درباره: جلالالدین سادات آلاحمد
متن سند:
از: ۳۱۲ تاریخ: ۲۹/۱۲/۴۶
گزارش
درباره: جلالالدین سادات آلاحمد
محترماً به استحضار میرساند.
نامبرده بالا اصلاً از یک خانواده روحانی است که نحوه تربیت اولیه خانوادگی در وی ایجاد عقدههایی نموده مضاف به اینکه پس از ازدواج از اولاد محروم مانده و نتیجتاً بهصورت عنصری فاقد احساسات و عاطفه ازنظر انسانیت درآمده است. از لحاظ سیاسی مشارالیه به علت رویگردانی اولیه از مذهب نسبت به حزب منحله توده گرایش یافته و از سال ۱۳۲۱ به عضویت این حزب در آمده و عضویت شورای نویسندگان روزنامه مردم ارگان حزب مزبور بوده و تا عضویت کمیته ایالتی ترقی کرده پس از آن با خلیل ملکی از حزب منحله توده انشعاب و در سال ۱۳۲۹ با تأسیس حزب نیروی سوم با دکتر مظفر بقائی همکاری خود را آغاز و از گردانندگان حزب زحمتکشان و از نویسندگان روزنامه شاهد ارگان حزب مذکور بوده است. به دنبال انشعاب خلیل ملکی و هوادارانش از این حزب و ایجاد حزب نیروی سوم در سال ۱۳۳۱ مشارالیه عملاً وارد حزب نشده لیکن از آن زمان تاکنون از مشوقین و مشاورین نزدیک خلیل ملکی بوده است. جلال آلاحمد ازجمله نویسندگانی است که همیشه با دولت و رژیم مخالف بوده و نوشتههایش همواره دارای جنبههای تند انتقادی علیه وضع مملکت بوده و هست.
مشارالیه به دنبال مسافرتی که در سال ۴۴ به آمریکا کرده با سران جبهه ملی در کشور مزبور مذاکره و به آنان قول داده که مساعی لازم در جهت اعمال نظریات و خواستههای آنها در ایران بنماید. نامبرده در سال ۴۴ در تهران با مخبر روزنامه لوموند تماس گرفته و مطالب غیرواقعی پیرامون وضع زندانیان و محاکمه آنان به او گفته تا در روزنامه مذکور درج گردد.
این شخص به دنبال دستگیری خلیل ملکی در سال ۴۴ فعالیت شدیدی را آغاز و در آن زمان تلاش محسوسی برای چاپ مدافعات وی به عملآورده که در ایران به نتیجه نرسیده و طی سلسله مقالاتی که در این مدت از او در جراید منتشر شده جنبههای تند انتقادی علیه مصالح مملکت به کار رفته و در یک سال اخیر ضمن ارتباط با خارج از کشور برای احیای مجدد جبهه ملی با هدایتالله متیندفتری، داریوش فروهر، خلیل ملکی و سایر کسانی که در این راه تلاش دارند تشریک مساعی نموده است.
به دنبال اعلام خبر تشکیل کنگره نویسندگان، شاعران و مترجمان ایرانی و پس از آن که جامعه سوسیالیستهای ایرانی در اروپا اعلامیهای در جهت تحریم این کنگره منتشر کردند نامبرده تلاش وسیعی را جهت جلب نظر نویسندگان و شاعران و مترجمان ایرانی برای تحریم کنگره مزبور به عملآورده و با تهیه طوماری آن را به امضاء بیش از ۱۰۰ نفر از این افراد رسانده است.
نظریه:
مجموع اقدامات و فعالیتهای نامبرده بالا نشان میدهد که مشارالیه فردی است که از هر فرصت جهت اجرای نظریات خود استفاده و همواره مترصد موقعیت است تا به نحوی مخالفت خود را با وضع موجود مملکت نشان دهد. این شخص فردی است زیرک که تا به حال مدرک محکمه پسند و مستندی علیه خود به دست نداده و بهعلاوه به جهت اینکه نویسندهای مشهور است دارای معروفیت بوده و دستگیری و تعقیب وی پیش از آن که مفید به فایدهای باشد موجب بروز جنجال تازه و مبنای تحریکات جدیدی از سوی مخالفین قرار میگیرد و در عین حال نمیتوان او را به حال خود رها ساخت و نسبت به رفتار او بیاعتناء ماند. نظر به اینکه نامبرده انگیزه خود را از همه این اقدامات فقر و ناراحتیهای عمومی در داخل مملکت قلمداد مینماید به نظر این بخش چنانچه ترتیبی اتخاذ گردد که سریعاً مشارالیه از طریق وزارت آموزشوپرورش بهعنوان وابسته فرهنگی به هندوستان منتقل گردد حاوی دو نتیجه خواهد بود اول آن که نامبرده با مشاهده فقر و فاقه فاحش و چشمگیر مردم هندوستان از نزدیک و مقایسه آن با وضع مردم ایران پی به اشتباهات دیرینه خود برده و متوجه خواهد شد که برخلاف تصور او مملکت ایران و مردمش در رفاه بسر میبرند و در همسایگی این مردم ملتی زندگی میکنند که از احتیاجات مبرم و اولیه زندگی محرومند. نتیجه دیگر این اقدام این خواهد بود شخص مورد بحث به فاصله قابل توجهی از محیط ایران دور و مجالی برای ادامه تحریکات و فعالیتهای مضره نخواهد داشت.
با عرض مراتب بالا مستدعی است در صورت تصویب اجازه فرمایند به همین ترتیب اقدام گردد
۷/۱/۷ اقدام شود
دوباره به آقای خوانساری یادآوری شد گفتند اقدام کردهاند قریبا به نتیجه میرسد ثابتی
۷/۳/۴۷ در اجرای امر با جناب آقای وزیر آموزشوپرورش مذاکره و ایشان ضمن موافقت گفتند وابستگی فرهنگی مربوط به وزارت فرهنگ و هنر است که با تصویب تیمسار مدیریت کل با جناب آقای خوانساری مذاکره و قرار شد ایشان اقدام لازم در این باره به عمل آورند. ثابتی ۹/۱/۴۷
در اجرای اوامر آقای ثابتی مستقیم با مقام آموزشوپرورش تماس و اقدام شود. ۸/۱/۴۷
منبع:
کتاب
جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک صفحه 163