تاریخ سند: 6 مرداد 1357
متن سند:
به : 312
شماره : 7127 /9/ ه 1
1ـ آقای ولیان استاندار خراسان با یکی از روحانیون تماس گرفته و گفته
است من بشرفم قسم تا ساعت 9 صبح فردا زندانیانی که بمناسبت شرکت در
مراسم تشییع جنازه شیخ احمد کافی1 دستگیر شده اند2 مرخص مینمایم.
علاوه
بر اینکه بعهد خود وفا نکرد بلکه برای تمام زندانیان از دادگاه نظامی قرار اخذ شد
چون حدود 90 نفر
بازداشت کردند در مشهد
شایع شد که یکصد نفر در
تظاهرات کشته شده اند3.
2ـ سید جواد تهرانی4 بیان
داشته اعمال آقای ولیان
غیرطبیعی است.
روحانی
دیگری که در آن جلسه بوده
بیان داشته ولیان ولدالزنا
می باشد.
نظریه شنبه : خبر فوق
صحت دارد.
آقای ولیان
مورد تنفر روحانیون
میباشد.
نظریه چهارشنبه : آقای
ولیان در مشهد مخالفین
زیادی دارد و اکثر مردم از وی نفرت دارند و معتقدند چنانچه دولتهای مخالف
حکومت شاهنشاهی ایران میلیاردها خرج میکردند باندازه ولیان نمیتوانستند
در این مملکت مخالف دولت و حکومت و خائن درست نمایند لکن ولیان با
اقدامات خود و طرز برخورد با مردم، مردم را بدولت و اعلیحضرت همایون
شاهنشاه آریامهر بدبین نموده است.
نظریه جمعه : با اطلاعاتی که موجود است آقای استاندار دارای نقاط ضعف
متعددی است که مردم خراسان از آنها آگاه بوده و حیثیت اداری [و] شخصی ویرا
متزلزل [نموده] و بهیچوجه وجهه ای در هیچیک از طبقات ندارند.
الف ـ صدور هرگونه اوامری منوط باداره عالیست.
ب ـ آقای استاندار از نظر اعصاب فوق العاده در وضع بدی بسر میبرد و قادر به
کنترل بیان خود در مطالب مطروحه نبوده برای کلیه ادارات بویژه دستگاههای
اداری و انتظامی مسئولیت ایجاد و هر کس بخواهد در انجام خواسته های ایشان
حتی برابر مقررات اقدام نماید برای او پرونده سازی نموده و او را با اتهامات
مختلفی تهدید و در مورد دستگیری فردی معروف به علی تهرانی بدوا رئیس
شهربانی را تهدید نمود که
شما موجبات فرار علی
تهرانی را فراهم نموده اید
تکلیف شما را معلوم میکنم.
سپس بسازمان خراسان
متوسل گردید وقتی بایشان
گفته شد که این شخص به
سقز مراجعت نموده اظهار
نموده پس شما او را از طریق
سازمان کیش داده اید باشد
تا تکلیف همه شماها را و
شهربانی را اعلیحضرت
تعیین کنند.
د ـ مردم خراسان اظهار نظر
مینمایند آقای ولیان دشمن
اعلیحضرت همایونی است
زیرا بر علیه معظم له دشمن میسازد و نارضائی ایجاد مینماید و روحانیون و
عوامل افراطی از این موضوع خوشحال میباشند.
ج ـ طبقات اجتماع خراسان معتقدند که هیچیک از مقامات دولتی قادر نمیباشند
حقایق را بر علیه ولیان بعرض برسانند زیرا اکثرا از طریق ایشان تطمیع شده اند.
هـ از سه سال قبل تاکنون آقای دکتر ولیان در فرمانیه کاخی ساخته که تاکنون
تمام نشده یکی از بزرگترین کارخانجات موزائیک سازی تهران واقع در خیابان
سرباز نرسیده به چهار راه امامی از پذیرش سفارش موزائیک از 24 ماه قبل
خودداری و اظهار داشته است در اینمدت دو سال منحصرا برای کاخ ولیان
موزائیک و سنگ مرمر میسازیم و معلوم نیست تا چه مدت دیگر کلیه امور
موزائیک سازی به کاخ ایشان تخصیص یابد.
سوءاستفاده های آقای ولیان در
صورت بازرسی1 حقیقی مشخص خواهد شد.
محترما باستحضار میرساند 11 /5 /37
فریدی 12 /5 /37
12 /5 /37
ملاحظه شد 15 /5
توضیحات سند:
1ـ در ساعت 6 روز 30 /4 /57
هنگامی که شیخ احمد ضیافتی
کافی به منظور زیارت عازم
شهر بود اتومبیل وی در بین راه
قوچان مشهد با دو اتومبیل دیگر
تصادف و در نتیجه خود او به
اتفاق فرزند 10 ساله اش و هفت
نفر دیگر کشته شدند او از
وعاظ معروف در خراسان بود.
