تاریخ سند: 4 اردیبهشت 1357
مسافرینی که اخیراً از زیارت خانه خدا بازگشتهاند اظهار مینمایند
متن سند:
از: 231 تاریخ: 4 /2 /2537[1357]
به: 311 شماره: 28107 /231
گزارش خبر
مسافرینی که اخیراً از زیارت خانه خدا بازگشتهاند اظهار مینمایند.
1. بر دیوار قبرستان بقیع نیز شعارها[ی] ضدمیهنی نوشته شده است.
2. یک نفر آخوند ایرانی مقیم مکه1 که خود را نماینده خمینی معرفی کرده، تبلیغات زیادی برعلیه کشور ایران مینماید و عصرها نیز در جنب کعبه در لوای هدایت و سخنرانیهای مذهبی، مسافرین ایرانی را به دور خود جمع و بر ضد کشور تبلیغات ضدمیهنی مینماید.
توضیح منبع . با مشخصاتی که این مسافرین درباره آخوند ایرانی فوقالذکر اظهار میدارند، به نظر میرسد که شیخ محمد صادقی2 میباشد.
مراتب جهت اطلاع و هرگونه بهرهبرداری اعلام میگردد.
محترماً به استحضار میرساند. 8 /2 /37
با توجه به اوامر ریاست اداره که فرمودند که روز قبل گزارش مشابهی در این مورد به بخش 312 رسیده است، عیناً جهت هرگونه اقدام مقتضی به... بخش 312 ... میرسد. از طرف رئیس بخش 311...
توضیحات سند:
1. در اصل: کله.
2. آیتالله محمد صادقی تهرانی، فرزند رضا در سال 1307 ﻫ ش در تهران متولد شد، پس از اتمام تحصیلات جدید تا مقطع «سیکل دوم»، به تحصیل علوم دینى روى آورد و به کسوت روحانیت درآمد و به مدت دوازده سال در شهر مقدس قم و در جمع طلاب مدرسههاى فیضیه به تحصیل پرداخت. وی پس از اخذ «تصدیق مدرسى» وارد دانشگاه تهران (دانشکده معقول و منقول) شد و پس از اخذ مدرک لیسانس، به عنوان دبیر به استخدام «وزارت فرهنگ» (آموزش و پروش فعلى) درآمد. از سال 1337 در خلال تبلیغ و تدریس و تألیف، به تحصیل در دوره دکترى اشتغال ورزید و در سال 1343 فارغالتحصیل شد.
هنگام فعالیتهاى فداییان اسلام در قم و تهران از آنان هوادارى نمود و در زمان مصدق نیز در چند منبر به طرفدارى از او پرداخت. از سال 1336 تا زمانى که مرحوم آیتالله کاشانى در قید حیات بود، منبرى ویژه ایشان محسوب مىشد و همواره در خطابههاى خویش از آن مرحوم تجلیل مىنمود. اولین سخنرانیهاى تند او علیه دستگاه حکومت طاغوت از سال 1343 آنگاه که در عراق بود، شروع شد. در همان زمان ساواک تصمیم گرفت با تمدید گذرنامهاش مخالفت کند و از طرق مختلف دیپلماسى و هماهنگى با مقامات عراقى او را به ایران بازگرداند و با وى برخورد کند؛ که موفق به این کار نشد. با صدور و پخش اعلامیهاى توسط ایشان در مکه به زبان عربى با امضاى «حزباللّه» علیه حکومت شاه در خصوص انقلاب به اصطلاح سفید، «اردلان» سفیر کبیر شاه در عربستان به دولت عربستان شکایت کرد. در نتیجه این شکایت دکتر صادقى دستگیر و پس از چندى با وساطت ایرانیان، آزاد و از همانجا عازم عراق شد.
در سال 1348 در پى ردّ درخواست دولت بعث در خصوص انجام سخنرانى علیه حکومت ایران، زمینه را مساعد حدس زده از طریق نامهاى به دوست خود «آقاى موسوى واعظ» از او در برابر دولتیان ـ براى بازگشت به ایران و نادیده گرفتن گذشتهها ـ استشفاع کرد؛ لیکن ساواک پذیرش آن را منوط به صدور اعلامیه و انجام سخنرانى به نفع شاه و عذرخواهى رسمى از گذشتهها دانست وی با گذرنامهاى جعلى از عراق به لبنان سفر کرد و در مسجد «برج البراجنه» چند سخنرانى علیه عراق، به خاطر اعدام پنج طلبه شیعه ایراد کرد.
از همان زمان مسجد برج البراجنه پایگاه فعالیتهاى وى در لبنان شد و تا سال 54 این فعالیتها علیه دستگاه شاه و در جهت حمایت از فلسطینیان ادامه یافت. وی سپس راهى عربستان شد و بسیار کوشید تا مقامات سعودى را براى صدور اجازه تدریس در مکه معظمه متقاعد کند، لیکن سخنرانى وى علیه تاریخ شاهنشاهى، سفارت ایران در عربستان و ساواک را برآشفته و عصبانى کرد و آنان تمام همّ خود را مصروف جلوگیرى از فعالیتهاى او کردند.
با اطلاع از هجرت امام (ره) از نجف به پاریس، به امام (ره) ملحق شد و به نمایندگى از ایشان در «خانه ایتالیا» شرکت کرد و «حکومت اسلامى» را تبیین نمود.
از دیگر اقدامات او مىتوان به تأسیس جمعیت امر به معروف و نهى از منکر در عراق اشاره کرد که ساواک و عوامل وابسته به حکومت ایران همواره در صدد برهم زدن مجالس آن بودند. از وى تألیفات بسیارى در زمینههاى مختلف از جمله «تفسیر قرآن» با نام «تفسیر الفرقان» به جاى مانده است. آیتالله صادقی در فروردین 1390 دار فانی را وداع گفت و در جوار حق آرمید.
(اسناد ساواک - پرونده انفرادی)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 12 صفحه 32