صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 16 دی 1338


گزارش


متن سند:

محترما معروض می دارد : در اجرای اوامر مدیریت کل صبح امروز آقای شیخ عباسعلی اسلامی را در منزلش ملاقات و تذکرات لازم درباره اظهارات تحریک آمیز گذشته او در بالای منبر داده شد نامبرده اظهار داشت چنانچه بنده عرایضی می نمایم روی خواسته های مردم می باشد و چون دولت مصلحت نمی داند منبعد جز امور مذهبی موارد دیگری را عرض نخواهم کرد حاضر برای هر نوع همکاری می باشم ضمنا استدعا داشت نسبت به دو مورد زیر بذل توجه شود.
1ـ اظهار داشت تولیت مسجد شیخ عبدالحسین واقع در پاچنار با نامبرده می باشد در حال حاضر تعدادی افراد غیر محصل که سوابق خوبی ندارند در آن مسجد بدون اجازه سکونت نموده مزاحمت محصلین و بازاری ها را فراهم و حتی مشروب می خورند مراتب را به چند نفر منجمله آقای قائم مقام رفیع اظهار داشته ایشان گفته اند گره این کار به دست تیمسار سپهبد بختیار1 باز می شود که این قبیل اوباش ها را دستور فرمایند از مدرسه دینی خارج نمایند.
نظریه : در صورت استقرار اراده عالی با اعزام مأمور وضعیت مدرسه و محصلین آن مورد بررسی واقع و چگونگی به عرض برسد تا هر نوع فرمایند اقدام شود.
(اقدام شود.) 2ـ عده ای از روحانیون و اهالی محل جنوب شهر در مورد استخر شنائی که اخیرا تربیت بدنی برای ورزش و شنای دوشیزگان در جنوب شهر خیابان شهباز ساخته وسیله اینجانب تقاضا دارند که فعلاً از این اقدام جلوگیری و محل ساخته شده به خرج خود اهالی برای درمانگاه یا مدرسه اختصاص داده شود زیرا اهالی جنوب شهر فناتیک و از این جریان سخت ناراحتند.
(به همان ماده 1 عمل کنید) نظریه : چون در نامه تربیت بدنی که پرونده جداگانه دارد اشعار گردیده که اعلیحضرت همایون شاهنشاهی فرموده اند (برای هر منظوری ساخته شده استفاده گردد) علیهذا در مورد این تقاضا اقدامی مقدور نیست مگر آنکه در صورت استقرار اراده عالی مراتب مجددا به شرف عرض برسد که برای اولین مرتبه پسرها از این استخر استفاده کنند.
صدور هرگونه دستور منوط به اوامر عالی است.
دستور تحقیق به آقای بزرگمهر داده شده باید ایشان گزارش نمایند.
16 /10 /38 تا ارائه گزارش بایگانی شود.
7 /11 /38

توضیحات سند:

