تاریخ سند: 20 دی 1345
موضوع : محمد مفتح (واعظ)
متن سند:
از : ه
به : 316 شماره : 3725/ ه
1ـ در ساعت 30:17 روز 12 /10 /45 آیت الله صالحی ـ سید محمد رضا
مدنی ـ محمد مفتح ـ حمید یگانه عظیمی و چند نفر دیگر از خویشاوندان سید
جواد سید طاهری تا ساعت 30:19 در منزل نامبرده اخیر به منظور صرف افطار
حضور داشتند و در این جلسه
در مورد طرز اجرای غلط
اصلاحات ارضی1 ـ
مشروبات الکلی ـ پپسی
کولا و سینما صحبت شد،
سپس سید جواد سید
طاهری بحث درباره
مشروبات الکلی را شروع و
محمد مفتح اظهار داشت که
شما که در منبر خود گفته اید
در کرمان / 8 مغازه مشروب
فروشی موجود است باید
بدانید که یهودیها و
زردشتی ها شخصا برای
خود مشروب می سازند و
متأسفانه این مغازه های
مشروب فروشی مختص تمام شیعیان و مسلمانهایی است که اینک در مساجد
جمع شده و الغوث الغوث می گویند و خود آنها تعدادش را بیش از شما می دانند
زیرا در مسجد یکی از مستمعین اظهار می نمود که آقای مفتح تمام
مشروب فروشی های کرمان را ندیده اند فقط شنیده اند که در کرمان 8 مغازه
مشروب فروشی می باشد در صورتی که خیلی بیشتر است در اینجا محمدرضا
مدنی اظهار نمود بهتر است در این باره بحثی نشود و چون واضح است هر چه
تبلیغ بشود معرفی او بیشتر می شود آنگاه بحث ریش تراشی پیش آمد و در مورد
ریش سید جواد سید طاهری صحبت شد و قرار شد در صورتی که بعد ماه
رمضان به حال خود باشد نامبرده مستمری ریش به اصطلاح (حق لحیه) از
آیت الله صالحی اخذ نماید.
2ـ در ساعت 30:14 روز 13 /10 /45 دکتر محمد مفتح در مسجد جامع
کرمانمنبر رفت نخست پیرامون منطق حضرت عیسی صحبت کرد و گفت
حضرت عیسی دستور داده اگر کسی به شما سیلی زد طرف دیگر صورت خود را
هم جلو ببرید تا سیلی دومی را هم بزند اما منطق علی علیه السلام چنین نیست
دستور می دهد زیر بار ظلم
نروید حق خود را بگیرید
مردم امروز زنده نیستند
درست مثل مرده ها نه
حرکت می کنند نه نفسی
می کشند هر کس هر چه
بخواهد می کند باید حق
خود را بگیرید و نگذارید
ظلمه هر چه می خواهند
بکنند سپس اظهار داشت
بعد از عثمان عده ای افسوس
می خوردند کاش جسد
عثمان را از قبر بیرون آورده
و سوزانده بودند تا سایرین
عبرت بگیرند شما بدانید
تمام دستگاهها برای راحتی
و آسایش و آزادی شما به پا شده در صورتی که همه شما خود را بنده آنها میدانید
بعد گفت کتابی از طرف روحانیت چاپ و با این که از چاپش جلوگیری می شد با
زحمات زیاد سه نوبت چاپ شد و چاپ سوم را ممنوع و ضبط و جمع آوری
کردند و سپس گفت شما نباید ساکت باشید و بهر نحوی که شده احقاق حق کنید
برای مثال روزی بعد از نماز مرحوم آیت الله بروجردی آیت الله خمینی سخنرانی
عجیبی ایراد کردند (در این موقع مردم حاضر در مسجد سه مرتبه با صدای بلند
صلوات فرستادند) البته محمد مفتح در این منبر خود مطالب انتقادی و
تحریک آمیز زیادی ایراد نمود و در پایان برای کتاب (در پیرامون مسیحیت)
نوشته محمدجواد کرمانی تبلیغ نمود.
