تاریخ سند: 14 مهر 1344
متن تلگراف آقای شریعتمداری
متن سند:
تاریخ:14 /7 /1344
متن تلگراف آقای شریعتمداری1
پس از اقدامات فراوانی به قرار اطلاع واصله موافقت کردهاند که حضرت آقای آیتاله خمینی به نجف اشرف مشرف2 شوند. امیدوارم به لطف خداوند متعال وسائل مراجعت ایشان به قم نیز فراهم گردد.
سید کاظم شریعتمداری
اهواز ـ جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید اسماعیل مرعشی، دامت برکاته
مشهد ـ جناب مستطاب حجت الاسلام و المسلمین آیتاله آقای حاج سید محمدهادی المیلانی
مشهد ـ جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج آقا حسن طباطبائی قمی
دزفول ـ جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای نبوی3
شیراز ـ جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید عبد الحسین دستغیب4
آبادان ـ جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای قائمی
اهوازـ جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای علمالهدی
اهواز ـ جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای بهبهانی
شیرازـ جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای شیخ بهاءالدین محلاتی
اصفهان ـ جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای خادمی
اصفهان ـ جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج رحیم ارباب5
یزد ـ جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای صدوقی
کرمان ـ جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای صالحی
خرمشهر ـ جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای شیخ محمدطاهر شبستری ]آل شبیر[
توضیحات سند:
1. تاریخ مزبور با توجه به گزارش خبر (440 ـ 15 /7/ /1344) تنظیم شده است.
2. انتقال امام (ره) به عراق: روز سهشنبه سیزده مهر ماه 1344 ﻫ ش هواپیماى حامل امام و شهید حاج مصطفى خمینى از ترکیه به سوى عراق پرواز کرد. در ابتدا از ورود امام کسى خبر نداشت ولى دیرى نپائید که خبر ورود امام به عراق برقآسا در محافل روحانى نجف اشرف طنین افکند لیکن براى هیچکس این خبر باورکردنى نبود. سیل عظیمى از عالمان و روحانیان به کاظمین رفته و ورود امام را تبریک مىگفتند. عصر روز پنجشنبه 15 /7 /1344 امام به طرف سامرا حرکت کردند. در سامرا انبوهى از برادران شیعه و سنى همراه با علماء و روحانیون به استقبال امام شتافتند. عصر روز جمعه 16 /7 /1344 امام خمینى عازم کربلا شدند. مردم براى استقبال 30 کیلومتر از شهر خارج شده بودند. امام با دیدن استقبالکنندگان از خودرو خارج شده و به میان جمعیت رفتند. پس از یک هفته توقف در کربلا در تاریخ 23 /7 /1344 به سوى نجف اشرف حرکت کردند. از نجف حدود 80 دستگاه خودرو که سرنشینان آن را علماء و روحانیون و شمارى از مردم نجف تشکیل مىدادند براى استقبال امام حرکت کرده بودند. شهر نجف به مناسبت ورود امام جلوه دیگرى داشت.
با انتشار خبر انتقال امام خمینى (ره) از تبعیدگاه ترکیه به عراق شور و شعف و شادى سراسر ایران را فرا گرفت. مردم با احساس آرامش خاطر به پخش شیرینى و جشن و چراغانى پرداختند و از آنکه مرجع تقلیدشان از چنگال خونریز شاه به سلامت رهیده است به شکر و سپاس و نیایش دست یازیدند و این موهبت را به یکدیگر تبریک و تهنیت گفتند.
علماء و روحانیون مبارز و پاسداران نهضت امام خمینى در حوزه علمیه قم از آنجا که دریافتند که رژیم شاه با انتقال قائد بزرگ به عراق که قهراً به نگرانى و ناراحتى افکار ملت ایران و آزادیخواهان جهان در مورد تبعید ایشان پایان خواهد داد ضربه مهلک و جبرانناپذیرى بر پیکر نهضت مقدس ایشان وارد کرده است و تودههاى رنجدیده ایران را براى مدتى دراز از توفیق رهبریها و راهنماییهاى آن رهبر سترگ محروم ساخته است. سخت نگران و خشمگین گردیدند و به منظور خنثى کردن این توطئه شوم رژیم شاه و فروزان نگهداشتن آتش خشم و عصیانى که در میان تودهها جهت ادامه تبعید قائد بزرگ اسلام شعلهور گردیده است به یک سلسله فعالیتهایى دست زدند و طى صدور اعلامیهها و نامههایى سرگشاده روى ادامه تبعید ایشان، سخت تکیه کرده و به ملت اسلام در مورد توطئه شاه از انتقال امام خمینى (ره) به عراق هشدار دادند.
