تاریخ سند: 5 مهر 1343
موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان
متن سند:
شماره: 732
پیش از ظهر روز جمعه 3 /7 /43 جلسه هفتگی منزل اسداله رشیدیان
تشکیل شد و در حدود شصت نفر و از جمله شادورز شهردار شهر آراء ـ حسام
مقاطعه کار ـ سرخوش کارمند وزارت دارایی ـ گودرزی و دانشگر کارمندان
بنگاه راه آهن و چند نفر از کارگران آن بنگاه ـ مهندس انصاری کارمند وزارت
آبادانی و مسکن ـ حسین
رمضان یخی ـ سرهنگ
پهلوان افسر شهربانی
سرهنگ تاج بخش فرمانده
پادگان جمشیدیه ـ یک نفر
ستوان یکم شهربانی روحی
کارمند انجمن حمایت
کودکان ـ یلان کارمند اداره
ساختمان وزارت فرهنگ
مهندس واسعی ـ روستا
(برادر رضا روستا) ـ طرلان
(همان شخصی است که
سابقا در گزارشات به نام
طلان نوشته می شد که معلوم
شد نام صحیح خانوادگیش
«طرلان» می باشد) چند نفر
از کارگران شرکت نفت در آن شرکت کردند.
در این جلسه با وجود اینکه مهندس انزلچی به مراجعین وعده می کرد که تا
ساعت 11 رشیدیان به جلسه خواهند آمد ولی رشیدیان تا پایان جلسه (یک
بعدازظهر) نیامد و طبق اطلاع مشارالیه در تهران بوده و علت عدم حضورش
معلوم نیست.
حسام به سرخوش اظهار داشت که به قرار اطلاع موثق دکتر آیت اله زاده
اصفهانی1 در کشور مصر اقدام به تشکیل ایران آزاد کرده است و فعالیت شدیدی
علیه ایران می نماید و شدیدا با دولت مصر همکاری می نماید و در نتیجه کاملاً
مردود دستگاه و شاه واقع شده است.
از طرفی دکتر آیت اله زده که مورد خشم
دولت و شاه بوده به علت کشیدن چند قطعه چک بی محل و داشتن بدهی به
اشخاص بنا به درخواست دولت ایران توسط پلیس بین المللی در کشور سوئیس
دستگیر شده و قریبا به ایران اعزام خواهد شد و سرخوش در حالی که اظهارات
حسام را علنا بازگو کرد و حاضرین در اتاق استماع می کردند گفت از دکتر
آیت اله زاده اصفهانی فوق العاده بعید است که مبادرت به اقدامات مضره علیه
ایران و شاهنشاه بنماید زیرا
اصولاً نامبرده به امر
شاهنشاه و به خرج معظم له
در اروپا تحصیل کرده است
و به علاوه مشارالیه همواره
مأموریت های سیاسی
داشته و به کشورهای عربی
و خاورمیانه و افریقا آمد و
رفت می کرده است منتها
ممکن است تشکیل ایران
آزاد توسط وی در مصر با
صوابدید و دستور قبلی
دولت ایران بوده که بهتر
بتواند در عناصر مخالف
ایران نفوذ پیدا کند و حالا که
مأموریتش پایان یافته برای
نجات و حفظ جانش که مورد سؤقصد جاسوسان مصری واقع نشود او را توسط
پلیس بین المللی دستگیر کرده اند که به ایران بازگشت دهند و به طور کلی دکتر
آیت اله زاده اصفهانی از سیاستمداران مورد اعتماد دستگاه و شخص شاهنشاه
بوده است.
صحبت از برکناری دکتر ارسنجانی از مشاغل دولتی به میان آمد و حسام گفت
گویا مشارالیه حدود سه روز است که بازداشت و زندانی شده است.
مهندس
واسعی گفت شایعه بازداشت دکتر ارسنجانی صحیح نیست و روز گذشته یکی از
دوستان من نزد دکتر ارسنجانی تلفن کرد و موضوع شایعه را به او اطلاع داد و
دکتر ارسنجانی چند دقیقه تلفونا با دوست من صحبت کرد.