1ـ تیمور بختیار در جریان جنگ جهانی اول در سال 1293 ه ش در یکی از ایلات بختیاری چشم به جهان گشود، پدرش فتحعلی بختیار از خوانین بزرگ بختیاری و نیای بزرگ او جعفرقلی خان بختیاری بود.
بختیار تحصیلات خود را تا سیکل در اصفهان گذراند و سپس همراه با شاپور بختیار برای ادامه تحصیل به بیروت رفت.
پس از پایان تحصیلات مقدماتی یکسال دوره مهندسی دید و سپس برای تحصیل در مدرسه نظامی سن سیر به فرانسه رفت.
دو سال بعد این مدرسه را با درجه ستوان دومی ترک کرد و به ایران بازگشت و در هنگ حمله جمشیدآباد تهران مشغول بکار شد.
وی در خدمت نظام در هنگ های سوار به عنوان بهترین افسر جوان شناخته شد تیمور بختیار بعد از مدت کوتاهی برای ادامه خدمت به زاهدان منتقل شد و مقارن جنگ جهانی دوم، به اصفهان منتقل و سپس در سال 1321 با درجه سروانی به تهران بازگشت صلاحیت و قابلیت های فردی بختیار بزودی از او یک فرمانده هنگ ساخت.
به طوری که در سال 1325 به فرماندهی هنگ سوار حمله رسید.
در جنگ جهانی دوم که ایران توسط قوای روس و انگلیس اشغال و کنترل شد و تحریکات تجزیه طلبی در کشور شکل گرفت بختیار از جمله افرادی بود که علیه تجزیه طلبی کمونیست ها در آذربایجان مبارزه کرد.
وی در این زمان با درجه سرگردی فرمانده هنگ سوار شاپور بود.
در جریان رفع غائله آذربایجان، بختیار به طور داوطلب برای سازماندهی نیروهای پارتیزانی ضدحکومت آذربایجان و کردستان به منطقه خمسه زنجان که زیر نفوذ برادران ذوالفقاری بود اعزام شد، وی در حوالی مراغه در ستون دوم تحت امر سرلشگر ضرابی داوطلب سرکوب یک پایگاه فرقه دمکرات شد.
جنگ سختی درگرفت و به کمک ذوالفقاریها به جسارت کامل به دمکراتها حمله کرد و تعدادی را کشته و بقیه را فراری داد.
این نبرد تنها نبرد واقعی علیه نیروهای دمکرات بود و تیمور به خاطر این شهامت به درجه سرهنگی و اخذ نشان نایل شد.
سپس سرهنگ دوم بختیار برای ادامه تحصیل به دانشگاه جنگ رفت و در سال 1329 با احراز شاگرد اولی و کسب نشان درجه اول دانش به سمت رئیس ستاد لشگر گارد شاهنشاهی تحت فرماندهی حسین منوچهری (بهرام آریانا) مشغول کار شد.
یکی از رویدادهایی که منجر به محبوبیت و ترقی بیشتر بختیار شد، دفع غائله ابوالقاسم خان بختیاری است.
ابوالقاسم خان عموی تیمور بختیار از خوانین با نفوذ ایلات بود.
وی در سال 1321 تیپ اعزامی ارتش را خلع سلاح و نابود کرد و هر از گاهی علیه حکومت نافرمانیهایی داشت.
دکتر محمد مصدق نخست وزیر وقت سرهنگ بختیار را مأمور سرکوب غائله ابوالقاسم خان کرد.
انجام موفقیت آمیز این مأموریت او را به فرماندهی یکی از تیپ های تهران رساند.
ولی با تصمیم دکتر محمد مصدق مبنی بر انحلال لشکر گارد و انجام تغییراتی در پادگانها، سرهنگ بختیار به فرماندهی تیپ زرهی کرمانشاه منصوب شد.
در جریان 28 مرداد 32 تیپ زرهی کرمانشاه به فرماندهی بختیار عازم تهران شد.
عده ای معتقدند این حرکت بدنبال تقاضای سرلشکر زاهدی برای کمک به کودتاگران صورت گرفت، برخی معتقدند بختیار افسر فرصت طلبی بود.
او به سمت تهران حرکت کرد و در صورت پیروزی هر گروهی او به آنها می پیوست.
در تاریخ 5 /10 /1332 به عنوان فرماندار نظامی تهران انتخاب شد و در این مقام (بنابر آنچه که فردوست گفته) از هیچ جنایتی فروگذاری نکرد.
او از تاریخ سوم مهرماه 1335 به عنوان معاون نخست وزیر و رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور فعالیت کرد.
در سال 1338 به درجه سپهبدی رسید و سرانجام در تاریخ اول فروردین 1340 از کار برکنار و در اول مهرماه 1340 بازنشسته شد.
و در ششم بهمن ماه 1340 ایران را ترک کرد و نهایتا در سال 1349 به قتل رسید.
ر.ک : سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، ج اول، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساواک صفحه 98

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.