صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بازجوئی از آقای شیخ احمد کافی

تاریخ سند: 17 تیر 1349


بازجوئی از آقای شیخ احمد کافی


متن سند:

جلسه دوم س ـ با احراز هویت سرکار لطفا آنچه از سرکار سؤال می شود عین حقیقت را بیان نمائید.
» ج ـ آنچه واقع مطلب باشد خواهم گفت.
احمد ضیافتی کافی س ـ از جریان درگذشت سعیدی در کجا و به چه وسیله اطلاع یافتید.
ج ـ در مشهد به وسیله میرزا جواد آقا تهرانی که فرمودند تلگرافی از تهران برای آقای طباطبایی آمده است که سعیدی فوت کرده است.
احمد ضیافتی کافی س ـ قبل از عزیمت به مشهد سرکار از جریان درگذشت سعیدی اطلاع داشته اید و جریان را در مدسه برهان شهر ری عنوان نموده اید در این زمینه توضیح دهید.
ج ـ بنده از جریان اطلاعی نداشته قبل از مشهد و به کسی هم در مدرسه شهر ری نگفته ام.
س ـ جریان مسافرت خود را دقیقا با ذکر تاریخ و ساعت حرکت و ورود به مشهد توضیح دهید.
ج ـ تا آنجایی که به خاطر دارم روز جمعه ساعت 11 صبح با هواپیما حرکت به مشهد کردم و تا روز پنجشنبه در مشهد بودم و عصر پنجشنبه آمدم تهران ساعت 12 وارد مشهد شدم و ساعت 5 وارد تهران شدم به محض ورود به مشهد رفتم منزل پدر عیالم و تا روز حرکت هم در آنجا بودم.
احمد ضیافتی کافی.
س ـ در مشهد پس از ورود شما چه افرادی به دیدن شما آمدند.
ج ـ جمعی از فامیل زنها و مردها در روز اول و در روزهای بعد یک روز آقای میرزا جواد تهرانی میرخانی احمد و آقای شیخ حسنعلی و آقای بخارائی و آقازاده آقای میلانی و بعضی از طلبه های شاهرودی و عموی بنده شیخ زین العابدین کافی.
احمد ضیافتی کافی.
س ـ به استثنای افراد مشروحه دیگر چه افرادی از شما دیدن کرده اند در چه روز و چه ساعتی.
ج ـ بعضی از افراد محله پائین خیابان مثل حاجی پهلوانی از طرف آقای حاجی مصباح آمدند که بنده را دعوت کنند برای مسجد فیل برای منبر لکن بنده قبول نکردم و حتی بعضی از افرادی که مأمومین مسجد پدرزنم بودند لکن قبول نکردم و حتی ...
با پیشنهادات ...
من نرفتم.
احمد ضیافتی کافی.
س ـ آقایان شیخ عباس طبسی ـ شیخ غلامرضا مهامی سید محمود مجتهدی.
شیخ عبداللّه شکوری.
شیخ رضا نوغانی1 سید علی خامنه ای از شما دیدن نموده اند جریان را مشروحا توضیح و تشریح نمائید چه مذاکراتی بین شما به وقوع پیوسته است.
ج ـ آقایان نامبرده را هیچ کدام ندیدم به استثناء آقای نوغانی که یک شب در صحن مطهر حضرت رضا (ع) در وقت تشرف به حرم مطهر از دور با اشاره سلام علیک کردیم و مشرف شدم.
احمد ضیافتی کافی.
س ـ سرکار به اتفاق این افرد به مدرسه میرزا جعفر و حوزه علمیه مشهد رفته اید جریان را تشریح نمائید.