سرخوش گفت
ارسنجانی مرد بسیار کثیفی و ناپاکی است و رابطه روحانیون و اعلیحضرت
همایونی را نامبرده به هم زد و موجب کدورت فیمابین شد و مسئله اصلاحات
ارضی هم اگر هوچیگری و سوءنیت وی نبود کاملاً بدون سر و صدا صورت
می گرفت و موجب این همه ناراحتی برای شاهنشاه نمی شد.
منتها اعلیحضرت
همایونی با علم به ماجراجویی و عدم صلاحیت اخلاقی وی بنا به مصلحت او را
به وزارت کشاورزی
منصوب کردند و در عین
حال تمام اعمال و رفتارش
مورد مراقبت و کنترل بود و
اکنون که مقتضیات سیاسی
ایجاب می کند باید کیفر
خیانت های خود را به بیند.
سرخوش افزود که
مأموریت وی از طرف
خارجی ها همواره این بوده
که بین طبقات مردم ایجاد
اختلاف نموده و طبقات
مردم را نسبت به مقام
سلطنت بدبین کند در حالی
که کاملاً امکان داشت به
جای این همه سر و صدا و
جنجالی که برای اجرای قانون اصلاحات ارضی به راه انداخت شخص شاهنشاه
بانفوذ کامل معنوی و مادی که داشته و دارند مالکین بزرگ را احضار و آنها را
مکلف می فرمودند که مانند خود شاهنشاه که املاک موروثی خودشان را بین
کشاورزان تقسیم فرمودند آنها هم بین کشاورزان مربوطه تقسیم و بهاء عادله آن
را به اقساط دریافت کنند و طبعا مالکین هم مجبور به اطاعت از اوامر شاهنشاه
بودند.
منتها چون هدف دکتر ارسنجانی جنجال و به هم ریختن دستگاه و ایجاد
شورش و آشوب بود این مسئله را به صورت دیگری در آورد و خوشبختانه
موفق به ایجاد هرج و مرج و شورش و انقلاب نگردید.
حسام گفت دکتر ارسنجانی را من بهتر از هرکس می شناسم (منظورش در موقع
فعالیت مشترک با دکتر ارسنجانی در حزب منحله توده است) و شخص کثیف و
کلاشی است و نامبرده که دیناری ثروت و سرمایه نداشت چندی قبل یک باغ و
ویلا در دزاشیب شمیران به مبلغ چهار میلیون تومان خریداری کرده و اکنون که از
وی بازخواست می کنند که این مبلغ را از کجا بدست آورده ای پاسخ داده است که
وکالت وارث عباس میرزا اسکندری را نموده و مبلغ مزبور را از وارث آن مرحوم
به عنوان حق الوکاله دریافت
کرده است.
حسام گفت هر
فرد عوام هم می داند که
ادعای وی دروغ است و
مبلغ مزبور و شاید میلیونها
تومان دیگر را خارجیها به
وی حق الزحمه مأموریت به
او داده اند و به طور کلی
نامبرده اکنون میلیاردر
می باشد.
سرخوش گفت مسئله قتل
مهندس ملک عابدی در
فارس از صحنه سازیهای او
بود و ملک عابدی به
هیچ وجه برای اجرای قانون
اصلاحات ارضی کشته
نشد.
بلکه وی هنگامی که به یک منطقه کوهستانی به شکار رفته بود و تیراندازی
کرد راهزنان و اشرار آن منطقه به تصور اینکه وی مأمور دولت بوده و در تعقیب
آنها است او را مورد حمله قرار دادند و به قتل رسید و این موضوع را اشرار مزبور
که ضمن غائله فارس دستگیر شدند در بازجویی خود اعتراف کردند.
دکتر
ارسنجانی حداکثر بهره برداری را از قتل ملک عابدی کرد و حتی شاهنشاه را در
اشتباه گذاردند و شاهنشاه به منزل فرزندان ملک عابدی تشریف فرما شدند و به
تصور اینکه پدر آنها حین انجام وظیفه و به خاطر اجرای قانون به قتل رسیده
مستمری هم برای وارث ملک عابدی مقرر فرمودند.
حسام گفت ملک عابدی مرد بسیار کثیف و دزدی بود که قبل از مرگش پرونده
سوءاستفاده و اخاذی او در دادگستری شیراز مورد رسیدگی قرار گرفته بود و
قرار بود به زودی تسلیم دیوان کیفر شود و چنین شخص ناپاکی را ارسنجانی
شهید راه سعادت کشاورزان اعلام کرد.