3ـ در تاریخ 14 /10 /45 ساعت 30:13 دکتر محمد مفتح در مسجد جامع
کرمان منبر رفت ابتدا پیرامون خلافت حضرت علی (ع) چنین اظهار داشت که آن
حضرت فرمودند من خلیفه اسلام و پادشاه مسلمانان نشدم برای حمایت از مردم
ظالم بلکه فقط بایستی جلو ظالم را گرفت و حق بیچاره را پس گرفت و نگذاشت
خون مظلومان پایمال هوی و هوس عده ای بشود خلاصه حضرت علی (ع)
خلیفه مردمان ساکت نیست
خلیفه کسا نیست که حق
خود را بگیرند روش آن
حضرت به خاطر راهنمایی
بشر بود که اگر کسی حقش
پایمال شد باید بلند شده و
داد حق بنماید و نگذارد
گردن کلفتها و ظالحه و
حکومتهای استبداد هرچه
خواستند روا دارند آنگاه
نامبرده متذکر شد که ما
وظیفه داریم امر به معروف
کنیم و بگوییم پادشاه اسلام
بایستی جای پای حضرت
علی (ع) قدم بگذارد نه این
که خودخواهی بنماید و در
ساعت 40:14 به منبر خود خاتمه داد.
4ـ در ساعت 27:13 روز 15 /10 /45 دکتر محمد مفتح در مسجد جامع کرمان
منبر رفت و مطالبی به شرح زیر اظهار داشت:
الف ـ درباره ظهور امام زمان اظهار نمود آنهایی که محرومیت کشیده ـ رنجها
کشیده به زندانها افتاده و استبدادها دیده باید امیدوار باشند به وجود و ظهور امام
زمان (عج) زیرا هر که رنج می برد امیدوار است که روزی پیش آید که این رنجها و
محرومیتها و زندانها تمام شده و انتقام بگیرد البته زمان انتقام موقعی خواهد بود
که همه مردم مسلمان رنج کشیده و زندان رفته از گرسنگی به ستوه آیند و آمادگی
پیدا کنند.
ب ـ در مورد کسبه و کشاورزان اظهار داشت استبداد نمی گذارد زحمتکش به
آینده امیدوار باشد زیرا هر چه مال اندوخته کند و ملک آباد کند همه را باید دو
دستی تقدیم یک فرد خودخواه معینی بنماید که اگر آن فرد معین دلش خواست
مزد دستی به او بدهد که هیچ والا باید تحویل بدهد و برود به امید خدا.
پ ـ مجددا در مورد ظهور امام زمان (ع) اظهار نمود موقعی امام زمان ظهور
می کند که مسلمان ها کلمه
(اللّه اکبر) را نتوانند بلند
بگویند در چندی قبل همان
موقعی که هنوز کشورمان
نشده بود با جوانی روشنفکر
در یکی از خیابانها قدم
می زدم در حین قدم زدن
شخص فقیر و لخت و
گرسنه ای را دیدم دلم به
حالش سوخت و مقداری
پول به او دادم رفیقم گفت
چرا باین شخص پول دادی
اگر نداده بودی بالاخره ظلم
و گرسنگی او را به ستوه
آورده و آمادگی پیدا می کرد
زیرا تا مردم گرسنه و لخت
نشوند و تحت شکنجه ظلمه قرار نگیرند و آمادگی پیدا نکنند قیام نخواهند کرد
بگذار خوب و بد را درک کنند و از ظلم حکام باخبر شوند مگر نخوانده ای در
زمان لوئی چهاردهم در فرانسه تا مردم بیدار نشدند و ظلمها و شکنجه ها ـ
گرسنگی نکشیدند به حرکت نیامدند و قیام نکردند لذا تا قیام برپا نشود اصلاح
نخواهد شد.
ت ـ درباره ظهور امام زمان (ع) دکتر مفتح مجددا اظهار داشت موقعی امام زمان
ظهور می کند که مردم آمادگی پیدا کنند کشته بدهند و شکنجه ببینند زندان ها
پر شود و فساد اجتماع زیاد شود و گرسنه ها راه نجاتی نداشته باشند آن وقت
است که همه و همه آماده انقلاب شده و برای انتقام آماده می شوند و امام زمان و
مصلح ظهور می کند و انتقام همه را خواهد گرفت.
البته شکنجه برای مسلمانها در
کار نیست دزدها ـ جنایتکارها ـ بی دین ها باید جواب بدهند و انتقام از آنها
کشیده شود آنگاه نامبرده در خاتمه منبر خود اشعاری در این مورد قرائت کرد که
یک مصرع آن چنین بود.
(کاخ استبداد را با خاک یکسان می کنیم)
5ـ در تاریخ 16 /10 /45 ساعت 50:13 دکتر محمد مفتح در مسجد جامع
کرمان منبر رفت و ابتدا دنباله مطالب روز گذشته در مورد ظهور امام زمان
سخنانی ایراد نمود آنگاه بیاناتی به شرح زیر اظهار داشت:
الف ـ پس از ذکر قسمتی از جنگهای پارتیزانی و جنگهای اخیر دول زورمند و
ممالک ضعیف اضافه کرد که با کمال بیرحمی آدمکشی می کنند عده ای تصور
می کنند بدبختی بشر از مالکیت و ثروتهای شخصی است و حکومت کمونیست را
ندانسته علاج می دانند در صورتی که کمونیست بلای جانسوزی است که با
پیشرفت آن الغای مالکیت و اتمام آزادی و انسانیت به وجود می آید.
