
5ـ بانو مریم ثقفی (نام شوهر ایشان آقای شفیعی شغل ایشان را نمی دانم ولی کارمند دولت
می باشد)
6ـ بانو مهری ثقفی (نام شوهر...
6 ایشان شغل دبیر وزارت فرهنگ در قم)
7ـ نام خاله هفتمی در خاطرم نیست و هم چنین خاله هشتمی و هم چنین نام خاله نهمی زیرا
اینها طفل اند و در خانه می باشند.
نام عمه بانو آغازاده7 خانم شوهر ایشان مرحوم مستوفی8 است
زوجه
بانو معصومه فرزند آیه اللّه آقا شیخ مرتضی حائری فرزند مرحوم آقا شیخ عبدالکریم یزدی
دارای تحصیلات قدیمه شغل خانه دار
نام پدر مادر خانواده9 مرحوم آیه اللّه حجت کوه کمری10 آذربایجان
1ـ آقای محمدحسین حائری شغل دبیر وزارت فرهنگ در کرمانشاه سن در حدود سی سال
میزان تحصیلات لیسانس ـ محل سکونت کرمانشاه
2ـ آقای آقا عبدالکریم حائری11 شغل محصل سن 20 سال ـ در تهران سکونت دارند.
ابوی زوجه
آقای آقاشیخ مرتضی حائری شغل مجتهد و مدرس در قم سن قریب 50 سال خواهر زوجه
شوهر ایشان به نام آقای عبدالباقی طباطبایی شغل مکانیک فرزند علامه آقا سیدمحمدحسین
طباطبایی12 مؤلف کتاب معروف المیزان فی تفسیرالقرآن
مادر زوجه
بانو بتول خانم دختر مرحوم آیه اللّه حجت کوه کمری13 سن در حدود 50 سال شغل خانه دار
مدارج تحصیلی آقای مصطفی مصطفوی
تا کلاس پنجم ابتدایی در قم در مدرسه باقریه بعدا مدرسه ثنایی در قم انجام گرفت تا سنه 23
الی 24 شمسی بعدا در مدرسه فیضیه قم به تحصیل علوم دینی مشغول شدم تا سال 1330
سپس به تحصیل علوم (درس خارج فقه و اصول و معقول نزد اساتید قم از قبیل آقای والد
(آیه اللّه خمینی) و مرحوم آیه اللّه بروجردی و آقای آیه اللّه داماد و علامه سید محمدحسین
طباطبایی) تا سال 1336 سپس مطالعه در علوم عقلی و نقلی و تدریس آنها به محصلین.
دارای تألیفاتی به شرح زیر می باشم.
1ـ دوره فلسفه قدیم که مختصری از آن باقی مانده است
2ـ مقداری حواشی بر اسفار بخصوص بر طبیعیات اسفار که تمامی آن را حاشیه کرده ام.
3ـ حاشیه بر شرح هدایه آخوند ملاصدرا شیرازی
4ـ حاشیه بر مبدا و معاد مرحوم آخوند ملاصدرا شیرازی
5ـ حواشی بر وسیله النجاۀ مرحوم آقا سیدابوالحسن اصفهانی و حواشی بر عروه الوثقی مرحوم
آقای آیه اللّه سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی
6ـ تمام مباحث الفاظ اصول و تمام مباحث عقلیه اصول
7ـ تطبیق هیئت جدید بر هیئت نجومی اسلام
8ـ حاشیه بر خاتمه مستدرک محقق به مرحوم آقای حاج میرزاحسین نوری
9ـ کتاب اجاره
10ـ کتاب صلوۀ ناتمام است
11ـ متن فقه ناتمام است
کتاب های فوق الذکر فعلاً به چاپ نرسیده است
زبان های خارجی ـ آشنایی به هیچیک از زبان های خارجی ندارم و به زبان عربی آشنایی دارم
مسافرت های آقای سیدمصطفی مصطفوی
به اکثر استان های ایران مسافرت کرده ام از قبیل آذربایجان ـ شیراز ـ اصفهان ـ تهران ـ مشهد ـ
گیلان ـ مازندران ـ رضائیه و همه این مسافرت ها مربوط به ده سال پیش است در ده سال اخیر به
جایی مسافرت نکرده ام به استثنای مشهد که هر سال یک بار به قصد زیارت حضرت امام رضا
(ع) رفته ام.
در حدود پنج الی شش سال پیش یک بار مسافرت به عراق کرده ام و یک بار دیگر هم قبلاً در
حدود سیزده الی 14 سال قبل به عراق14 رفته ام منظور از رفتن به عراق صرفا برای زیارت بوده
است.
سیدمصطفی خمینی
توضیحات سند:
1ـ دومین بازجویی شهید مصطفی خمینی در دو مرحله در تاریخ های 19 و 28 /8 /43 صورت گرفته و یا در طی این ایام
ادامه داشته ولی تاریخ های مزبور ثبت شده اند.