(ر.ک : کرباسچی غلامرضا، هفت
هزار روز تاریخ ایران و انقلاب
اسلامی، بنیاد، چاپ اول، 1371، ج
2، ص 867؛ ساواک و روحانیت،
حوزه هنری سازمان تبلیغات، تهران
1371، ج 1، صص 260 ـ 261)
2ـ در اسناد ساواک درباره
تشیع جنازه چنین آمده است:
صبح 31 /4 /57 در هنگام
تشیع جنازه که با شرکت 10
هزار نفر از قشریون مذهبی و
دیگر طبقات مختلف مردم برای
«طواف به صحن حضرت رضا
(ع) برده شد و آیه اللّه عبداللّه
شیرازی به جنازه نماز گذارد در
جریان مذکور که مأمورین
انتظامی برای متفرق کردن
گروهی از قشریون مذهبی که به
دادن شعارهای ضد میهنی
مبادرت کرده بودند اقدام و در
این موقع از سوی اخلالگران
نارنجکی به سوی مأمورین
پرتاب شده که منفجر لیکن به
کسی آسیب وارد نشده بود
متعاقبا چند نفر از عوامل
اخلالگر با چاقو یک نفر پاسبان
را از ناحیه شکم مورد حمله
قرار داده اند که او شهید شد و 5
نفر دیگر نیز جراحاتی
برداشته اند ضمنا ضارب پاسبان
بوسیله مأمورین دستگیر شده.
»
اما برخی از منابع دیگر ذکر
می کنند :
«چون جمعیت زیادی در
تشییع جنازه بود مأمورین
دولت برای متفرق ساختن آنان
از گاز اشک آور استفاده کردند
مردم در این موقع دست به
تظاهرات زدند مأمورین امنیتی
برای جلوگیری از وخیم تر شدن
اوضاع جنازه را از دست مردم
خارج ساخته و با یک هواپیمای
ارتش به تهران حمل نمودند در
این تظاهرات و حملات پلیس
عده زیادی مجروح و مصدوم
شدند».
بعد از این حوادث علمای
خراسان روز سه شنبه 18 شعبان
را عزای عمومی اعلام کردند.
(ر.ک : ساواک و روحانیت، حوزه
هنری تبلیغات، ج 1، تهران 1371،
صص 260 ـ 261 ؛ شاکری رمضانی،
انقلاب اسلامی مردم مشهد از آغاز تا
استقرار جمهوری اسلامی، مشهد
1362، چاپ دوم، ص 85)
3ـ شایعه بوده است.
4ـ عالم ربانی، آیت الله حاج
میرزا جواد آقا تهرانی در سال
1283 هجری شمسی در تهران
دیده به جهان گشود.
پس از
تحصیلات مقدماتی در تهران به
قم روانه شد.
و از محضر آیه اللّه
العظمی مرعشی نجفی استفاده
نمود.
سپس روانه نجف اشرف
گردید و از محضر حاج شیخ
مرتضی طالقانی و شیخ محمد
تقی آملی کسب فیض کرد.
سپس
به تهران بازگشت و پس از
اقامتی کوتاه در تهران در حدود
سی سالگی به مشهد مقدس
مشرف گشت.
نخست از درس
حاج شیخ هاشم قزوینی بهره
گرفت و سپس به حوزه درس
خارج فقه و اصول مرحوم میرزا
مهدی اصفهانی حاضر گردید و
حدود ده سال از محضر آن
حکیم واصل استفاده کرد.
مکتب
این استاد چنان در او رسوخ
نمود که تا پایان عمر در تبیین و
ترویج مبانی علمی استاد
کوشید.
بعد از فوت مرحوم
میرزا مهدی اصفهانی حدود
چهل سال به تدریس فقه و
اصول پرداخت مدتی نیز بنا بر
تقاضای طلاب، شرح منظومه
تدریس می کرد و اشعار و
نظرات ملاهادی سبزواری را
نقد می کرد به هنگام نقدآرای
فیلسوفان با ادب و تواضع از
آنان سخن می راند.
و از توهین
به بزرگان علم همواره پرهیز
داشت.
و با شروع جنگ تحمیلی
نیز لباس بسیجی پوشیده و در
جبهه های جنگ حاضر شد.
مرحوم میرزا جواد آقا جهت
کمک به محرومان برای نخستین
بار در مشهد به سال 1334 ه ش
خیریه ای را بنام درمانگاه خیریه
بینوایان تأسیس نمود.
در زمان
شاه در بیشتر راهپیماییهایی که
علیه رژیم پهلوی بر پا بود
شرکت داشت ...
در زمان جنگ
شش روزه اعراب و اسرائیل در
کلاس درس تفسیر قرآن
می گریست و می گفت کاش در
صحرای سینا بودم و کفش
سربازهای مصری را جفت
می کردم ...
سرانجام پس از 85
سال زندگی آکنده از افتخار
دیده از جهان فرو بست.
( علمای مذهبی مشهد، پایان نامه
دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ،
احمدیان پور، 1375، ص 67،
دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد)
1ـ در اسناد از بررسی و تحقیق
خبری نیست.
منبع:
کتاب
عبدالعظیم ولیان به روایت اسناد ساواک صفحه 392