ج ـ در بعضی از سالها که مشهد مشرف می شوم امکان دارد یک مرتبه به مدرسه میرزا جعفر بروم ولی در این سفر اتفاقا مدرسه میرزا جعفر هم نرفتم و هر وقت حرم مشرف می شدم از صحن نو مشرف شده و از همانجا هم خارج می شدم.
احمد ضیافتی کافی.
س ـ سرکار در مشهد در ملاقاتهایی که با افراد داشته چه نوع صحبتهایی فرموده و در چه موردی بوده و به چه ترتیب؟ ج ـ بنده چون تمام توقفم در مشهد یک هفته بوده و با این چند نفر که ملاقات کردم فقط عنوان دیدن و احوالپرسی بوده و حتی در یک مجلس هم که آقای تهرانی خبر فوت آقای سعیدی را دادند بنده گفتم از بس یک مردی تند و با خشونت بود و تک رو بود و هیچ وقت حاضر نبود از چهار نفر بزرگترهای خود مشورت کند ـ احمد ضیافتی کافی س ـ نوغانی را در چه ساعتی ملاقات و چه مذاکراتی با هم نموده اید.
ج ـ یک شب تقریبا ساعت نیم /8 شب در صحن نو در حالیکه که ایشان از پله های اداره تشریفات می آمد پائین و بنده هم مشرف می شدم از دور با اشاره با ایشان سلام و علیک کردیم و مشرف شدم حرم مطهر بنابراین چون از دور با هم ملاقات کردیم بالطبع مذاکره انجام نگرفت.
احمد ضیافتی کافی.
س ـ سرکار در مشهد در دید و بازدید خود با افراد ضمن انتقاد از دستگاه دولت وضع جامعه روحانیت را بد عنوان و اظهار داشته اید که عده ای از مدرسین و فضلای قم به علت مخابره تلگراف به خمینی دستگیر و زندانی شده اند چگونگی را توضیح و تشریح نمائید این مطالب را در کجا و به چه افرادی گفته اید.
ج ـ در مشهد در منزل پدرزنم صحبت شد که آقایان تهران درباره فوت مرحوم آیه اللّه حکیم به کدام یک از علماء تلگراف کرده اند.
بعضی به آقای خوئی و بعضی از منبریها خواستند به آقای خمینی تلگراف کنند و امضاء از بنده خواستند ندادم لکن خودم تلگراف به آیه اللّه خوانساری و آیه اللّه شریعتمداری کردم و جوابش هم آمده است.
احمد ضیافتی کافی.
س ـ میرخانی کیست و با وی چه ارتباط و آشنائی دارید.
ج ـ چند نفر به نام میرخانی می شناسم به این اسامی 1ـ حضرت حجه الاسلام آقای سید احمد میرخانی امام جماعت مسجد ولی عصر (ع)، خیابان حشمت الدوله و 2ـ آقای آقابزرگ میرخانی در دفتر شرکت اتو توکل چهارراه گمرک امیریه پیش حاجی باقری کار می کند و 3ـ حسین میرخانی پسر آقای سیداحمد میرخانی مذکور.
احمد ضیافتی کافی.
س ـ چگونگی و نحوه ارتباط و آشنائی خود را با حسین میرخانی و سایرین به طور مشروح تشریح فرمائید.
ج ـ کلاس درسی داشتم از کتاب جامع المقدمات و درس عربی قریب 30 نفر بودند قریب 3 سال یا 4 سال قبل که شبها یک ساعت درس می خواندند و تا حدود یکی دو ماه بود و آقای میرخانی هم یکی از آن افراد بود و چون دبیرستان نرفت و درس نمی خواند لذا پدرش از من خواهش کرد او را نصیحت کنم و چون پدرش آخوند است او هم معمم شود و بنده هم او را نصیحت کردم و حاضر به آخوندی شد و پدرش او را فرستاد نجف اشرف و پارسال بود که یک روز تلفن کرد پدرش آقا حسین از نجف آمده و بنده نرسیدم بروم دیدنش ایشان خودش یک روز پیش من آمد و گفت تصمیم گرفتم بروم قم تحصیل کنم.