ب ـ روزی مردم از ظلم و استبداد به ستوه آمده بودند و انتظار مشروطیت را
می کشیدند ولی هنگامیکه مشروطه شد دیدند همان فلان الملک ها و چه چیز
الممالک ها روی کار آمدند و تا امروز که بحمداللّه بدین نحو درآمده است.
پ ـ امروز ممالک کمونیست بیچاره مردم به تصور این که آزادی پیدا می کنند
مانند ماشینها و چرخهای ماشینی بکار مشغولند و عده ای هم با کمال آسایش
زندگی می کنند و می گویند شخصی پانزده هزار تومان خرج آرایش زنش می کند
در صورتی که طفلی مریض بواسطه مقداری شیر در تب می سوزد این است نتیجه
کمونیست این است نتیجه اعمالی که باعث ظهور امام زمان می شود.
ت ـ در این قسمت از منبر خود اظهار داشت از امراضی که مسری است در زمان
قدیم سالی میلیونها نفر تلف می شدند ولی امروز که وسایل زیاد شده به ندرت آن
مرگ ومیرها دیده می شوند چون در تأمین بهداشت عمومی واقعا خدمت عجیبی
شده است سپس مقداری پول برای تعمیر مسجد جامع از مردم جمع آوری کرد و
از منبر پایین آمد.
6ـ در ساعت 24:13 روز 17 /10 /45 دکتر محمد مفتح در مسجد جامع منبر
رفت و چون یکی از مستمعین خواسته بود که نامبرده توضیح دهد چرا اسلام برده
و بنده را به رسمیت شناخت و مهر بردگی را بر انسانها زده لذا مشارالیه نیز ضمن ذکر احادیث و امثله
مطالبی بر رد موضوع مذکور اظهار داشت و سپس بدون این که در مورد مسائل دیگر بحث و گفتگو نماید
به منبر خود خاتمه داد.
7ـ در ساعت 20:13 روز 18 /10 /45 دکتر محمد مفتح در مسجد کرمان منبر رفت و مطالب مشروحی در
مورد خرافات در دین اسلام و دین مسیح اظهار داشت و پس از ذکر امثله خرافاتی به منبر خود خاتمه داد.
8ـ در ساعت 23:13 روز 19 /10 /45 دکتر محمد مفتح در مسجد جامع کرمان منبر رفت و دنباله منبر
روز قبل مجددا مطالبی پیرامون خرافات در اسلام و سایر ادیان اظهار داشت و در پایان منبر خود اضافه
نمود بعضی خرافات بین مردم رایج است که اگر سران مملکت که در رأس کار قرار گرفته اند علاقه داشتند
می توانستند از آنها جلوگیری نمایند ولی چون می خواهند از این خرافات استفاده کنند لذا برای از بین
بردن آنها اقدامی نمی شود.
ملاحظات : نظریه منبع ـ با وجودی که همه روزه تعداد نسبتا زیاد و قابل ملاحظه ای از طبقات مختلف
مردم کرمان مخصوصا کسبه و بازاریها برای استماع سخنان دکتر محمد مفتح در مسجد جامع جمع
می شوند معذالک از قرائن و شواهد موجود لحن کلام و نوع گفتار واعظ مزبور در جمعیت اثری نداشته و
هنگامیکه منبر مشارالیه به پایان می رسد جمعیت متفرق شده و مردم بدون این که عکس العملی نسبت به
اظهارات وی نشان دهند دنبال کار خود می روند.
نظریه رهبر عملیات : به طورکلی لحن صحبت واعظ مزبور بنا به موقعیت زمان و تعداد جمعیت در ایام
سوگواری تندتر و انتقادات وی بیشتر شده ولی آنچه مسلم است نامبرده پس از پایان ماه رمضان کرمان را
ترک خواهد کرد و فعلاً آخرین روزهای خود را در کرمان می گذراند و به طوری که از طرز رفتار و گفتار
وی استنباط می گردد این شخص چون برای اولین مرتبه در کرمان منبر می رود لذا به منظور کسب شهرت و
به اصطلاح مستحکم کردن موقعیت خود با بیان چنین مطالبی قصد دارد افکار مردم را متوجه خود ساخته
و بین اهالی وجهه و موقعیتی برای بعدها بدست آورد.
