صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: مکالمات تلفنی (محسنی افشار‌)

تاریخ سند: 24 اردیبهشت 1357


موضوع: مکالمات تلفنی (محسنی افشار‌)


متن سند:

از: 2 ﻫ ب تاریخ: 24 /2 /2537[]
به: 2 ﻫ 1 و312 شماره: 3496 /2ﻫ ب
موضوع: مکالمات تلفنی (محسنی افشار‌)
0224
1- مردی با شماره 3138 تماس و شخصی به نام مهدی که در منزل حاجی افشار بود، گوشی را برداشته و صحبت می‌کند، ناشناس خطاب به آقای مهدی می‌گوید: آقا از واقعه اخیر خبر دارید و حاجی مهدی در جواب می‌گوید خیر جسته و گریخته. مرد ناشناس می‌گوید جریان دیروز و امروز (؟) آقا جان جداً درد بزرگی متوجه ما شده است. حاجی مهدی جدی می‌فرمائید. [؟]
مرد ناشناس: جان شما دیروز در حدود 60 نفر را در قم کشتند. تهران نیز 60 نفر و تبریز و قزوین و شهرهای دیگر به جای خود باقیست. امروز تلفن کردند در حدود 1 بعد از ظهر هنوز هم صدای گلوله به گوش می‌رسد. امروز فقط در حدود هزاران نفر را کشتند. حاجی مهدی می‌گوید: در قم، ناشناس: بله. بله و ادامه می‌دهد آیت‌الله گلپایگانی در بیمارستان است. آقای آیت‌الله سید‌صادق‌‌روحانی دستگیر شد. آیت‌الله شریعتمداری شنیده‌ام که در بیمارستان است. وضع خیلی بد است. از این که می‌خواهم آقای حاجی آقا افشار در جریان باشد. اکنون فکر می‌کنم آقایان در منزل حاجی (محامدی) رفته‌اند و در آنجا جمع شده‌اند. به مغازه تلفن کردم دیدم تشریف ندارند. گفتم به خانه تلفن بزنم ببینم تشریف دارند یا نه. حاجی مهدی بله – بله تشریف دارند. مرد ناشناس: می‌خواستم ایشان اطلاع پیدا کنند و بروند آنجا ببینند وظیفه ما چیست؟ این چه برنامه‌ای است و بعد آه ‌..... بعد ادامه می‌دهد آقاجان پس شما به ایشان می‌فرمائید دیگه، مهدی: حالا در خانه (محامدی) هستند. ناشناس: افراد چنین در معرض گلوله قرار بگیرند و ما چیکار باید بکنیم؟
2- مرد دیگری با شماره 3138 تماس و می‌گوید حاجی افشار هستند. باز شخصی به نام مهدی گوشی را برداشته و می‌گوید: نه نه. بعد از شناختن همدیگر احوالپرسی می‌کنند و ناشناس می‌پرسد حاجی آقا کی هستند؟ حاجی مهدی: رفتند بیرون. ناشناس: از وضع قم خبر دارید. مهدی – بله بله – ناشناس: همین اکنون از مسجد خان در قم تلفن کردند که دست آقای گلپایگانی را شکستند و بردند بیمارستان بعد آقای شریعتمداری مجروح شده و او را بردند بیمارستان و آقای سید صادق روحانی را نیز گرفتند و هم اکنون نیز دویست الی سیصد تانک در شهر مشغول فعالیت هستند. جلوی در هر منزلی 2 الی 3 نفر ایستادند. 3 نفر کوماندو – مهدی آقا: تفسیر قضیه باشد بعداً با هم صحبت می‌کنیم. ناشناس: نه همین الآن می‌خواهم ببینم حاجی آقا کجاست؟ حاجی مهدی: رفته، همان جایی که شما می‌خواهید ناشناس: آهان. پس خداحافظی می‌کنند.
