صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

روز جمعه مورخ 25/12/51 ساعت 17:30 جلسه دانش‌پژوهان اسلامی در منزل آقای معتمدی

تاریخ سند: 29 اسفند 1351


روز جمعه مورخ 25/12/51 ساعت 17:30 جلسه دانش‌پژوهان اسلامی در منزل آقای معتمدی


متن سند:

از: 9/ﻫ تاریخ:29 /12 /1351
به: 324 شماره: 16652 /9 ﻫ

روز جمعه مورخ 25 /12 /51 ساعت 17:30 جلسه دانش‌پژوهان اسلامی در منزل آقای معتمدی واقع در خیابان ضد، دست چپ میلان هشتم از چهارراه چهارم گذشته، دست چپ پلاک 68 تشکیل شد. آقای هاشمی دانشجوی سال دوم دانشکده علوم رشته ریاضی ساکن خیابان ضد بین میلان 14 و 15 پلاک 1288 سخنرانی خود را چنین آغاز کرد: «امشب قصد دارم که از مجموعه بحث‌های گذشته نتیجه‌گیری کنم و خلاصه آن را بیان کنم و امیدوارم حرف‌هایی را که در اینجا گفته می‌شود، نه‌تنها بشنوید بلکه به آن عمل کنید و باز هم امیدوارم که این حرف‌ها در شما ایجاد حرکت بکند. خوشبختانه امروز همه می‌فهمند که باید حرکت کنند، درصورتی‌که در قدیم کسی معنی حرکت را درک نمی‌کرد و به قول صمد که می‌گوید در حرکت است که ترس آدمی از بین می‌رود. آخر این پرواضح است که تا حرکت نکنیم کاری انجام نمی‌شود. شما اگر در یک محل بنشینید آیا عاقلانه است که کارهای شما روبراه شود؟ مسلماً نه. در حرکت است که جهش و جنبش بوجود می‌آید. عده‌ای می‌پرسند که چگونه باید حرکت کرد. سؤال می‌کنم آیا شما هیچ‌گاه نزد دکتر می‌روید و بگویید چگونه پاهای من حرکت می‌کند؟ مسلماً در جواب شما خواهد گفت که آن نتیجه اراده شماست و امکان دارد برای شما فقط کار ماهیچه‌ها را تشریح کند. بلکه عمده اراده شماست، چون اگر شما یک پا نداشته باشید با اراده قوی با عصا کار خود را خواهید کرد. شما هم باید اراده کنید که حرکت کنید. مسلماً در مسیر قرار خواهید گرفت.
علت جنبش و حرکت و بوجود آوردن مبارزین را در جامعه‌ها بسیار می‌دانند اما آنچه مسلم است وقتی توده در یک محیط اختناق‌آور و خفقان زندگی می‌کنند و استعمار طبقه حاکم بی‌نهایت می‌شود و وقتی که در جامعه یک طبقه نهایت استفاده را از طبقه دیگر می‌کند و جامعه در یک حالت خمود و بی‌حرکتی است، جنبش شروع می‌شود و در این میان کسانی هستند خیلی زود متوجه می‌شوند در جایی که هستند نمی‌توانند زندگی کنند و مبارزه را شروع می‌کنند. نمونه بارز آن مزدک و مانی هستند. مزدک اولین کسی که نظریه اشتراکی را بیان کرد، او احساس می‌کند که در نظام انوشیروانی نمی‌تواند زندگی کند و باید از حق خود و توده دفاع کند. این را سعید نفیسی که شخص وابسته است، می‌گوید و در زمان ساسانیان ایران در حدود 140 میلیون نفر جمعیت دارد و از این عده فقط 14
میلیون طبقات ده‌گانه از مزایای زندگی برخوردارند، بقیه همه برده‌اند، حتی زن ندارند. درصورتی‌که در حرمسرای خسروپرویز مانند مورچه زن ریخته است و مزدک برعلیه این همه ظلم قیام می‌کند و انوشیروان دستور اعدام او را صادر می‌کند. زیرا که عدل در جهان‌بینی انوشیروان قتل کسانی است که از حق خود دفاع می‌کنند و از اینجاست که ما انوشیروان را عادل می‌نامیم و عدل در جهان‌بینی فارابی این است که اگر قومی برده و قومی دیگر ارباب است، عدل است.
