تاریخ سند: 3 اسفند 1337
موضوع: جلسات (منزل رشیدیان)
متن سند:
شماره: 2 ـ 3 ـ 5393
قبل از ظهر مزبور جلسه منزل اسداله رشیدیان دایر بوده و عده ای در حدود
60 نفر از طبقات مختلف منجمله کیایی کارمند تلویزیون ایران ـ شریعتمداری
آموزگار به اتفاق چند نفر از اهالی جنوب شهر ـ رمضانی کارمند شهربانی اثباتی
به اتفاق عده ای از کارگران سابق کارخانه شماره 5 ونک ـ ستوان احمد اصل
ثابت افسر شهربانی مهندس تیزهوش محمودی رئیس دفتر دیوان کیفر هاشمی
علی اصغر عدیلی ـ حاجی محمدی رئیس برزن 12 تهران سرهنگ دادفر افسر
ارتش ـ ملک محمدی رئیس انجمن محلی شرق شهباز ـ خوش بین کارمند
شهرداری ـ سرهنگ آذری افسر شهربانی ـ کوزه کنانی قماشی ـ قوامی رئیس
دبیرستان ادیب ـ لسانی رئیس شهرداری تجریش کامیاب رئیس اداره بازرسی
شهرستانها در آن شرکت نموده اند.
در این جلسه محمودی اظهار داشته از طرف دولت دو نفر مأمور کارآگاه به منزل
دکتر علی امینی برای جاسوسی اعزام شده اند و این عمل دولت درست نیست و
رشیدیان در پاسخ نامبرده ضمن تعریف از دکتر امینی گفته است معمولاً مقامات
انتظامی برای حفاظت رجال سیاسی مأمورینی را تعیین می نمایند و این عمل
خیلی خوب است زیرا مأمورین مزبور در دل مردم و خواسته های آنها را در این
محافل درک نموده و به اولیای امور گزارش می نمایند و آقای دکتر اقبال
نخست وزیر شخصا اهل پرونده سازی و کارآگاه سازی نیست و حتی روزی که
ایشان از مسافرت اروپا مراجعت نموده بود به وی گفته است تیمسار سپهبد
علوی مقدم رئیس شهربانی در اطراف منزلش کارآگاه فرستاده و موقعی که علت
این جریان را از رئیس شهربانی که پسر عمویش می باشد سؤال کرده مشارالیه
پاسخ داده یک روز خانم آقای دکتر اقبال به وسیله تلفن به او اطلاع داده که در
همسایگی آنها سرقت واقع شده و برای حفاظت منزل خود درخواست نموده به
مأمور به آنجا اعزام گردد و به همین نحو هم عمل شده است و تیمسار رئیس
شهربانی اضافه کرده که در جریانات سیاسی اصولاً شهربانی دخالتی ندارد و
مربوط به ساواک می باشد و پس از آنکه جریان به شرح فوق به اطلاع آقای
نخست وزیر رسیده از ایشان معذرت خواهی نموده اند.
کارگران سابق کارخانه شماره 5 ونک که حالیه در اختیار قسمت نظارت بر
شرکت های سازمان برنامه قرار گرفته اند از رشیدیان درخواست نموده اند که
وسایل مراجعت آنها را به قسمت اولیه فراهم سازد و رشیدیان پاسخ داده در این
باره با آقایان مهندس سمیعی1 و خسرو هدایت2 معاونین سازمان برنامه تماس
گرفته و به زودی به وضع آنها رسیدگی به عمل خواهد آمد.
ضمنا مهندس انزلچی
پیشکار رشیدیان به دوستان و آشنایان خود توصیه نموده که بعد از ظهر روز
یکشنبه آینده (امروز 3 /12 /37) در جشن منزل علی اصغر عدیلی خطیب
وزارت فرهنگ که به مناسبت تولد حضرت حجۀ (ع) برقرار می شود شرکت
نماید.
دفتر اخبار
در روزنامه اسداله رشیدیان بایگانی شود.
رونوشت قسمت اخیر جهت استحضار
ریاست بخش 5
توضیحات سند:
1ـ محمدمهدی سمیعی در
1297 ه ش در تهران تولد
یافت.
تحصیلات خود را در
دبستانهای ثروت و شرف و
تحصیلات متوسطه را در
دبیرستان هدف تهران به پایان
برد.
در آبان 1315 ش از طرف
بانک ملی ایران به انگلستان
رفته، پس از هشت سال تحصیل
در رشته حسابداری به کشور
بازگشت و در سمتهای مختلف
در بانک ملی به کار پرداخت.
سمیعی در 1342 ش به ریاست
کل بانک مرکزی ایران برگزیده
شد و در آذرماه 1347 مدیر
عامل سازمان برنامه و در
28خرداد 1349 مجددا رئیس
کل بانک مرکزی گردید.
در سال
1350 ش به مدت دو سال سفیر
و مشاور مخصوص نخست
وزیر شد.
از آن به بعد ریاست
کل بانک توسعه کشاورزی را
به عهده داشت.
او ریاست چند
انجمن و شورا و بازپرسی و
هیئت مدیره شرکتهای مختلفی را
تا سال 1358 عهده دار بود.