احمد ضیافتی کافی.
س ـ کلیه مشاهدات و مسموعات خود را در مشهد مشروحا توضیح دهید.
ج ـ بنده در مشهد که وارد شدم روز جمعه بود یادم نیست روز شنبه بود یا یکشنبه که شنیدم آقای سعیدی فوت کرده البته آنچه شنیدم چون تماس با خارج از خانه نداشتم در این چند روز فقط قضیه شیخ علی آقا تهرانی بود سر درس آقای میلانی که همان شب شده بود که درس آقای میلانی تعطیل شده بود ظاهرا.
احمد ضیافتی کافی.
س ـ هر نوع عمل خلافی در مشهد مشاهده نمودید با ذکر اسامی عاملین و مسببین اصلی تشریح نمائید.
ج ـ عملی جز همان عمل شیخ علی آقا که باعث تشنج شده بود مخصوصا در افکار طلبه ها بر طبق مسموع عملی دیگر سراغ ندارم.
احمد ضیافتی کافی.
س ـ چه افرادی از جریان مسافرت شما به مشهد اطلاع داشته اند.
ج ـ دو روز قبل از مسافرتم در ساختمان بین خیابان روزولت و فرصت که مصاحبه با آقای نوری کردم به ایشان گفتم و روز جمعه هم صبح در جلسه دعای ندبه که در منزلم تشکیل می شود با همه رفقا خداحافظی کردم.
احمد ضیافتی کافی.
س ـ جریان ساختن مسجد مهدیه چیست و تا حال چه مبلغ پول بابت ساختمان این مسجد جمع آوری شده و نزد چه شخصی است و نحوه جمع آوری پول به چه صورتی است.
ساختمان مسجد بنا به پیشنهاد و توصیه چه کسی صورت گرفته است.
ج ـ چون جلسه دائم صبحهای جمعه بنام جلسه دعای ندبه چندین سال است، چون جا تنگ بود تصمیم گرفتم اقدام به ساختن محلی بکنم به نام مقدس امام عصر (ع) و هم چند کلاسی درست کنم به عنوان همکاری با پیکار با بی سوادی و در سهم خود خدمتی به اجتماع کرده باشم لذا منزلی بود در خیابان امیریه نزدیک چهارراه گمرک نصف آن را توانستیم بخریم و هر هفته از رفقای جلسه و جمعی از خیرین توانستیم پول خرید زمین را یعنی نصفی از آن منزل را دادیم و سند نوشتیم به مبلغ ششصد و بیست و پنج هزار تومان و اگر بتوانم می خواهم نصف دیگر زمین را هم بخریم که بتوانیم دبیرستانی و دبستانی درست کنیم مجانی و جمعی از فرزندان اجتماع را که نمی توانند در بعضی از مدارس با دادن هر کدام هزار و پانصد تومان شرکت کنند از دام بی سوادی و محرومیت از سواد نجات دهم بانی و مؤسس این کار خودم بوده ام و فعلاً تا تهیه اساسنامه و رسمیت یافتن موضوع این افراد نیز با من در جمع آوری وجوه همکاری می نمایند.
آقای حاجی احمد پورقدیری، آقای حاجی حسین شهشهانی آقای حاجی رجب حیدری آقای حاجی محمدعلی پوستی آقای حاجی میرزاعلی اخوان مقدم آقای حاجی فاطمی و خودم احمد ضیافتی کافی.
س ـ اظهارات خود را گواهی فرمائید.
ج ـ اظهارات خود را شخصا نوشته و گواهی می کنم احمد ضیافتی کافی.

