تاریخ سند: 16 اسفند 1356
موضوع: متعصّبین مذهبی بابل
متن سند:
از: 2ﻫ ب تاریخ: 16 /12 /2536[]
به: 2ﻫ1 شماره: 2827 /2ﻫ ب
موضوع: متعصّبین مذهبی بابل
1216
در واقعه چهلّم به اصطلاح (شهدای قم)1 نقش شیخ حجتی بیش از دیگر آخوندها به چشم میخورد. یادشده پیشاپیش تظاهرکنندگان حرکت میکرد و وقتی که از استقرار در مسجد چهارسوق نیز منع گردیدند به دستور او جمعیت به طرف مسجد ضرّابی سرازیر شدند یعنی خود را قاطی مجلس ترحیم حاجی کرامتی کردند و در شبستانهای مسجد از گوشه و کنار که گاه شعار میدادند و شیخ حجتی در مسجد چال (مسجد علّامه) خود را مخفی نمود. یک جوان که برایم ناشناخته ماند (اهل بابل نبود) رابط بین او و حجتی که در مسجد ضرّابی موضع گرفته بودند بود. یک دسته از جوانان را اسلامی انباردار اداره ترویج کشاورزی بابل جمع و جور میکرد از وضعش پیدا بود که هدایت این دسته را در عهده دارد. غالب دکانداران از ترس شکستن شیشه مغازه و خطرات بعدی دکانها را بستند زیرا اگر بازار دخالتی در این امر میداشت حداقل سران بازار در جریان میبودند و چون بیاطلاع بودند بر روال همه روزه مغازهها را باز کردند. از قبیل حاجیطهماسبی، حاجی عابدیان که چندبار تلفنی به آنها تهدید شد و ناگزیر به بستن شدند. مغازههای دیگر، دستجات 5-4 نفری داخل میشوند، ابتدا مؤدبانه درخواست تعطیل میکردند و هر کدام که نمیبستند تهدید میشدند و در این حادثه [جهانگیر] محسنیافشار چوبفروش شرکت مؤثر داشت معالوصف شایع است که در دستگیری اخیر، قیافه حق به جانب گرفت و با عجز و لابه آزاد گردید. افشار در دستجات مارکسیستهای اسلامی دخالت مؤثر دارد مثلاً در تظاهرات روز قبل دیوکلا موثراً شرکت داشت و اما خود مجیدی را که از دبیران لیسانسیه بنام مدارس بابل است با خود به دیوکلا برده بود و در مقابل توصیه شیخ که (مجیدی کارمند دولت است برای او این کارها عاقبت بدی دارد، چرا او را شرکت میدهی) جواب داد که او به وظایف دینی خود عمل میکند. علیرضا (هوشنگ) حریری هم از اعضای فعّال مارکسیستهای اسلامی بابل است برای آزادیش فعالیت زیادی شد. در نشستی که همان روز با محمدعلی حسینزاده داشتم گفت که دادستان به من قول داده که فردا پنجشنبه (4 /12 /36) هوشنگ را تحویل دادسرا میدهند به مسئولیت خودم آزاد مینمایم. یکی دیگر شعبان پاینده فروشنده لوازم یدکی در پاساژ شهریارپور است که در گذشته عضو سازمان جوانان حزب منحله توده بوده و حالا جزو متعصّبین مذهبی طرفدار خمینی و مخالف خاندان جلیل سلطنت است. در مغازه او رفت و آمدهای مشکوکی صورت میگیرد. دیگری حاج ناصر حسینزاده و پسر اوست که هر سه مغازهی خرّازی در اجابن بابل دارند و یکجا کار میکنند. پسران حاج ناصر حسینزاده از طرفداران خمینی و وضع مشکوکی دارند. به قرار اطلاع برای تظاهرات روز (اربعین) از قم به شیخ حجتی دستور رسیده و نقش اول را او به عهده داشته و با همکاری شیخبابایی ترتیب کارها را داده بود.2
نظریه شنبه: خبر صحت دارد.
نظریه یکشنبه: نظریه شنبه مورد تأیید است اهالی بابل توجه به وجود خانوادههای زندانی و متواری زمینه مساعد برای فعالیتهای ضدملّی دارند.