از دیگر سمتهای او:
مهدی سمیعی در سال 1358 ش
ابتدا دستگیر شد اما با اصرار
کارکنان بانک تعاون
کشاورزی، دادسرای انقلاب از
زندانی کردن وی منصرف شد.
منابع و مآخذ:
سالنامه کشور ایران، سال 26
(1350 ش) ص 402
مظفریان، ناهید، انجمن
حسابداران خبره ایران، شماره
2، سال 1355، ص 10
2ـ خسرو هدایت فرزند
غلامرضا 1283 ه ش نام
مستعار کمال بوده است.
وی نخستین بار با اشغال پست
ریاست بنگاه راه آهن دولتی
ایران اشتهار پیدا کرد که
البته سالها این مقام تقریبا با
اهمیت را در دست داشت.
فعالیت
و تکاپوهای زیرکانه او بهنگام
زمامداری احمد قوام که کابینه
سوم و چهارم خود را در سال
1324 تشکیل داد آغاز گردید.
برای قوام السلطنه که بخاطر
استحکام کار دولت خویش حزبی
بنام (دموکرات ایران) را تشکیل
داد و اکثر دولتمردان دولت دار،
منتظر الوزاره ها، ورشکستگان
سیاسی، ابن الوقت ها، تشنگان
جاه و منصب بدان روی آورده
بودند، خسرو هدایت که در
راه آهن ایران هزاران کارمند و
کارگر در اختیار داشت وجود
مغتنمی محسوب می شد.
خسرو
هدایت که ضمنا تحت حمایت و
مورد محبت و الطاف خاصی از
اشرف پهلوی بود ابتدا به ریاست
کنفرانس آسیای کارگران آزاد و
عضو هیئت اجرائیه کنفدراسیون
جهانی کارگران برگزیده شد.
قوام السلطنه که اعوان و
انصارش در برابر حزب توده
ایران که با شرکت تعدادی کارگر
کارخانجات طهران و شهرهای
صنعتی مازندران بر خیابانها
تسلط یافته بود تصمیم داشتند از
وجود برخی از کارگران راه آهن
که زمام آنان در دست هدایت بود
بهره برگیرند، به همین جهت
خسرو هدایت که به حزب قوام
جلب شده بود اتحادیه ای به نام
(اسکی) یا (اتحادیه سازمان های
کارگری) ایران تشکیل داد که
علی الظاهر کلیه کارگران بنگاه
راه آهن دولتی ایران در آن حزب
عضو شده بودند.
خسرو هدایت
که این اتحادیه را رهبری می کرد
به کمک و همداستانی عباس
شاهنده (فرمانده چماق داران
حزب دموکرات ایران) گاه و
بی گاه به اجتماعات حزب توده،
مراکز و کانون های اتحادیه ای آن
حزب حمله می کردند و در
پیکارهای سخت، جمعی از
توده ای ها را مصدوم می ساختند.
خسرو هدایت برای تقویت
اتحادیه قلابی خود تعداد زیادی
آدم بیکاره را باستخدام درآورد
که فقط هنرشان، بهم ریختن
اتحادیه های حزب توده و عربده
کشی و شعار دادن بود و بس!
خسرو هدایت در انتخابات تقلبی
و مخدوش حزب قوام فعالیت و
تلاش فوق العاده به کار بست و
صندوق ها را از آراء تقلبی پر
ساخت که البته می دانیم جریان
این کار رسوا و افتضاحات آن نزد
مصدق با عکس العمل تند و
شدیدی روبرو گردید و علیه این
انتخابات به شدت اعتراض کرده
و به دربار روی آوردند تا جایی
که دولت احمد قوام ناگزیر تسلیم
و حزب و انتخاباتش هر دو از
میان رفتند! اما خسرو هدایت که
تازه در ابتدای کار و تلاش خود
بود بعد از کنار رفتن قوام السلطنه
به دکتر منوچهر اقبال روی آورد
و اقبال نیز در کابینه خود خسرو
هدایت را به عنوان معاون
پارلمانی و سپس قائم مقام خود
در سازمان برنامه و سپس وزیر
مشاور معرفی کرد.
وقتی کابینه دکتر اقبال برافتاد و
وی به عنوان مدیر عامل و رئیس
هیئت مدیره شرکت ملی نفت
ایران برگزیده شد، خسرو هدایت
را به نام قائم مقام و سپس معاون
مدیر عامل انتخاب کرد که هدایت
اغلب در شرایط بسیار مساعد و
با امکانات وسیع و گسترده در
آبادان به تمشیت امور مشغول
گردید و تا آخر عمرش سال ها بی
سرو صدا در آبادان در فضای
مناسبی زندگی کرد.
او از اعضای سازمان ماسونی
لاینز ایران بود.
او چندی ریاست
اتحادیه اسکی (اتحادیه
سندیکاهای کارگران ایران) را به
عهده داشت.
(کیهان هوایی، شماره 42،
28 /7 /1352؛ مجله شیرنامه،
شماره 58، اسفند 1352، ص 7)
ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 191