تاریخ سند: 15 مهر 1331
حاجى میرزا اسداله مدنى اهل آذر شهر
متن سند:
شماره: 4383 تاریخ: 15 /7 /31 0715
گزارش تلگرافى لشگر 3 شماره 4382 ـ 15 /7 /31 بر آن است که حاجى میرزا اسداله مدنى اهل آذر شهر در اول محرم پس از ده سال تحصیل در نجف به آذر شهر وارد و با حاجى میرزا حسین واعظ در آذر شهر ملاقات و مذاکره نمودند که اهالى شهر مزبور باید کلاههاى قدیم1 سر بگذارند و سفارش دو هزارکلاه قدیمى را دادهاند و از تمام اهالى خواستار شدهاند که کارخانه مشروب سازى2 آذر شهر بکل بر چیده شود و بعضى حرفهاى تحریکآمیز نیز بیان داشتهاند.
اصل در پرونده کلاسه 24 – 16 - 3 سال 31
در پرونده حاج میرزا اسداله مدنى بایگانى شود.
در این مورد گزارش تهیه شد. بایگانى شود.
توضیحات سند:
1. لباس متحدالشکل: رضا خان در سال 1307 شمسى طى حکمى به وزراء، وکلا، رؤساى ادارات و مستخدمین دولت دستور داد تا لباس متحد الشکل پوشیده، کلاه لبهدار (کلاه پهلوى) بر سر بگذارند.
سپس به مدارس دستور داده شد که محصّلین مدارس، کلاه پهلوى بر سر گزارند و یونیفرم مخصوص به رنگ خاکى که از یک نیم تنه و شلوار بود، پپوشند. در مقابل این دستور مردم به شدت مخالفت کرده و تا جایى که باعث به هم خوردن اوضاع اجتماعى گردید و رضاخان را بر آن داشت به مجلس دستور دهد طى لایحهاى این امر را قانونى کرده، به همه ابلاغ کنند و لازم الاجرا سازند.
در جلسه دى 1307 جلسه شرحى راجع به محسنات متحد الشکل شدن لباس اظهار داشت و طرح مزبور با قید دو فوریت تقدیم و فى المجلس مطرح و به تصویب رسید. براى اجراى این مصوبه نیروهاى نظامى و انتظامى را نیز به کار گرفتند و این امر کماکان ادامه داشت تا آن که پس از فرار رضاخان از ایران مردم با مقاومت خود مانع اجراى آن شدند.
2. در زمانى که آیتاله کاشانى ریاست مجلس شوراى ملى را داشتند، ما رفتیم تهران خدمت ایشان چند نفر بودیم آقاى شبسترى / آقاى میلانى/ آقاى محمد انگجى /... جریان تعطیل کردن مشروب سازى و برخورد نامناسب استاندار را با آیتاله مدنى مطرح کردیم آیتاللّه کاشانى دستور دادند تا با استاندار تماس بگیرند و فرمودند: «آیتاله مدنى در تبریز هر چه مىگوید شما اطاعت کنید. (سجادى) استاندار به آیتاله کاشانى گفت: امر آیتاله مدنى را ما اطاعت مىکنیم، اما آمدن ایشان به آذر شهر و استان مصلحت نیست. اما آیتاله کاشانى دستور دادند که ایشان آزادند که بیایید. و پس از تلفن تلگرافى به استاندار مخابره و سفارشات لازم را نمودند. از: خاطرات آقاى بادامچى آذرشهرى (از نزدیکان شهید آیتاللّه مدنى در خاطراتش مىگوید:
یک دفعه که آقا تشریف آوردند آذر شهر، یک کارخانه شراب سازى بود. درست زمان مرحوم آیتاللّه کاشانى و در دوره حکومت دکتر محمد مصدق. آقا فرمود :
من در جائى دیدم که نوشته بودند (کرمانشاه) شراب آذر شهر خوب است. دیدم این یک عیب بزرگ است که بگوئید «آذر شهر شرابش خوب است» بالاخره یک قیامى کردند که باید این کارخانه برچیده شود. استاندار وقتى دید که مردم قیام کردند. حاضر به مذاکره شد و دستور داد که کارخانه را (مُهر و موم) کردند.
سپس آیتاله به منبر رفتند و فرمودند: اگر این کارخانه جمع نشود ما خودمان از میان بر مىداریم.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله سید اسدالله مدنی به روایت اسناد ساواک صفحه 2