نظریه دوشنبه: نظریه شنبه مورد تأیید است محسنیافشار که جزو هیئت امناء مسجد قهاریه3 بابل میباشد توسط مأمورین شهربانی بازداشت و آزاد گردیده است اما در مورد مجیدی دبیر سابق آموزش و پرورش و استاد دانشسرای عالی بابل و داماد محسنیافشار میباشد بعید به نظر نمیرسد که یادشده در پوشش مناسب به محضی که مشاهده مینماید محیط برای هر کاری پذیرش دارد به بابل مسافرت با اقدامات مثبت در جهت مخالف مصالح ملّی و میهنی آنجام دهد واز طرفی یادشده از جمله استادان دانشسرا است که هواخواه دانشجو در دانشسرا زیاد دارد و قادر است با افراد ناباب دانشسرا در بابل فعّالیت نماید لذا اصلح است باتوجه به سوابق یادشده که در حال حاضر نیز در تهران دانشگاه تربیت معلّم در رشته فوقلیسانس روانشناسی ادامهی تحصیل میدهد اعمال و رفتارش تحت مراقبت قرار گیرد.
نظریه 2ﻫ ب: احضار تذکر شدید به اسلامی انباردار اداره ترویج کشاورزی که حقوقبگیر دولت است ضروری است ضمناً اخذ تعهد از محسنیافشار [و] مجیدی دامادش و همچنین پاینده و ناصر حسینزاده مبنی بر عدم دخالت در اینگونه امور نیز لازم به نظر میرسد.
در پرونده 6439 بایگانی و اصل در پروندهی 18-312 میباشد.
توضیحات سند:
1. آیتالله محمدفاضل استرآبادی درخصوص اوضاع بابل در اربعین در کتاب خاطرات خود چنین میگوید: « دراین دوره حضور علما و مردم بابل در صحنه بسیار خوب و چشمگیر بود. همه اصناف و گروهها حضور داشتند؛ از پزشکان گرفته تا بازاریان و فرهنگیان و جوانان و روحانیون و گروههای دیگر. حضور آنها جدی بود و هرگز با ضربات جزئی و آسیبهای جزئی صحنه را خالی نمیکردند. ضمن آنکه اطلاعیههای مکرّری نیز از سوی روحانیون صادر از رهنمودهای حضرت امام و سایر مراجع حمایت میشد. هیچ نیرویی نمیتوانست مانع آنجام تظاهرات و اعتراضات شود. اگر هم مخالفینی وجود داشتند در آن دوره سکوت کردهبودند. انقلابیون هم اهل ملاحظهکاری و رعایت نام و عنوان کسی نبودند. ممکن بود بعضی از افراد موجّهی باشند که با حرکات انقلابی و تظاهرات و راهپیمایی و درگیریها خیلی موافق نباشند و به نوعی مخالف هم باشند، اما انقلابیون به این مسائل فکر نمیکردند.»
خاطرات حجتالاسلام محمدفاضل استرآبادی، تدوین: محمدرضا احمدی، (تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387)، صص 224و225.
2. اداره کل سوم، پس از دریافت این گزارش، طی نامه شماره: 1228 / 312 - 5 /2 /37 اطلاعات تکمیلی ذیل را درخواست نمود :
«1- در مورد صحّت یا سقم گزارش خبر معطوفی فوق تحقیق نتایج حاصله را اعلام دارند.2- در صورت تائید مشخصات کامل شیخ حجتی را تهیه و ارسال دارند. 3- اسلامی را شناسائی ضمن تهیه و ارسال مشخصات وی از او مراقبت نتیجه را اعلام دارند. 4- افرادی که مغازهداران را تهدید به بستن دکاکین خود کردهاند شناسائی گردند. 5- در مورد شرکت محسنیافشار چوبفروش در حادثه موصوف دقیقاً تحقیق، چنانچه تائید گردید مشخصات کامل وی را همراه با مراقبتهای معموله از او اعلام دارند و چنانچه یادشده دستگیر گردیده چگونگی اعلام گردد. 6- جوان مورد بحث (رابط حجتی) شناسائی گردد. 7- مجیدی (دبیر لیسانسیه) و علیرضا (هوشنگ) حریری و محمدعلی حسینزاده و شعبان پاینده همچنین حاج ناصر حسینزاده و پسران وی شناسائی صحّت یا سقم آنجام فعالیتهای مضرّه توسط آنها تعیین در صورت تائید ضمن تهیه ارسال مشخصات کامل ملصق به عکس آنها از یادشدگان دقیقاً مراقبت نتایج حاصله اعلام گردد.»
3. مدرسه و مسجد قهارقلیخان [قهاریّه]، قسمتی از مدرسه مذکور در احداث خیابان بازار بابل در سال 1312 ش از بین رفت و جزء خیابان شد. بابل سرزمین طلای سبز، (تهران: فکر روز، 1378)،ص212.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران (بابل)، جلد 1 صفحه 193