تاریخ سند: 7 مهر 1346
مجله سپید و سیاه شماره 731
متن سند:
تحت عنوان (تحصیل در روسیه شوروی)
پیرامون چگونگی تحصیلات دانش آموزان و
دانشجویان در کشور مذکور بحث نموده و
می نویسد: نیم قرن پیش در سپیده دم انقلاب
نویسنده بزرگ انگلیس (د.
ژ.
ولز) در نامه ای
خطاب به (لنین1) بنیانگزار انقلاب نوشت که
(من هیچ اعتقادی به رژیم شما ندارم) پاسخ
رهبر انقلاب چنین بود : پنجاه سال بعد
خواهیم دید! اینک پنجاه سال گذشته است و
اتحاد شوروی بعد از شکستها و پیروزی بسیار
به دومین کشور نیرومند جهان تبدیل گشته
است به همین مناسبت بنگاه نشر (دنوئل)
فرانسه کتابی منتشر کرده است به نام (اتحاد جماهیر شوروی به سوی تسخیر آینده.)
در این کتاب (ژان مارابینی) داستان هیجان انگیز شرط بندی (لنین) و (د.
ژ.
ولز) را شرح میدهد
که مجله مزبور ترجمه کتاب مورد بحث را به شرح زیر درج نموده است :
اسکلت اساسی تحصیلات عالیه در شوروی امروز را می توان با این ارقام خلاصه کرد.
مجموعا در
شوروی 400 دانشگاه وجود دارد که سیصد دانشکده مختلف دارند و 2000 کرسی استادی در
رشته های گوناگون و 750 انستیتوی اطلاعاتی در سطح عالی، و بالاخره 000 /000 /5 دانشجو
که از این وسائل استفاده می کنند در هیچ کشوری در مورد تحصیلات عالیه با چنین شور و
شوقی کار نمی کنند.
در هیچ کشوری گرفتن یک لیسانس یا دکترا به دشواری شوروی نیست و در
عین حال در هیچ کشوری یک لیسانس یا دکترای به اندازه شوروی، مورد تحسین قرار
نمی گیرد.
در شوروی هیچ کس با درس خواندن دکتر نمی شود یعنی حتی اگر کسی دوره عالی
دانشگاه را (فوق لیسانس دکترا) نیز تمام کند، عنوان دکتر به او نمی دهند بلکه او باید مدتها کار
کند و در عمل نشان دهد که در عرصه علوم شایسته درجه دکترا است.
زندگی دانشجوی جوان در شوروی در حقیقت زندگی یک یتیم جوان است.
خرج تحصیلات و
زندگی و پول و لباس و غذای او را دولت می دهد
نه پدر و مادرش یک سوم بودجه کل دولت
شوروی برای تعلیم و تربیت ملت صرف
می شود و طبیعی است که چنین دولتی
نمی خواهد پول خود را به هدر بدهد.
پس وای به حال دانشجوئی که به قدر کافی
فعالیت و استعداد از خود نشان ندهد، یا
بخواهد کلاه سر دولت بگذارد! خیال می کنید
در شوروی ورود به یک دانشکده آسانست؟ چه
خیال عبثی! دانش آموزی که می خواهد وارد
دانشکده بشود، اولاً باید در تمام دوران
تحصیلات دبیرستانی «نمرات استثنایی»
داشته باشد، ثانیا باید در یک کنکور ورودی
بسیار دشوار شرکت کند.
برای هر صندلی
خالی دانشگاه، ده داوطلب وجود دارد، و
بنابراین کسانی که بالاخره به دانشگاه پذیرفته می شوند دقیقا انتخاب شده اند، و برگزیده
دیپلمه های متوسطه همه مدارس شوروی هستند.
فقط این برگزیدگان حق دارند که پنجسال
تمام نیمکت های دانشگاهها را اشغال کنند و از دولت خرج بگیرند.