این اوراق دو سری 4 برگی را شامل می شوند که چهار برگ اول تاریخ های
19 /8 /43 و چهار برگ دوم تاریخ 28 /8 /43 را بر خود دارد و هر سری از شماره یک تا چهار به صورت دستی شماره گذاری
شده اند.
کلیه اوراق به خط بازجو و مسئول پرونده در ساواک سرهنگ رفیع بهزادپور است و فقط در انتهای هر صفحه
امضای شهید مصطفی خمینی به صورت درج نام و فامیل، وجود دارد.
بنابراین بایستی توجه داشت که انتخاب کلمات و
جمله بندی ها متعلق به بازجو است و نمی تواند عینا گفته های شهید مصطفی خمینی تلقی شود و در واقع در برخی مواقع
نقل به مضمون توسط بازجو صورت پذیرفته است.
2ـ مقصود اراک است که در گذشته عراق عجم خوانده می شد.
3ـ حجه الاسلام سیداحمد خمینی فرزند روح اللّه در 1324 ش در قم دیده به جهان گشود.
پس از گذراندن تحصیلات
متوسطه به توصیه پدر به فراگیری علوم اسلامی پرداخت و پس از گذراندن مقدمات در محضر درس اساتید بزرگی چون
سلطانی، فاضل و ابطحی شرکت کرد.
پس از آن 5 سال از محضر درس خارج فقه و اصول حضرت امام خمینی، آیت الله حاج
شیخ مرتضی حائری، زنجانی و آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی کسب فیض کرد.
هنگامی که پدر و برادرش تبعید شدند او
وظیفه داشت تا مشعل مبارزه را در کانون قیام، روشن نگه دارد.
وی در اواخر سال 1344 مخفیانه از طریق آبادان به
نجف اشرف رفت.
وی پس از پنج ماه اقامت در نجف اشرف به ایران بازگشت و به هنگام مراجعت در مرز خسروی به دست
ساواک دستگیر و پس از مدتی آزاد شد و به قم رفت.
در پایان سال 1345 دوباره برای اطلاع رسانی به پدر بزرگوارش از
اوضاع ایران، از طریق خرمشهر به عراق رفت و در همین سفر مُلَبس به لباس روحانی شد و در سلک روحانیون درآمد.
و
پس از مدتی به ایران بازگشت اما هنگام مراجعت برای دومین بار دستگیر شد و بعد از بازجویی و مدتی حبس در زندان
«قزل قلعه» در سال 1346 از زندان آزاد شد.
منزل امام خمینی به هنگام حضور او در قم محل برگزاری مجالس خاص بود و
حرکتهای مبارزان ضد رژیم شاه، از آن خانه رهبری و هدایت می شد.
در سال 1356 مجددا عازم نجف اشرف شد و رابط بین امام و سایر مراکز مبارزاتی بود.
وی در طول مبارزات خستگی
ناپذیر پدر، یار و یاور امام خمینی (ره) بود.
سرانجام حاج سیداحمد خمینی در آخرین روزهای سال 1373 پس از عمری
کوشش و مجاهدت به دیار باقی شتافت و در جوار مرقد پدر گرامیش به خاک سپرده شد.
4ـ «کمره» به منطقه ای در اطراف خمین اطلاق می شد که تعدادی از قراء و قصبات را شامل می گشت.
«قرفاهان کمره» نام
قصبه زادگاه مادر مرحوم شهید آیت الله سیدمصطفی موسوی پدر حضرت امام (ره) است و تعدادی از بستگان سببی و
نسبی خانواده ایشان «کمره ای» نام داشتند لذا ایشان به شهرت «مجتهد کمره ای» در زمان خود معروف بود.
5ـ آقای سیدنورالدین هندی، فرزند مصطفی در سال 1276 ه ش در شهرستان خمین به دنیا آمد.
پس از کسب علوم
قدیمه، به عنوان وکیل دادگستری به خدمت مشغول شد.
ساواک در سال 1349، مشارالیه را این چنین معرفی کرده است:
«نامبرده یکی از افراد مخالف دولت و برنامه های اصلاحی و رفرم های اخیر کشور شناخته شده که پس از تبعید برادرش (روح اللّه
خمینی) در ناراحتی به سر می برد و با روحانیون مخالف نیز در تماس بوده و چنانچه موقعیتی به دست آورد از تضعیف روحیه
مردم فروگذار نخواهد کرد ...
این شخص از افراد مظنون به فعالیت در جهت خمینی و روحانیون مخالف، علیه دولت می باشد که
اعمال و رفتارش تحت کنترل می باشد.
»
آقای سید نورالدین هندی در تاریخ 30 /4 /1355 در تهران درگذشت و پیکر او پس از انتقال به قم، به خاک سپرده شد.