3. آیتالله سید اسدالله نبوی دزفولی، فرزند ارشد مرحوم آقا سیّد عبدالحسین، در 1275 ﻫ ش در دزفول به دنیا آمد. پدرش سید عبدالحسین نبوی دزفولی بود. مرحوم نبوی در اَوان صباوت، پدر بزرگوار خود را از دست داد و خود عملاً سرپرست خانواده شد. بعد از فراگیری صرف و نحو، قسمتی از علوم منطق و اصول را در خدمت دایی بزرگوار خویش علامه آقا شیخ محمّد سبط شیخ انصاری، به کمال رسانیدند و درس خارج فقه، را در محضر آیتالله حاج شیخ محمّدرضا معزّی دزفولی، تا مقام اجتهاد تکمیل نمودند. مدّتی نیز در شهر نجف اشراف، در محضر آقا شیخ ضیاءالدّین عراقی تلمّذ کرد. فلسفه و منطق را از محضر آقا سیّد حسین بادکوبهای و شیخ حسین آستانهای استفاده نمود. عنایت استاد بزرگوارش، حاج شیخ محمّدرضا معزّی در تعلیم و احترام ایشان چشمگیر بود. پس از ارتحال مرحوم آیتالله معزّی در سال 1312ﻫ ش، ایشان بر مسند اجتهاد و مرجعیت مورد قبول عامه قرار گرفتند. در سال 1363 هجری قمری، به دستور ایشان مدرسه علمیهای در دزفول بنا نهاده شد، که تا آن زمان از حیث بنا و تشکیلات و کتابخانه مجهّز، بیسابقه بود. گفتنی است که حوزه درسی مرحوم آیتالله نبوی، در دزفول از مهمترین حوزهها بود. گذشته از مقام علمی و اخلاقی، درایت و استنباط ایشان در تدبّرات قرآنی فوقالعاده بود.
آیتالله نبوی که مرجع تقلید گروهی از مردم خوزستان و لرستان بود، در تیرماه 1362 از دنیا رفت.
4. آیتالله شهید سید عبدالحسین دستغیب، فرزند سید محمدتقى، در سال 1292 ﻫ ش در شیراز به دنیا آمد. از 12 سالگى به تحصیل علوم دینى پرداخت و پس از اتمام دروس سطح، امامت مسجد باقرخان را عهدهدار گردید. در سال 1314 به منظور ادامه تحصیلات راهى نجف اشرف شد. و از محضر اساتیدى چون مرحوم آیتالله حاج شیخ کاظم شیرازى، آیتالله حاج سید ابوالحسن موسوى اصفهانى، آیتالله العظمى حاج سید میرزا آقاى اصطهباناتى و آیتالله حاج میرزا على آقا قاضى طباطبائى کسب فیض نمود. در سن 24 سالگى موفق به کسب درجه اجتهاد گردید. پس از مراجعت از نجف اشرف، ضمن اقامه نماز جماعت در مسجد جامع تحقیق و تنویر افکار عموم، تحصیل و فراگیرى علم و دانش را ادامه داد. در ساده زیستن و دورى از تجملات مثالزدنى بود و در خانهاى محقر و ساده زندگى مىکرد. به مردم علاقه زیادى داشت و با افراد ضعیف جامعه همواره یار و یاور بود. مبارزات سیاسى ایشان به دوران رضاخانى و مسئله کشف حجاب باز مىگردد. وى با قیام حضرت امام خمینى در سال 1341 مبارزات خویش را آغاز نمود و در 15 خرداد بازداشت و به تهران اعزام گردید. در سال 1343 نیز، مجدّداً بازداشت و روانه زندان تهران و سپس تبعید شد. وى رهبرى مبارزات مردم فارس را، به عهده داشت. در 20 آذر 1360 هنگامى که عازم میعادگاه نماز جمعه بود توسط یکى از عناصر گروهک منافقین که حاوى بمبى بود به بهانه رساندن نامه به دست ایشان به درجه رفیع شهادت نائل مىگردند.
ر. ک: نفس مطمئنه، یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله شهید سید عبدالحسین دستغیب، کتاب دهم، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
5. آیتالله حاج آقا رحیم ارباب، فرزند على، در سال 1297 ﻫ.ق در چرمهین لنجان اصفهان متولد شد. پدرش عابدى زاهد، حکیم، فقیه، ریاضیدان و از مدرسین معروف اصفهان بود.
در سن هفت سالگى به اصفهان آمد و تحصیلات مقدماتى خود را نزد آخوند ملا حسن همامى فرا گرفت و سپس از حوزه فقه و اصول اساتید بزرگ اصفهان همچون مرحوم سید محمود کلیشادى، حکیم جهانگیر قشقایى، ملا محمد کاشانى، مرحوم خان، آیتاللهالعظمى سید محمدباقر درچهاى، حاجمیرزا بدیع موسوى درب امامى، آیتالله حاجآقا میراحمد آبادى، سیدابوالقاسم دهکردى و ... کسب فیض نمود. وى از خواص اصحاب مرحوم آخوند کاشى بود که مراحل سیر و سلوک را نزد او طى کرد و جامع محامد اخلاق و محاسن افعال گردید.
حاج آقا رحیم ارباب تمامى عمر خود را صرف تحصیل، تحقیق، تدریس و بیان احکام اسلامى نمود و تحقیقات وسیعى در فلسفه و الهیات اسلامى انجام داد و سالها فقه، فلسفه، نجوم و ادبیات عرب تدریس کردند و حوزه تدریس او از حوزههاى تحقیقى و ممتاز بشمار مىرفت. عده زیادى از آیات عظام، فضلاء و علماء بزرگ معاصر همچون آیتاللهالعظمى محمدحسین بروجردى از تربیتیافتگان آن مرحوم مىباشند. در سال 53 از طرف دانشگاه تهران دکتراى افتخارى رشته الهیات به ایشان اهدا شد.
سرانجام پس از 105 سال عمر با برکت در سال 1355 دار فانى را وداع و سر در نقاب خاک کشید و در تخت فولاد اصفهان (گلستان شهداء) به خاک سپرده شد.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی میرسید علی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک صفحه 77