صوفی
در مورد کنترل اعمال و رفتار و همچنین مراقبت از منابرش شرحی مبارک به ساواک کرمان نوشته شده است فعلاً بایگانی است.
26 /10
آقای صابری 24 /10
توضیحات سند:
1ـ اصلاحات ارضی مهم ترین
برنامه رفورم اجتماعی دولت
دکتر امینی، اصلاحات ارضی و
تقسیم زمین بین کشاورزان بود.
مقررات اجرایی این برنامه،
تصویب نامه ای بود شامل 8
فصل، که با شتابزدگی تهیه شده
بود و وزارتخانه های
کشاورزی، دادگستری و کشور،
موظف به تنظیم آئین نامه های
اجرایی آن بودند.
بدین ترتیب،
تهیه تصویب نامه مزبور اولین
گام در راه آغاز اصلاحات
ارضی در ایران به شمار
می رفت.
تصویب نامه اصلاحات ارضی،
بعدها با رأی مجلسین شورا و
سنا، اعتبار قانونی پیدا کرد و به
عنوان مرحله اول اصلاحات
ارضی معروف شد که به موجب
آن حدود مالکیت ارضی را به
یک ده شش دانگ، با شش
دانگ از هر چند ده محدود
می کرد.
این محدودیت شامل
موقوفات خاص نیز می شد.
مالکان علاوه بر شش دانگ
زمین، می توانستند باغ میوه،
باغ چای و قلمستان خود را با
حقابه معمول و نیز زمین های
مکانیزه را همچنان در اختیار
داشته باشند.
بعلاوه آن قسمت
از زمین های روستا که زیر
کشت و آیش و عرصه ساختمان
و حریم قنوات و انهار مراتع
نبود به غیر از زارعان متقاضی
داده می شد.
همچنین تقسیم
روستاهایی که قبل از تاریخ 14
آذر 1338 حداکثر تا پنج سال
اجاره داده شده بود، به تأخیر
می افتاد.
ارزیابی املاک، برمبنای
مالیات مزروعی و با در نظر
گرفتن ضریب مالیاتی املاک
صورت می گرفت.
بهای ملک
ده ساله به وسیله بانک
کشاورزی به مالک پرداخته
می شد، و با ده درصد اضافه بها،
به مدت پانزده سال از
کشاورزان دریافت می گردید.
به موجب قانون، انجام امور
مشترک روستا و نیز پرداخت و
دریافت بهای اراضی تقسیم
شده روستا، به عهده بانک
کشاورزی بود.
هر چند این قانون حریم مالکیت
بزرگ اراضی را می شکست و
به منزله اعلام جنگ به مالکان
بزرگ بود ولی تعداد این گونه
مالکان آنقدر زیاد نبود و
حداکثر از پنجاه هزار روستای
کشور، ده هزار روستا را در بر
می گرفت.
با این حال، قانون مزبور به
عنوان پایان دوره مالکیت
بزرگ در ایران تلقی می شد.
مرحله دوم اصلاحات ارضی
پس از سقوط دولت امینی به
مورد اجرا درآمد.
در این
مرحله، محمدرضا شاه خود را
مبتکر و مجری برنامه اصلاحات
ارضی معرفی کرد و با کمک
دکتر حسن ارسنجانی، جریان
اصلاحات ارضی را به روند
تازه ای از سیاست تحت عنوان
«انقلاب سفید» و سپس «انقلاب
شاه و مردم» کشاند.
به موجب
قانون اصلاحات ارضی و مواد
الحاقی آن، که در بهمن 1341
به رفراندم گذاشته شد، مالکان
باید یکی از سه شق را انتخاب
می کردند یا ملک خود را بر
اساس معدل عایدات سه سال
اخیر، به کشاورزان همان
روستا، به مدت سی سال اجاره
نقدی بدهند، یا ملک مزروعی
خود را با تراضی، به زارعان
بفروشند و یا زمین های آبی و
دیم ملک خود را به نسبت بهره
مالکانه مرسوم، در محل بین
خود و کشاورزان تقسیم کنند.
بر حسب مواد الحاقی قانون
اصلاحات ارضی، دولت نیز
می توانست موقوفات خاص را
مانند املاک معمولی خریداری
کند و به کشاورزان بفروشد، و
موقوفات عام را نودونه ساله به
زارعین اجاره بدهد.
این قانون،
زمین های مکانیزه را تا پانصد
هکتار وسعت، از تقسیم معاف
می کرد.
شالیزارهای، تا سی
هکتار در اختیار مالکان باقی
می ماند.