همچنین برادر دکتر ارسنجانی به نام
مهندس ارسنجانی1 که اکنون عضو هیأت مدیره شرکت سهامی کارخانجات
ایران است من او را به خوبی می شناسم و در سال 37 که وی در تبریز بود وضع
مالی بسیار بدی داشت ولی پس از آنکه در شرکت فرش ایران و سپس عضو
هیأت مدیره شرکت کارخانجات ایران منصوب شد اکنون در حدود چهار میلیون
تومان ثروت دارد.
مهندس واسعی گفت شایع است که برکناری دکتر ارسنجانی
به علت مقالهای بوده که روز قبل از اعلام برکناری وی در روزنامه بامشاد2
نوشته بود.
حسام پاسخ داد علاوه بر مقاله ای مزبور مصاحبه هم برخلاف
مصلحت دستگاه در ایتالیا کرده ولی موضوع مهمتر از این دو مطلب است.
سرخوش گفت روز گذشته شخصی اظهار می داشت شاید علت برکناری دکتر
ارسنجانی این است که می خواهند در آتیه نزدیک مقام نخست وزیری به او
بدهند و من پاسخ دادم هر قدر کشور بدون حساب و کتاب باشد به چنین
شخصی دیگر شغل حساسی نخواهند داد (سرهنگ تاج بخش که مطالب بالا را
استماع می کرد بدون اظهارنظر ساکت بودند).
در اتاق دیگر راجع به کمبود معلم و دبیر در مدارس صحبت شد و مهندس انزلچی
در دفاع از دستگاه گفت گرچه توقعات مردم زیاد است ولی باید حق داد که
مملکت با سرعت رو به ترقی و تکامل گذارده است و دستگاه قادر نیست که یک
مرتبه چندین هزار معلم و دبیر تربیت و به مدارس اعزام دارد ولی دائما دستگاه
در تلاش است که دانشگاه و مدارس و صنعت را توسعه بدهد و تا به حال هم واقعا
به طور محسوسی توسعه یافته است و باید کاملاً خوشبین و به آینده امیدوار بود و
اعلیحضرت تصمیم گرفته اند که اکثر امور را بدست خود مردم بدهند و فقط دولت
نظارت داشته باشد.
جلسه در ساعت 1300 پایان یافت.
توضیحات سند:
1ـ موسی آیت اللهزاده اصفهانی
معروف به موسوی فرزند سید
حسن در سال 1309 شمسی در
نجف اشرف متولد شد.
وی که نوه
دختری مرحوم آیت الله سید
ابوالحسن اصفهانی(ره) از مراجع
بزرگ شیعیان بود، در سال 1325
به عنوان طلبه ای جوان به ایران
مراجعت و در اصفهان سکنی
گزید.
پس از مدتی به اتفاق
عموی خود به تهران عزیمت کرد
و به احترام پدر بزرگش مورد
تجلیل فراوان مردم قرار گرفت
بطوری که هدایای زیادی از
شهرهای مختلف برای او ارسال
شد.
در رشته حقوق، لیسانس
گرفت و سپس به اروپا رفت.
وی
پس از گذراندن دوره دکتری، به
ایران بازگشت.
او که جوان عیاش
و بی بندوباری بود، پس از مدتی
هر آنچه داشت صرف عیاشی نمود
و اغلب با لباس روحانی در
مجالس عیش و نوش شرکت
می کرد و به سبب همین
خصوصیات مورد لطف و توجه
حسین علاء قرار گرفت و به دربار
شاهنشاهی راه یافت.
وی ضمن
عضویت در حزب ملیون، مدتی با
سمت استادیار در دانشگاه تهران
مشغول به کار شد و در سال
1339 در انتخابات دوره بیستم
مجلس شورای ملی به نمایندگی
مردم لنجان اصفهان به مجلس راه
یافت.
ولی پس از عدم موفقیت
در انتخابات مجلس بیست و یکم
بتدریج با مخالفین دولت همصدا
شد و پس از اینکه مبالغی وجه
نقد از بانک ها و افراد مختلف به
صورت قرض و چک بی محل
دریافت کرد و قادر به پرداخت آن
نشد در خرداد سال 1343 به
عراق و از آنجا به مصر فرار کرد و
در قاهره ضمن اعلام موجودیت
نهضت ایران آزاد، علیه
رژیم شاه اقدام به فعالیت کرد.
