صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : بازنشسته شدن رضا خزائلی دبیر تاریخ و جغرافیا

تاریخ سند: 14 بهمن 1347


موضوع : بازنشسته شدن رضا خزائلی دبیر تاریخ و جغرافیا


متن سند:

به : 322 از : 312 شماره : 42091 /20 ه م از ساعت 1730 روز 9 /11 /47 به مناسبت بازنشسته شدن رضا خزائل دبیر تاریخ و جغرافیا مراسمی در دبیرستان محمودزاده واقع در خیابان امیریه.
انتظام با حضور خانم وزیر آموزش و پرورش و حدود صد نفر از فرهنگیان برگزار گردید عسجدی رئیس انجمن همکاری خانه و مدرسه گفت خانم وزیر مسلمان هستند و علاقه فراوانی به شعایر اسلامی دارند.
سپس خانم وزیر آموزش و پرورش از این که این مراسم در شب تولد حضرت رضا (ع) برپا شده است آن را به فال نیک گرفت آنگاه حاضرین شیرینی و چای صرف نمودند و چاه کوتاهی بازرس تعلیماتی گفت شنیده ام که آقای حکیم1 از نجف شرحی به ایران نوشته و از این که خانم دکتر فرخ رو پارسای بهایی است و وزیر آموزش و پرورش شده است سخت انتقاد کرده است.
ضمنا خانم ملوک فلاحتی که در این مجلس حضور داشت گفت اینکه می گویند وزیر بهایی است چطور بیچاره از مذهب اسلام تجلیل می کرد و حمزه منصوریان رئیس آموزش و پرورش ناحیه 10 پس از خروج از مجلس مذکور گفت گر چه وزیر به من علاقه دارد اما من که با برادر خانم پارسای دوست هستم می دانم او بهایی است وی در پاسخ این سؤال که پس چطور وزیر شده است گفت دستگاه این موضوع را می داند و افزود چطور برای کارمندی که می خواهیم مدیر دایره اش بکنیم خلاصه پرونده اش را می خواهند آن وقت دستگاه نمی داند وزیری که باید بزرگترین تشکیلات را اداره کند چه مذهبی دارد؟ نامبرده ادامه داد در کابینه حداقل 5 تا 6 نفر از بهاییهای مشهور هستند.
وقتی هزاران نفر می دانند وزیر بهایی است اگر دستگاه نداند که دلالت بر خامی آن است قطعا آنها می دانند و سیاست چنین است نامبرده گفت حتی ممکن است در بین وکلا هم عده ای بهایی باشند و کم کم آزادی مذهب بهائیت را اعلام کنند.
نظریه منبع : مطالبی را که درباره مذهب خانم وزیر بیان می داشت باعث تعجب معلمان گردید که مگر ممکن است خانم دکتر پارسای درباره مذهب مطلب بگوید و به یکدیگر نگاه می کردند.
ملاحظات : شایعاتی در مورد اینکه خانم وزیر آموزش و پرورش بهایی می باشد در بین طبقات مختلف مردم وجود دارد.
رونوشت برابر اصل است اصل در کلاسه 223521 بایگانی شد این نسخه در کلاسه 64124 بایگانی شود مطالعه شد و بررسی 322 28 /1 /47

توضیحات سند:

1ـ آیت الله العظمی سید محسن حکیم در سال 1264 هجری شمسی در «بنت جبیل» منطقه ای در لبنان دیده به جهان گشود.
پدرش سید مهدی حکیم از مراجع بزرگ زمان خود بود که به درخواست مردم لبنان از عراق به آن دیار رفت و ارشاد و هدایت جامعه آنجا را بر عهده گرفت.
ایشان از 9 سالگی به آموختن دروس حوزوی پرداخت و در محضر برادرش ـ سید محمود ـ ادبیات، منطق و قسمتهایی از فقه و اصول تا قوانین را آموخت.
سپس در شمار شاگردان شیخ صادق بن حاج مسعود بهبهانی و شیخ صادق جواهری قرار گرفت و سه سال پیش از فوت آخوند خراسانی به درس خارج آن فقیه فرزانه وارد شد.
سپس در محضر آقا ضیاءالدین عراقی و شیخ علی باقر جواهری حاضر شد و بهره ها برد.
وی مدتی در درس میرزا محمدحسین نائینی حضور یافت.
استاد دیگر آیت الله حکیم، عارف فرزانه حضرت سید محمد سعید حبوبی بود.
آیت الله حکیم در مقام مرجعیت تامه شیعه، سراسر عمر پر برکت خود را صرف مبارزه با حاکمان جور کرد و در این زمینه مرارتهای زیادی را متحمل شد.
پشتیبانی بی دریغ ایشان از مردم مسلمان ایران پس از واقعه 15 خرداد 42 و حمله نظامیان شاه به مدرسه فیضیه هنوز از یاد نرفته است.
ورود امام خمینی به عراق به صورت تبعید از وقایع مهم دهه 40 شمسی به شمار می آید.
ملاقات امام با آیت الله حکیم و این سخن امام که: «شما حرکت کنید، من نخستین کسی هستم که از شما پیروی خواهد کرد» و تبسم و سکوت آیت الله حکیم، از جمله مسائل تاریخی نهضت اسلامی در ایران است.
آیت الله حکیم در این دیدار گفته بود: «من فکر نمی کنم اگر انقلابی سازمان دهم کسی از من پیروی کند ...
بسیاری از مردم از ما اطاعت نمی کنند.
آنها بنده هوسهای خویش اند.
» که البته مراد آیت الله حکیم، همه کسانی هستند که از بلوغ سیاسی، مذهبی برخوردار نیستند.
آیت الله العظمی حکیم که از بیماری سرطان رنج می برد، سرانجام در 27 ربیع الاول 1390 قمری 1348 هجری شمسی) در خانه اش در بغداد به رحمت ایزدی پیوست.
(برای آگاهی بیشتر از زندگانی آیت الله العظمی حکیم به کتاب «مرزبان حوزه نور» تألیف عباس عبیدی از انتشارات مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی مراجعه شود).

منبع:

کتاب زنان دربار به روایت اسناد ساواک - فرخ روی پارسای صفحه 125

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.