صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اعلامیه مضره

تاریخ سند: 5 شهریور 1357


موضوع: اعلامیه مضره


متن سند:

شماره: 225 ـ 2 ـ 07 ـ 504 /4
تاریخ: 5 /6 /2537[1357] 13570605
از: هنگ ژاندارمری قزوین رکن دوم
به: تیسمار فرماندهی ناحیه 1 ژاندارمری مرکز رکن دوم
موضوع: اعلامیه مضره

بدین‌وسیله یکبرگ اعلامیه مضره به عنوان پیام به رهبر عالیقدر اسلام مرجع تقلید شیعیان جهان آیت‌اله العظمی امام خمینی به ملت مسلمان ایران به مناسبت فاجعه اخیر اصفهان جهت هرگونه اقدام مقتضی به پیوست تقدیم می‌گردد.1 س
ک 4 ـ 01 ـ سرهنگ رشیدی
گیرنده: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت شهرستان قزوین بدین ‌وسیله چهار برگ اوراق مضره فوق جهت هرگونه اقدام به پیوست ارسال می‌گردد.
این اعلامیه‌ها قبلاً به مرکز ارسال گردید و فعلاً اقدامی نشود و بایگانی شود
روی سابقه مورد بررسی امنیت داخلی قرار گیرد 9 /6 /37

توضیحات سند:

1. متن اعلامیه امام خمینی (ره) که در صحیفه امام جلد 3 صص 443- 441 آمده است به شرح زیر می‌باشد:
«بسم‌الله الرحمن الرحیم
گزارشات رسیده از ایران مبنی بر قتل عامهای مکرر در شهرهای مذهبی اصفهان و شیراز و ... نمونۀ دیگری است از جنایات بی‌حد شاه. گفته می‌شود شاه در یکی از مصاحباتش – که از نشر آن جلوگیری شده – گفته است: «در صورتی که من رفتنی باشم ایران را با خاک یکسان می‌سازم و می‌روم». جنایات اخیر نشان داده است که او مشغول پیاده کردن نقشۀ خویش است. مردم مسلمان ایران تمام بدبختیهای خود و کشور خود را از شاه می‌دانند و دست از مقاومت نخواهندکشید تا پیروز شوند و استقلال و آزادی خود را به دست بیاورند. ملت باید بداند که آزادیخواهان جهان به آسانی به آزادی دست نیافته‌اند. پیغمبر بزرگ اسلام – صلی‌الله علی و آله – با آن زحمات و رنجهای طاقت‌فرسا در راه هدف از جهاد با ستمکاران تا آخر عمر دست نکشید. امیرالمؤمنین عمر خود را در پیکار با ستمکاران که خود را مسلمان معرفی می‌کردند به سر برد. دفاع از حق و اسلام، از بزرگترین عبادات است. بگذار عبادتگاههای ما را دراین شهر مبارک به خون بکشند و ببندند، که مسلمین با عبادت بزرگتر، ماه شریف را می‌گذرانند.
به دنبال گزارشات رسیده، بیانیۀ علمای اعلام شیراز – دامت برکاتهم – عدد کشتگان را به دهها و مجروحین را به صدها نفر اعلام می‌دارد. مأمورین شاه به مسجد ریخته و به قتل و جرح مردم بی‌دفاع پرداخته و مسجد را به آتش کشیده‌اند؛ همچنان کشتار بی‌رحمانۀ اصفهان به دنبال حیله و دروغ و افترا موجب تأثر و تأسف بسیار است. اکنون اهالی اصفهان به اسم حکومت نظامی بدون مجوز قانونی در زیر چکمۀ خونخواران شاه از اجتماعات دینی ممنوعند و حق اظهارنظر ندارند و از آزادی اعطایی برخوردارند!
ارتش ایران و صاحب‌منصبان محترم بدانند که جنایات و قتل عامهایی که شاه بر آنان تحمیل می‌کند حاصلی جز بدنامی و ننگ برای آنان ندارد. افسران ارتش و شهربانی و ژاندارمری ایران تا چه زمان اجباراً و بدون هیچ‌گونه اختیار، به برادرکشی توسط یک عده مأمور ناآگاه ادامه می‌دهند؟ آخر برای حفظ چه کسی؟ شخصی که به اسلام و ناموس و آزادی شما ضربات پیاپی وارد می‌کند؟ شخصی که شما را در جهان از بی‌حیٍثیت‌ترین مأمورانی که فقط به خاطر داشتن حقوق گزاف به هر عمل زشتی دست می‌زنند، معرفی کرده است؟ آیا هر روز کشتار و ضرب و جرح، آن هم به دست شما و یا کسانی که شما هیچ‌گونه حق اعتراضی به آنان نداشته باشید، با انسانیت سازگار است؟
شما به عذر مأموریت، برادران دینی خود را به گلوله می‌بندید که مسئولیت آن علاوه بر شاه با خود شما است، باید به حکم خداوند از فرمان ستمگران که شما را به قتل و ظلم امر می‌کنند سرپیچی کنید، و با کشتن برادران خود، جهنم دنیا و آخرت را برای خود نخرید و نالۀ مادران و پدران داغدار و جوان از دست داده را با گوش دل بشنوید، اینان مادران خود شما هستند. آیا فکر کرده‌اید که با گلولۀ خود حداقل یک خانوادۀ بزرگ را در درد و رنج بی‌حد قرار می‌دهید؟ اگر تا به حال هم دست به چنین اعمالی زده‌اید هر چه زودتر توبه کنید و خود را در صفوف لشکر حق قرار دهید؛ مطمئن باشید که پیروزی دنیا و آخرت از آن شما خواهد بود.شما ای صاحب‌منصبان مسلمان و آزادۀ ارتش ایران! دین خود را به اسلام و مسلمین ادا نمایید و بیش از این تن به ذلت ندهید.
باید تمام جناحهای اسلامی از علمای اعلام و خطبای محترم و طلاب و دانشجویان و جوانان، فرزندان عزیزم و بازرگانان محترم و کارگران و دهقانان شریف و بیدار و تمام جبهه‌ها و احزاب سیاسی، یکدل و یک جهت در آگاهی درجه‌داران ارتش و ژاندارمری و شهربانی کوشش کنند، و برای سرنگونی این جانیِ بالذات آنان را به تشریک مساعی دعوت نمایند، و ملت را از شر این ستمگر نجات دهند؛ و مجال ندهند بیش از این زن و مرد، بزرگ و کوچک، پیر و جوان و کودک ما را به خاک و خون بکشد و اسلام را فدای شهوات خود کند. من، در این آخر عمر، متواضعانه دست خود را به طرف تمام گروهها که برای برپایی اسلام و احکام آن، که تنها راه سعادت و ضامن استقلال و آزادی ایران از استعمار نو و کهنه است، کوشش و فداکاری می‌کنند دراز می‌کنم و از همه استمداد می‌نمایم. این شخص با کمال جدیت به محو آثار اسلام کمر بسته است، و با حیله و دروغ می‌خواهد خود را طرفدار اسلام و ملت معرفی کند. اکنون که ملت شجاع ایران ـ ایَدهم الله تعالی ـ بر حیله‌های او واقف شده و آگاهانه بپاخاسته است، باید طبقات دانشمند از نویسندگان و گویندگان در هر لباس و شغلی که هستند دست در دست یکدیگر گذاشته و با قلم و بیان، جنایات بیشمار دستگاه را برای ملت بیدار ایران روشن‌تر کنند. باید طلاب و دانشجویان عزیز و شجاع سراسر ایران از هر فرصت استفاده کرده و شعار ضد شاهی را که شعار اسلام است زنده نگه دارند.
باید دانشمندان و دانشجویان متعهد و مسئول خارج کشور، جنایات این عنصر خطرناک را هر چه بیشتر در خارج و داخل نوشته منتشر کنند، و شخصیتهای آزادۀ جهانی را در سراسر دنیا از ظلم و ستمی که به مردم ایران وارد می‌شود آگاه کنند، و آنان را در کمک به ملت دلیر برای نجات ایران از چنگال استعمار و استثمار جهانی بسیج نمایند.
باید جمیع طبقات از اختلافات جزئی دست کشیده و برای نجات خویش به پا خیزند و با هر وسیله ممکن در دفع این مفسد فی‌الارض اقدام کنند. امروز سکوت در مقابل این ستمگر و بی‌تفاوتی در برابر این جنایات، برخلاف مصالح عالیۀ اسلام و مخالف سیرۀ انبیای عظام و ائمۀ اطهار – علیهم السلام – است. امروز هر مطلبی که موجب انحراف ملت شریف از مسیر اصلی است شیطانی و با نقشۀ شیاطین طرح می‌شود.
اینجانب به اسلام و اولیای اسلام – علیهم السلام – و به عموم مسلمین، بخصوص مؤمنین شیراز و اصفهان – ایدهم الله تعالی – و به بازماندگان عزیزان اسلام و جوانان متدین و برومند مسلمین تسلیت می‌دهم و خود را در غم آنان شریک می‌دانم. امید است که شهرستانهای دیگر ایران با اهالی محترم این دو شهرستان بزرگ همدردی نموده و خود را در مصایب بزرگ آنان شریک بدانند. والسلام علیکم و رحمۀ‌الله.
8 شهر رمضان 98 – روح‌الله الموسوی الخمینی»

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، کتاب 3 صفحه 298

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.