در
سفر به فرانسه به علت درخواست
دادستان عمومی تهران به اتهام
صدور چک بی محل در 25
شهریور ماه 1343 توسط پلیس
فرانسه دستگیر و مدت 5 ماه در
آن کشور زندانی بود.
پس از
آزادی، به عراق رفت و
ملاقات هائی با مخالفین شاه، از
جمله تیمور بختیار انجام داد.
اما
وی همواره مورد اعتماد مقامات
عراقی بود و در سال 1345 پس
از اخذ شناسنامه عراقی و قبول
تابعیت آن کشور به عنوان
استادیار دانشگاه بصره مشغول به
کار شد.
وی پس از ورود به عراق
پیوسته تحت تعقیب شدید
ساواک بود؛ به گونه ای که طی
سالهای 48 الی 53 ساواک مصمم
به ترور او گردید، اما موفق نشد.
آیت الله زاده پس از پیروزی
انقلاب اسلامی به ایران آمد.
سابقه و عملکرد سوء وی در
گذشته موجب کناره گیری عناصر
انقلاب از او شد.
لذا مجددا به
عراق رفت و سفرهایی به برخی
کشورهای اروپایی و آمریکا
نمود.
او فعالیت علیه انقلاب
اسلامی را با انتشار برخی
جزوات و کتب شروع کرد.
در
دوران جنگ تحمیلی بارها از
رادیو بغداد به تبلیغات علیه میهن
اسلامی و مردم مسلمان ایران
پرداخت.
اصفهانی در اواخر دهه
60 عازم آمریکا شده و پیوسته در
صدد مطرح کردن خود به عنوان
رهبر شیعیان شمال آمریکا
می باشد.
ر.ک : سپهبد تیمور
بختیار به روایت اسناد ساواک، ج
2، صص 208ـ 210.
شهید اندرزگو به روایت اسناد
ساواک، ص 105.
اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی.
1ـ سید زین العابدین ارسنجانی
معروف به آقامیر فرزند سید
محمد حسین نماینده دوره های
21 و 22 کرج در مجلس شورای
ملی، در سال 1294 شمسی
متولد شد.
در دوران حکومت
قوام السلطنه مدتی عضو حزب
دموکرات ایران بود و
فعالیت هایی به نفع آن حزب
انجام داد.
وی فردی معتقد به
رژیم پهلوی و اصول انقلاب
سفید شاه بود و در تشکیل کمیته
حزب ایران نوین در شهرستان
کرج فعالیت می نمود.
او که قبلاً
زراعت می کرد و از اعضای
اتحادیه خرده مالکین بود، با
حزب رستاخیز کرج نیز همکاری
داشت.
در سال 1354 داوطلب
نمایندگی دوره 24 مجلس شد.
وی برای مراسم سوم اسفند از
غلامرضا پهلوی (برادر شاه) و
شریف امامی و عده ای از
نمایندگان در کرج پذیرایی نمود
و نشانهای تعاون روستایی،
تاجگذاری و نشان درجه 3
اصلاحات ارضی را دریافت
نمود.
ساواک در سال 1348 با
استخدام او به سمت خادم
افتخاری آستان قدس رضوی
موافقت کرد.
در سال 1356 با
صدور گذرنامه وی به مقصد
لندن و اسرائیل جهت دیدار
فرزندانش و معالجه خود
موافقت شد.
ر.ک: اطلاعات، شماره
11224، سال 1342.
ر.ک : اسناد ساواک،
پرونده های انفرادی.
2ـ مجله بامشاد به صاحب
امتیازی اسماعیل پوروالی و
سردبیری مرتضی عسکری با
روش سیاسی، اجتماعی و هنری
به صورت هفتگی در تهران در
سال 1337 شروع به انتشار
نمود.
این مجله مدتی به صورت
روزنامه نیز منتشر شد.
فهرست
روزنامه های موجود در کتابخانه
ملی ایران.
تهیه و تنظیم: بیژن سرتیپ زاده با
همکاری کبری خداپرست، ص55
اسناد این مجله نیز به زودی به
دست انتشار سپرده خواهد شد.
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 199