باغهای میوه در
محدوده شهرها، مشمول
اصلاحات ارضی نمی گردید.
موضوع تقسیم اراضی بین
کشاورزان ایران و اصلاح
مالکیت از دیر باز مورد بحث
اصلاح طلبان ایران بوده است؛
پس از کناره گیری رضا شاه از
سلطنت، مسأله املاک او، که
قریب دو هزار رقبه بود، مطرح
شد.
این املاک را رضا شاه در
دوران سلطنت خود به عناوین
مختلف از مالکیت صاحبان آن
بیرون آورده و تصاحب کرده
بود.
با رفتن وی، صاحبان آنها
ادعای استرداد املاک خود را
داشتند.
ابتدا موضوع در مجلس
سیزدهم مطرح گردید.
در سال
1326 املاک مزبور در اختیار
محمدرضا شاه گذارده شد.
در
سال 1331 دولت آنها را تحت
نظارت خود گرفت.
پس از
کودتای 28 مرداد شاه املاک
مزبور را از دولت پس گرفت و
به قیمت دلخواه به کشاورزان
فروخت و بهای آن را از خزانه
مملکت دریافت کرد.
کتاب تاریخ بیست و پنج ساله
ایران
* طرح اصلاحات ارضی که از
طرف مستشاران آمریکایی
دیکته شده بود، علاوه بر نابودی
کشاورزی و وابسته کردن
مملکت ناظر نیز بود.
اصلاحات
ارضی که در جهت تضعیف
اقتدار رهبران قابل قرارداد بیش
از هر ناحیه ایران در شمال غرب
آن تأثیر و سرعت اجرا داشته
است.
هر چند که بعضی از
رهبران قبایل که تصور می شد،
به دولت وفا دارند اجازه
یافته اند که املاک وسیعی را
حفظ نمایند.
ر.ک: اسناد لانه جاسوسی
شماره 31، دانشجویان پیرو
خط امام، ص 4
* «اصلاحات ارضی» یکی از
عمده ترین اصول سیاست
استعماری جدید بود که در تمام
کشورهای تحت سلطه استعمار
از آمریکای لاتین تا آسیا و از
آفریقا به وسیله حکومت این
کشورها به صورت تقریبا مشابه
به اجرا درآمد.
شاه در 1341
ه.
ش از یک سو به منظور جلب
اعتماد سرمایه داری آمریکا و
نشان دادن موافقت و همکاری
خود با استراتژی جدید و
گشودن بازاری تازه برای
اقتصاد غرب و از سوی دیگر
برای کاهش وخامت اوضاع
داخلی و جلوگیری از گسترش
نارضایتی مردم که خطر
انفجارات اجتماعی در پی
داشت.
برنامه اصلاحات ارضی
را به عنوان اولین اصل از اصول
ششگانه انقلاب شاه و مردم! در
کشور آغاز کرد و اقتصاد ایران
را به ورشکستگی کشانید.
اصلاحات ارضی در ایران که با
سرمایه گذاری خارجی و عمدتا
آمریکایی در بخش های تجارت
و صنایع وابسته همراه بود،
آسیب شدیدی بر کشاورزان
ایران وارد آورد به طوری
کهکشور در طی چند سال از
مقام صادره کننده گندم به یک
کشور وارد کننده عمده گندم
تبدیل شد! از سوی دیگر بر اثر
مهاجرت روستاییان به شهرها و
جذب آنان به عنوان نیروی کار
ارزان توسط صنایع و
سرویسهای خدماتی وابسته
طی 11 سال (1356ـ1345)
20 هزار روستای ایران خالی از
سکنه شد.
ر.ک : کوثر، ج 2، ص 37
* بعد از اعلام قانون اصلاحات
ارضی، محمدرضا پهلوی
بسیاری از زمینهای خود را با
قیمت گزاف فروخت و در
بانکهای اروپایی سرمایه
گذاری کرد.
تأسیس بنیاد پهلوی
که از قبل طراحی شده بود، در
واقع جیب خرج های بسیار
محمدرضا و درباریانش بود که
تحت پوشش امور خیریه انجام
می شد.
در طول دهه 50 بنیاد
پهلوی در سرمایه گذاری های
بسیار دست داشته که درآمد آن
بدون هیچ حسابرسی در اختیار
محمدرضا و دربار قرار گرفت.
به دلیل اهمیت چنین مرکزی،
علم، محرم اسرار دربار و شاه
برای این سمت انتخاب شده بود.
پس از آن نیز افراد معتمد
حکومت در رأس این مجموعه
قرار داشتند.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله دکتر محمد مفتح به روایت اسناد ساواک صفحه 110