6ـ در اصل سند جای نام خالی است احتمالاً بازجو به امید این که نام وی بعدا به یاد شهید مصطفی خمینی خواهد آمد این جای
خالی را گذاشته است.
7ـ اصل : آقازاده «آغازاده خانم» از اسامی رایج دوران قاجاریه است که ضبط صحیح آن با «غ» است ولی بازجو با «ق» نوشته است.
«آغا» به معنی بی بی، خاتون و خانم محترم است (فرهنگ معین).
8ـ میرزا باقرخان مستوفی از اهالی خمین.
9ـ مقصود جدّ مادری شهید مصطفی خمینی است.
10ـ اصل : کوه کمره ای.
بازجو «کوه کمری» را به اشتباه «کوه کمره ای» ضبط کرده است.
کوه کمر از قراء تبریز است.
11ـ آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی فرزند آقا محمد جعفر مهرجردی یزدی است.
در سال 1276 ه ق / 1238 ه ش
/ در مهرجرد میبد متولد شد و اوان شباب را در آن سامان به تحصیل گذرانیده و پس از تکمیل مقدمات به یزد آمده و باقی
مقدمات و سطوح و ادبیات عرب و فقه و اصول را نزد علمای آن زمان یزد چون مرحوم آیت الله حاج سید یحیی بزرگ و دیگران به
اتمام رسانیده و برای ادامه تحصیلات و تکمیلات نفسانی از یزد به عتبات عالیات رفته و از محضر نوابغ علمی آن روز چون
مرحوم آیت الله میرزا ابراهیم محلاتی و آیت الله آقا سید محمد فشارکی اصفهانی و آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی و
آیت الله حاج شیخ فضل اللّه نوری در سامراء استفاده نمود و چندین سال هم در حوزه درس آیت الله بزرگ شیرازی حاضر
شد...
همچنین از محضر درس مرحوم آخوند خراسانی در نجف اشرف استفاده برد.
و قبل از فوت آن مرحوم به کربلا مشرف
و در آنجا حوزه تدریس بر قرار کرد تا این که در سال 1332 ه ق / 1292 ه ش بنابر دعوتی که از اراک از ایشان شده بود به
ایران وارد و حوزه مختصر اراک را آبرویی بسزا داد.
پس از هشت سال به قم عزیمت نمود و با اصرار آیت الله حاج شیخ محمد
تقی بافقی در سال 1340 ه ق / 1300 ه ش / اقدام به تأسیس حوزه علمیه قم کرد...
ایشان با دیدن تمام ناملایمات و
حوادث و وقایع جهان سوزی که قم و حوزه علمیه به خود دید مبارزه منفی نموده و کمال صبر و ثبات را ملازم می بود
آیت الله حائری یزدی در شب هفدهم ذی قعده 1355 ه ق / 1315 ه ش / پس از 83 سال عمر، دار فانی را وداع گفت.
12ـ آیت الله سید محمدحسین طباطبائی مشهور به علامه طباطبائی در سال 1281 ه ش در تبریز و در خانواده ای که
چهارده پشت آن از دانشمندان به نام آن دیار بودند، به دنیا آمد در پنج سالگی مادر و در نه سالگی پدر را از دست داد.
ایشان پس از فرا گرفتن ادبیات فارسی و آموزش دوره ابتدائی، در سال 1297 ه ش به رشته های علوم دینی روی آورد و در
سال 1304 برای تکمیل تحصیلات عازم حوزه نجف شد و در این مرکز علمی استادان بزرگی چون آیت الله شیخ
محمدحسین اصفهانی، آیت الله نائینی، آیت الله حجت کوه کمره ای و...
.
.
را درک کرد.
غیر از فقه و فلسفه، اخلاق و ریاضیات
را نیز فرا گرفت و به ایران بازگشت.
آثار بسیاری از علامه طباطبائی به جای مانده است از جمله : اصول فلسفه و روش
رئالیسم ـ قرآن در اسلام ـ مصاحبه هانری کربن با علامه طباطبائی ـ بررسی های اسلامی/ سه جلد ـ اصول عقاید/ پنج جلد،
که مشهورترین آنها تفسیرالمیزان است که به زبان های مختلف ترجمه شده است.
علامه طباطبائی در سال 1360 در
هشتادسالگی در شهر قم وفات یافت و به ملکوت اعلی پیوست.
13ـ اصل : کوه کمره ای
14ـ شهید مصطفی خمینی یک بار در سال 1341 به عراق مسافرت کرده است.
بنابراین در اینجا وی به قصد اغفال
ساواک، سفر خود به عراق را در زمان قبل از شروع نهضت امام خمینی (ره) ذکر کرده است.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله حاج سید مصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک صفحه 64