موضوع : رونوشت بخشنامه 18807/د2 – 30/7/42 ستاد بزرگ ارتشتاران
متن سند:
موضوع : رونوشت بخشنامه 1887/د2 – 3 /7 /42 ستاد بزرگ ارتشتاران
اخیراً در بعضی شهرستانها برخی از عوامل ماجراجو به عنوان وعظ و خطابه به جای اینکه از لحاظ مذهبی راهنما و هادی مردم باشند مردم را بر خلاف مصالح کشور اغوا نموده و مطالب زنندهای ایراد مینمایند و در این مواقع مامورین مسئول به جای اقدام عاجل و فوری در تعقیب و توقیف و تنبیه مرتکبین و گزارش به مرکز و کسب دستور قناعت میکنند که در نتیجه موجب تحریک سایر عناصر ماجراجو را فراهم مینمایند. علیهذا دستور داده میشود که در صورت مشاهده چنین وضعیتی مامورین مسئول بدون اتلاف وقت و کسب اجازه از مرکز به وظایف قانونی خود عمل نمایند. در این قبیل مواقع شهربانی و ساواک که مسئولیت مستقیم را در این امر دارند بایستی اقدامات لازم را فوری انجام و چنانچه احتیاج به کمک داشته باشند پادگانها بدون مراجعه به مرکز عوامل لازم را در اختیار شهربانی و ساواک قرار داده مراتب را گزارش نمایند یقین است ارتش راساً موقعی اقدام میکند که طبق روال جاری ابتکار عملیات بایستی در دست فرمانده پادگان قرار گیرد.
رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران. ارتشبد حجازی1
از طرف- سپهبد کمال2
( رونوشت برابر اصل است )
توضیحات سند:
1. ارتشبد عبدالحسین حجازى، فرزند ابوالحسن در سال 1284 هـ ش در تهران متولد شد. وى که در شهریور 1320 درجه سرگردى داشت به سرعت در ارتش رشد کرد و در سال 1323 به درجه سرهنگى ارتقاء یافت و به عنوان فرماندار نظامى تهران تعیین شد. وی پس از مدتی به معاونت ستاد ارتش و فرمانده دانشکده افسرى رسید. در اسفند 1329 بار دیگر به فرماندارى نظامى و ریاست شهربانى منصوب شد و در فروردین 1330 ارتقاء درجه یافت، ولى در جریان حکومت دکتر مصدق از پست ریاست شهربانى بر کنار شد. وى در مهر 1331 به دلیل فعالیت علیه دولت به دستور دکتر مصدق بازداشت شد.
پس از کودتاى آمریکایی انگلیسی 28 مرداد 1332 وى به فرماندهى دانشگاه جنگ رسید و پس از آن در اردیبهشت 1336 به عنوان سفیر کبیر ایران در پاکستان منصوب شد. پس از بازگشت به ایران در حالى که به درجه سپهبدى ارتقا یافته بود، در سال 1339 به ریاست ستاد ارتش رسید و در سال 1341 باز هم ارتقای درجه یافت و ارتشبد شد. حجازی تا سال 1344 در این پست بود و در این سال به عنوان ژنرال آجودان شاه تعیین شد. ارتشبد حجازى در 25 شهریور 1348 به دنبال جریانى که براى دخترش پیش آمده بود، خودکشى کرد.
2. سید عزیزالله کمال، فرزند سید ضیأ در سال 1285 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشکده افسری شد و دورههای عالی ستاد در دانشگاه جنگ را گذراند. طبق سند بیوگرافی ساواک :
«وی دارای سمتهایی از جمله «فرمانده سپاه خراسان، مهاباد و رئیس اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران بوده و در تاریخ 1 /4 /1348 و با درجه سپهبدی بازنشسته شده است. ضمناً نامبرده به اتفاق سرهنگ 2 صباحی در مورد گوشت مهاباد متهم به جعل سند و اخذ رشوه بودهاند که پرونده در بازپرسی شعبه 3 دادستانی ارتش در سال 1341 در جریان بوده اما وی با اعمال نفوذ اقدام روی پرونده را متوقف کرده است. یاد شده فوق همچنین با شاهپور غلامرضا پهلوی در شرکت کالای الکتریک شریک میباشد.» کمال در سال 1330 با احراز درجه سرتیپی به فرماندهی نظامی آبادان منصوب شد و کمی بعد از سوی دکتر مصدق به ریاست شهربانی کشور انتخاب گردید، اما 6 ماه بعد به علت شایعه وقوع کودتا عزل و جای خود را به سرتیپ افشار طوس سپرد. سپهبد کمال در دولت فضلالله زاهدی به عنوان استاندار خوزستان انتخاب شد. در سال 1338 با درجه سپهبدی به ریاست اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران منصوب شد، اما در این سمت به شدت تحت نفوذ سرتیپ تاجبخش رئیس ضد اطلاعات ارتش بود. در آستانهی پیروزی انقلاب سپهبد کمال که بازنشسته شده بود با انقلاب اسلامی اعلام همبستگی کرد. وی در سال 1369 در تهران درگذشت.
(اسناد ساواک - پرونده انفرادی)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، کتاب 1 صفحه 165