در اعلامیه دانشگاه همچنین به دانشجویان گفته می شود که : دولت همه امکانات علمی خود را
در اختیار تو می گذارد.
و فراموش نکن که بعد از این شعار دانشگاههای شوروی چنین است : فکر
نکن که نمی توانی عقاید خودت را بیان کنی دانشگاه همیشه برای آزادی مبارزه کرده است! و
امروز دانشگاه است که کشور شوروی را اداره می کند.
»
در پرونده 241521 بایگانی شود
توضیحات سند:
1ـ ولادیمیر ایلیچ اولیانوف نیکلای معروف به لنین فرزند ایلیا در آوریل 1870 م.
(1250 ش) در سیم بیرسک متولد شد.
شغل پدرش آموزگاری بود و برادر بزرگش بنام الکساندر در سال 1877 م.
(1257 ش) قصد ترور الکساندر سوم تزار
روس را داشته که در این کار ناموفق به اعدام محکوم شد و لنین نیز با تأثیرپذیری از این جریان به مخالفت با حکومت
تزار پرداخته و به فعالیت های سیاسی روی آورد.
نامبرده پس از طی تحصیلات مقدماتی به دانشگاه کازان در رشته
حقوق پذیرفته شد ولی بدلیل شرکت در اغتشاشات دانشجویان از دانشگاه اخراج شد و بعنوان دانشجوی اخراجی
امتحانات نهائی دانشگاه سن پطرز بورگ را با درجه ممتاز به پایان رساند و در سال 1892 م.
(1273 ش) در سامارا به
وکالت حقوقی پرداخت و همزمان اتحادیه آزادیبخش طبقه کارگر را بنیان نهاد و رساله موسوم به تأثیر مارکسیسم در
ادبیات بروژوا را نوشت و منتشر کرد.
لنین در سال 1895 م.
(1276 ش) بخارج از روسیه سفر کرد و بطور سری کتاب
منتشر نمود و مخفیانه آنها را به روسیه می فرستاد و در دسامبر آن سال در بازگشت به روسیه دستگیر و به چهار ماه
زندان و سه سال تبعید در سیبری در شهر شوشنسکای محکوم شد و در آنجا با کروپسکایا ازدواج کرد.
نامبرده در سال
1900 م.
(1280 ش) آزاد شد و مدتی در ژنو و لندن بسر برد و در سال 1902 م.
(1288 ش) کتابی تحت عنوان چه باید کرد،
منتشر ساخت که بعدها به مهمترین کتاب فعالان چپ گرا مبدل شد.
لنین به عنوان رهبر بلشویکها در سال 1905 م.
(1285 ش) به روسیه مراجعت کرد و نقش اساسی در سازماندهی شورای «سنت پطرز بورگ» ایفا کرد، ولی چندی بعد به
پراگ و کراکوف گریخت.
او در سوئیس کتابهای امپریالیسم و دولت و انقلاب را به رشته تحریر در آورد و در مارس سال
1917 میلادی (1297 ش) از طریق آلمان به روسیه بازگشت، ولی در ماه جولای توسط دولت موقت به فنلاند تبعید شد.
لنین در ماه اکتبر به کشورش مراجعت و انقلاب اکتبر روسیه را رهبری کرد و پس از کسب پیروزی برعلیه دشمنان زمام
امور را در دست گرفت و کشورش را از عرصه جنگ جهانی اول خارج ساخت.
او از سال 1918 م.
(1298 ش) تا 1921 م.
(1301 ش) با موفقیت جنگ داخلی با ضد انقلابیون را پشت سر نهاد و در میان مارکسیست های جهان محبوبیت ویژه ای
کسب کرد.
لنین علی رغم مشغله بسیار و درگیری با مشکلات متعدد، در حدود چهل و پنج کتاب نوشت که بعدها با
استقبال ویژه ای مواجه شد.
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - مجله سپید و سیاه به روایت اسناد ساواک صفحه 29