باز هم تکرار می‌کنم، عدل قراردادی است، درصورتی‌که خط حق واقعی مردم است و خداوند پیامبران را برای این فرستاده است که مردم را بر گرفتن حق واقعی خود دعوت کنند. مردم عربستان تا زمان انقلاب اسلامی به خود سه انقلاب دیده بودند.» تکرار بحث شب جمعه 24 /12 /51: «بعثت یعنی گزینش انسان لایق برای رهبری. بگو ای پیغمبر به کسانی که ایمان آوردند که بدانند ما شخص لایقی را برای رهبری انتخاب کردیم و پشتوانه نیروهای مبارز را خداوند، نیروهای غیبی را قرار داده است، یعنی ملائک. باید توجه داشت که ما از یک بعد قرآن می‌نگریم و اگر کسی طوری دیگر قرآن را تفسیر کند اشتباه نیست. بلکه قرآن چند بعد دارد. چون کلام خداست، چون ما هنوز جامعه اسلامی و حکومت اسلامی را نشناخته‌ایم و مشغول فعالیت در این راه می‌باشیم. لذا آن طور از قرآن برداشت می‌کنیم که بتوانیم استفاده کنیم. چون قرآن کتاب انقلاب است برای همه عصرها و همه نسل‌ها و دیگر رزق و روزی نیروهای انقلاب است. این دیگر چیست؟ مبارزین که چیزی ندارند. پس روزی آنها چیست؟ ما می‌بینیم که یک مبارز اگر یک معلم است از کار برکنار می‌شود و اگر کارمند فلان اداره است اخراج می‌شود. پس روزی اینها چیست؟ باید گفت که منظور از رزق در قرآن همان گزینه‌های مبارزه است که باید در صندوق جمع‌آوری گردد و در این راه خرج گردد. اگر می‌بینیم حسین(ع) سر کاروان یزید را می‌گیرد، چون او می‌داند که این پول برضد منافع توده به کار می‌رود. پس تعجب نیست اگر حسین فرزند پیغمبر به کاروان حمله می‌کند. چون حاجی‌های شکم‌گنده هم که پول به مبارزین نمی‌دهند. نه! برخلاف منافع‌شان می‌باشد. پس باید خرج را از این راه به دست آورد و در اینجاست که خداوند نظریه اشتراکی خود را بیان می‌کند: «ای مردم! خداوند باران را فرو فرستاد که از بین علف روزی بروید. همان روزی‌ها از آن همۀ شماست و کسی حق تصرف ندارد.» بعد خداوند منافقین را تهدید می‌کند به‌وسیله ناس. من معتقدم که هیچ‌گاه توده آتش‌گیر نمی‌شود چون توده چیزی
نمی‌فهمد، بلکه منظور خداوند شعله‌های خشمی است که از توده برمی‌خیزد. توده وقتی آتش می‌گیرد که بفهمد. اما وقتی چیزی را نمی‌فهمد، گناهی ندارد و وقتی توده آگاه شد، هیچ چیز مانع از طغیانش نمی‌شود. مانند خلق الجزایر، مردم ویتنام، خلق فلسطین و غیره. و در اینجاست که رسالت ما یعنی کسانی که در این راه مبارزه می‌کنند، برای آگاهی توده خیلی خیلی سنگین می‌شود و به همین علت است که طبقه حاکم به این اهمیت نمی‌دهند که دانشجو آگاه شود، بلکه همیشه از آگاهی توده تا حد ممکن جلوگیری می‌کنند زیرا می‌داند هنگامی که توده آگاه شد، پیروزی از آن مبارزین است. آری! باید اول خلق را نسبت به خود مطمئن سازیم و آنها را آگاه کنیم. سپس به آنها راه را نشان داده و آنها را دعوت به مبارزه کنیم و کسانی که در این راه مبارزه می‌کنند باید از درد توده آگاه باشند و از خود آنها باشند. گاندی را نگاه کنید. تا وقتی با قیافه اشرافی در لندن تحصیل می‌کند، به فکر این کارها نیست اما همین که وارد خلق هندوستان می‌شود، عیناً مانند خلق زندگی می‌کند و می‌گوید من برای خلق گام برمی‌دارم، بنابراین باید مثل آنها زندگی کنم. امیدوارم که ما در این حرکتی که داریم اشتباه نکنیم و پیروز شویم. انشاءالله.»
نظریه چهارشنبه: به گزارش عملیاتی خبر شماره 16655/ﻫ3 ـ 29 /12 /51 مراجعه فرمایند.
راجع به تشکیل جلسات آقای هاشمی، برگه تکمیل خبر داده شده است.
تا حصول نتیجه بایگانی شود. 541132

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 07 صفحه 369


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.