تاریخ سند: 9 بهمن 1346
آقای منوچهر هنرمند*
متن سند:
شماره: ۶۹۷۴ تاریخ: 9 /11 /1346
آقای منوچهر هنرمند*
دو جلد کتاب پهلویسم و شاهنشاهی مشروطه دو هزار و پانصد ساله ایران که وسیله جنابعالی تألیف و به نحو زیبایی به چاپ رسیده است مورد مطالعه قرار گرفت شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران از احساسات میهنپرستی و شاهدوستی شما و زحماتی که در تألیف کتب مذکور متحمل شدهاید صمیمانه قدردانی نموده و موفقیت شما را در خدمت به شاهنشاه معظم آریامهر و میهن گرامی آرزو مینماید.
نایب رئیس شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران
سناتور - جواد بوشهری
رونوشت برای اطلاع به دفتر کمیسیون مطالعه تاریخی فرستاده میشود.
دفتر امور فرهنگی و باستانشناسی
توضیحات سند:
* منوچهر هنرمند فرزند باقر در سال ۱۳۰۶ در زنجان به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا سوم متوسطه ادامه داد و بهعنوان کارمند بازرسی سازمان بیمههای اجتماعی وارد مشاغل دولتی شد و سمتهایی منجمله: معاون بازرسی سازمان، بازرس ویژه، رئیس بازرسی، سرپرست اداره حفاظت سازمانی را به عهده داشت. هنرمند از نیروهای بهاصطلاح سیاسی قوی طرفدار رژیم پهلوی بود که از ابتدا با احزابی که بهنوعی بهوسیله رژیم و دول استعماری مانند انگلیس طراحی و هدایت میشدند تا در مقابل نفوذ کمونیسم و احزاب طرفدار آن جبههگیری کنند همکاری مینمود وی در بازجویی که ساواک از وی در مورخه 25 /9 /1350 به عمل آورده ماجرای عضویتش در احزاب مخالف توده را اینگونه بیان میکند: «...اولین جمعیتی که در مقابل تودهایها قد علم کرد حزب دمکرات مرحوم قوامالسلطنه بود که من بلافاصله عضویت آنجا را قبول کردم. دوره این حزب کوتاه بود... بعد از حزب دموکرات اولین جماعتی که بهطور علنی علیه حزب توده قد علم کرد حزب زحمتکشان ایران به رهبری دکتر مظفر بقایی کرمانی بود من در هفته اول تأسیس این حزب صرفاً به علت مخالفتی که با تودهایها داشتم عضویت این حزب را قبول کردم...» نامبرده همچنین طی بازجویی فوق اذعان داشته که در حزب زحمتکشان در جناح بقایی و مخالف خلیل ملکی و دارو دستهاش فعالیت داشته و خیلی به بقایی نزدیک بوده لیکن با تأسیس احزاب مردم و ایرانیان به دستور شاه وارد حزب ایرانیان شده است و چندین کتاب در راستای تحکیم و تبلیغ از رژیم شاهنشاهی نوشته است منجمله: فلسفه حکومت پهلویسم، حکومت عاطفی، فلسفه انقلاب شاه و مردم و...
- اسناد ساواک - پروندههای انفرادی.
منبع:
کتاب
بزم اهریمن / جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی - جلد 2 صفحه 306