3-حاجی افشار از 118 تلفن آقای حاجی مؤیدی را پرسید و اطلاعات شماره 3170 را به وی می‌گوید و بعد شماره حاجی مؤیدی را گرفته و می‌پرسد حاجی آقا هستند. مخاطب: بله بله و بعد حاجی مؤیدی گوشی را می‌گیرد و بعد از احوالپرسی می‌پرسد آقا شما تلفنی تماس دارید؟ حاجی مؤید می‌گوید الان فکر نمی‌کنم. تلفن به شما راه بدهد در ضمن جرأت هم نیست از اوضاع و احوال خبر دارید دیگه – حاجی افشار گفت: بله. می‌خواستم (علی آقا را بگیرم) و با او صحبت کنم و ببینم چه خبر دارد. مؤیدی می‌گوید من جرأت نمی‌کنم بگیرم ممکن است برای آن طرف اسباب زحمت بشود. حاجی افشار: بلی، چشم، خوب حال شما خوب است. حاجی مؤیدی حالی که نمی‌ماند. اوضاع و احوال را که می‌بینید حالی برای آدم نمی‌ماند و بعد خداحافظی می‌کنند.
نظریه شنبه: خبر صحت دارد.
نظریه یکشنبه: نظریه شنبه مورد تایید است. چنین استنباط می‌گردد که حاجی افشار یکی از عاملین اصلی اغتشاشات شهر بابل و اطراف بوده که یک سر همه نخها در دست اوست و شخصی (علی) که از قم به منزل وی تلفن کرده مسلماً رابط بین قم و شهرستانهای دیگر می‌باشد و در هر شهرستانی یک نفر شبیه حاجی افشار وجود دارد که گرداننده اصلی تمام تحریکات و تظاهرات می‌باشد و نیز از مفاد مکالمات ایشان چنین مستفاد می‌گردد که عوامل دیگری در این شهر هستند که افسار تمام عناصر مخالف در دست آنهاست و از حاجی افشار نیز کسب دستور می‌نمایند اصلح است نامبرده بالا (حاجی افشار) احضار و پیرامون مطالب ضبط شده بر روی کاست از وی تحقیق کامل به عمل آید و از وی خواسته شود که شخص (علی) را معرفی نمائید. عین نوار مربوط به پیوست تقدیم می‌گردد.
نظریه دوشنبه: خبر صحت دارد. به احتمال قوی حاج مهدی همان مهدی مجیدی کارمند آموزش و پرورش و داماد محسنی افشار می‌باشد که اخیراً از مسافرت حج برگشته. اوضاع و احوال شهر زیر دید این دو نفر و ابواب جمعی آنها (محامدی واعظ و مؤیدی) دور می‌زند و اخبار قم وسیله شخصی به نام علی مرتبط با محسنی افشار و مهدی مجیدی به منطقه می‌رسد و از این کانال اشاعه می‌یابد بعید به نظر نمی‌رسد که با اعلام رسانه‌های گروهی و مشوش بودن افکار عمومی از وقایع اخیر قم عکس‌العمل‌هائی از ناحیه این گروه متعصب دیگر صورت گیرد، لذا با توجه به حساسیت منطقه و به منظور پیشگیری از هرگونه اتفاق احتمالی با در نظر گرفتن اعتصابات اخیر دانشجویان مدرسه عالی بابلسر و دانشسرای عالی فنی بابل و احیاناً وابستگی این دو قطب که خود مسائلی دیگر را در بر خواهد داشت. تنها با تقویت نیروی انتظامی می‌توان پاسخگوی پیش آمدهای احتمالی منطقه گردید منوط به اوامر عالیست.
نظریه 2 ﻫ ب: در مرخصی می‌باشند.
آقای محتشم: به نظر من بهتر است تلفنی با آقای ‌تقی‌زاده مذاکره بفرمائید و به ایشان توجه بدهید که به رئیس شهربانی توصیه کند که تلفنی به حاجی افشار صحبت کند و به او بگوید تمام دردسرهای بابل زیر سر او و دامادش هست و در این جریان علی رابط است که مسائل را دارند به ویرانی می‌کشند مواظب عواقب وخیم خودشان باشند که دچار آن نشوند 24 /2 /37 در اجرای امر مراتب تلفنی به آقای مرکّباتی ابلاغ گردید. 25 /2 /37

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 04 صفحه 386




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.