توضیحات سند:

* تاریخ : 17 /4 /49 شماره : 1462ـ25ـ657 به : تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور از : شهربانی کل کشور (اداره اطلاعات) موضوع : شیخ احمد کافی طبق اطلاع : نامبرده بالا روز 8 /4 /49 در شهرستان ساوه ضمن وعظ مطالبی خارج از امور مذهبی و خلاف مصالح مملکتی ایراد نموده و هنگام مراجعت در تهران وسیله مأمورین آن سازمان دستگیر گردیده است.
خواهشمند است دستور فرمائید چگونگی جریان امر و سرانجام کار مشارالیه را به شهربانی کل کشور اعلام دارند.
رئیس شهربانی کل کشور.
سپهبد مبصر از طرف سرتیپ جعفری با پرونده شیخ احمد کافی ارائه شود.
316 ـ 20 /4 /49 1ـ شیخ محمدرضا نوغانی: نوغان محله ای از محله های قدیمی مشهد که تقریبا در حوالی فلکه طبرسی واقع است به همین دلیل شاید این فرد اصالتا اهل مشهد باشد.
تحصیلات او در حد یک سخنران و منبری بود و جزء اندیشمندان آن دوره محسوب نمی شد.
او در مقام یک سخنران دارای تبحر و مهارت خاصی بود و این قهّار بودن در سخنرانی تا به جایی بود که برخی افراد نظیر آیت الله میلانی در جلسات خود گهگاهی از او دعوت به سخنرانی می کردند.
در ابتدا از روحانیون مبارز بود پس از دستگیر شدن ـ در منزل آقای قمی ـ توسط ساواک، قول همکاری با نظام شاه را داد و خود به خود از صحنه مبارزات مردمی محو گردید و در صف مخالفان انقلاب قرار گرفت.
قبل از این سخنرانیهایی را در مسجد گوهرشاد و مخصوصا در ماههای مبارک رمضان ایراد می کرد؛ امّا با تغییر رویه موضوع سخنرانیها فقط در مورد مقام و منزلت محمدرضا پهلوی بود! از جمله یک سخنرانی در مرداد سال 1340 خورشیدی که پیرامون وقایع 28 مرداد و مقام و منزلت سلطنت پهلوی بود، در حالی که پیش از این سخنرانی هایی در جهت حمایت از جمعیت های اسلامی از جمله فداییان اسلام در مشهد را داشت.
یکی از همان سخنرانیهای تند و انقلابی با همین عنوان (پیرامون فداییان اسلام) در بهمن 1334 در مشهد ایراد گردید.
وی در طول مبارزات خود بر ضدیت با انقلاب اصرار می ورزید و با سخنرانیهای توانای خود به نظام شاه برای حفظ و دوام حکومت شاهنشاهی کمک می کرد.
هیچ گاه به او کارها و پست های مهم دولتی محول نگردید زیرا این طور اشخاص دارای نفوذ زیادی در دربار محمدرضا بودند و به خاطر اقداماتشان بر ضد انقلاب، از سوی دولت نیز حمایت می شدند.
علاوه بر این نوغانی از افرادی بارز و سرآمد روحانیون خراسان بود و جزء روحانیون طراز اوّل محسوب می شد.
شیخ محمدرضا نوغانی از نظر اقتصادی وضعیت خوبی داشت و دارای زندگی مرفّهی بود.
منزلش در بلوار سازمان آب واقع بود و از نظر طرز ساخت و نوع معماری در بین خانه های مشهد کم نظیر و دارای اهمیت.
او بعد از انقلاب به عنوان یک روحانی درباری شناخته شد.
محل سخنرانی روحانیون درباری که اصولاً موضوع سخنرانی هایشان دعاهایی برای دوام سلطنت پهلوی بود در دارالزهد مبارکه فعلی بود که نوغانی هم از جمله این روحانیون بود و هر چند که حوزه علمیه مشهد با او مخالفت می کرد و یا طلبه ها برخی جلسات سخنرانی و خطابه او را بر هم می زدند امّا او همچنان در همین حال باقی ماند.
این شخص در جریان انقلاب اسلامی به علت رسوا شدن شخصیتش و همچنین بی اعتنایی مردم به او از کشور به خارج گریخت و در آنجا از حالت و شمایل روحانیت بیرون آمد و لباس شخصی به تن می کرد.
* تاریخ : 18 /4 /49 شماره : 1870 /316 به : ریاست اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی (دادستانی) از : ساواک درباره : شیخ احمد ضیافتی کافی فرزند محمد عطف به : 1ـ 1660 ـ 66 ـ 401 ـ 11 /4 /49 چون بیم تبانی و فرار از نامبرده بالا مرتفع گردیده و از طرفی تکمیل پرونده مشارالیه مدت زمانی به طول خواهد انجامید مراتب جهت استحضار و هرگونه اقدام مقتضی اعلام خواهشمند است دستور فرمائید از نتیجه اقدامات معموله این سازمان را مستحضر سازند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور ـ سپهبد نصیری از طرف مقدم رهبر عملیات صالحی 18 /4 /49 این نامه در اجرای اوامر به ریاست اداره یکم تهیه شده است.
18 /4 * اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی (شعبه 7 بازپرسی) قرار تبدیل تأمین مورخ 18 /4 /49 با توجه به نامه شماره 1870 /316ـ 18 /4 /49 سازمان اطلاعات و امنیت کشور قرار بازداشت مورخه 11 /4 /49 صادره درباره غیر ارتشی شیخ احمد فرزند محمد شهرت ضیافتی کافی به قرار التزام عدم خروج از حوزه قضائی تهران به وجه التزام مبلغ یکصد هزار ریال تبدیل می گردد.
بازپرس شعبه 7 دادستانی ارتش ـ سرهنگ محمدصادق کبیر موافقم ـ دادستان ارتش 18 /4 /49 رؤیت شد.
احمد ضیافتی کافی 18 /4 /49

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام حاج شیخ احمد کافی به روایت اسناد ساواک صفحه 262



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.