صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

سمنان

تاریخ سند: 29 مهر 1357


سمنان


متن سند:

تاریخ 29 /7 /1357
سمنان

ساعت 0830 روز 29 /7 /1357 حدود 2500 نفر دبیران، آموزگاران و دانش‌آموزان دختر و پسر در دبیرستان پهلوی سمنان اجتماع و سپس در حالیکه عکس‌هائی از خمینی و درخشش1 با خود حمل می‌کردند، در خیابانها به راهپیمائی پرداخته و مبادرت به دادن شعارهای (خروج مستشاران امریکایی از ایران، خروج ایران از پیمان نظامی سنتو، ‌ای برادر پلیس کوشش کن ننگ برادرکشی از تو نباشد، آزادی زندانیان سیاسی، محاکمه ارتشبد نصیری2 در دادگاه عادی، لغو حکومت نظامی، آزادی کامل سیاسی خمینی، آزادی طالقانی و منتظری، برچیده شدن تغذیه رایگان، محاکمه علنی مسببین فاجعه آبادان، شناسائی و محاکمه مسببین فاجعه کرمان، نموده و پس از مراجعت مجدد به دبیرستان مذکور متفرق گردیدند. روز جاری در دبیرستانها و مدارس آن شهر کلاسی تشکیل نشده و ادارات پست، سازمان تعاون امور روستاها و کارخانه‌‌های ریسمان ریسی و نساجی سمنان در حال اعتصاب می‌باشند.
ارزیابی. خبر صحت دارد.
گیرندگان. دفتر ویژه اطلاعات، ساواک، سبب 2
ادارات دوم. چهارم 1 /8 /57

توضیحات سند:

_
1. محمد درخشش، فرزند یدالله در سال 1294 ش در تهران متولد شد. تحصیلات خود را در دانشسراى عالى تهران، در رشته‌ی تاریخ و جغرافیا به اتمام رساند. مهم‌ترین شغل اجرایى درخشش پیش از وزارت، بازرسى عالى وزارتى و ریاست اداره‌ی اعزام محصل بود. محمّد درخشش، در دوره‌ی هجدهم، وکیل مجلس شد. در این دوره، با خواندن لایحه‌ی خلیل ملکى علیه قرارداد کنسرسیوم نفت ـ که امینى عاقد آن بود ـ یکى از طولانى‌ترین نطق‌هاى مجلس را در مخالفت با قرارداد، ایراد کرد که به علّت طولانى شدن نطق، نورالدین امامى، معاون مجلس توانست نطق وى را با وعده یک کراوات «سولکا» خاتمه بخشد (کراوات سولکا، نوعى کراوات فرانسوى بود که استفاده از آن، نشان اشرافیت و تفاخر بود.)
محمّد درخشش ـ که قبل از آذر سال 1325، در «اتحادیه معلمان» وابسته به حزب توده فعّالیت مى‌کرد ـ دبیر معمولى بود و به علّت اظهار علاقه‌ی زیاد به حزب توده، به عنوان رئیس هیأت مدیره‌ی اتّحادیه انتخاب شد و بعد از آذر 1325 و دستگیرى جمعى از اعضاى اتّحادیه، وى، آن را به نیرویى مستقل و تحت اختیار خود تبدیل کرد. درخشش، باشگاه معلّمان را تأسیس و با گردآوردن معلّمان در یک تشکّل، روزنامه‌ی «مهرگان» را به نام ارگان این گروه منتشر ساخت. محمّد درخشش، از دوستان نزدیک على امینى و سیّد جعفر بهبهانى بود و با به راه انداختن اعتصاب گسترده‌ی معلّمان کرمانشاه، زمینه‌ساز سقوط دولت جعفر شریف‌امامى و روى کار آمدن امینى شد. به پاس نقش‌هاى پشت پرده‌اش، امینى، او را به وزارت فرهنگ منصوب کرد. اما درخشش، که رئیس جامعه‌ی معلمان بود، در طى دوران ریاستش، نه تنها اقدامى براى بهبود وضعیت معلمان نکرد (البته به استثناى نتایج اعتصابات) بلکه از آن، به منزله‌ی آلتى براى پیشبرد مقاصد سیاسى خود استفاده مى‌کرد. محمّد درخشش، از جمله افرادى بود که ارتباط مستحکمى با دستگاه سیاست خارجى آمریکا داشت و به صورت مشاور و عامل سیاست‌هاى آمریکا در ایران عمل می‌کرد. درخشش در جریان انقلاب اسلامى به صورت یکى از عوامل ایجاد انحراف و همچنین، راهنماى آمریکایى‌ها عمل مى‌کرد و تلاش وسیعى جهت زدودن گرایش‌هاى سیاسى ـ اسلامى به عمل آورد. وى به این اعتقاد که دولتى که بر مبناى قرآن بنا شده باشد، در حقیقت جز عقبگرد چیزى نیست و اصولاً تعلیم و تربیت درست را به مردم ایران نخواهد داد، به آمریکایى‌ها توصیه مى‌کرد که در جریان درگیرى انقلاب، باید درگیرى بین امام خمینى(ره) و ارتش ادامه یابد. وى حتّى به پل کانسلر، مشاور سیاسى سفارت آمریکا، پیشنهاد کرد که به منظور راهنمایى بیشتر، مذاکرات نزدیکى با افراد میانه‌رو مذهبى مانند بازرگان داشته باشند. افرادى مانند مقدّم مراغه‌اى و درخشش، منابع اطلاعاتى خوبى براى سفارت بودند. هدف نهایى او (درخشش)، برقرارى جامعه‌اى دمکراتیک خالى از عقاید خشک مذهبى بود. و در روشى تاکتیکى، عقیده داشت که هیچ راهى جز هماهنگى با نیروهاى امام خمینى نیست. بنابراین امیدوار بود که مى‌تواند در هر دولت مذهبى‌اى نفوذ کند. آمادگى وى جهت دنبال کردن خط میانه‌اى بود که بتواند کشور را از جهت‌گیری‌هاى افراطى نجات دهد. در آستانه‌ی پیروزی انقلاب اسلامی، درخشش به خارج از کشور گریخت و خبر مرگ وی در سال 1384 در آمریکا اعلام شد. بخشی از اسناد وابستگی‌‌های محمد درخشش به بیگانگان در اسناد لانه‌ی جاسوسی مجلدات 6 و 27 آمده است.
2. نعمت‌الله‌ نصیری، فرزند عمیدالممالک در مردادماه سال 1289 ش به دنیا آمد. پس از طى تحصیلات مقدماتى و متوسطه و گذراندن دانشکده افسرى در سال 1313 به درجه افسرى رسید. مدتى فرمانده گردان 2 هنگ 18 کرمان شد. در سال 1329 فرماندهى هنگ پیاده پهلوى و سپس فرماندهى گارد شاهنشاهى را به عهده گرفت. در کودتاى 28 مرداد 1332 نقش بسیار مهمى داشت. در سال 1337 به درجه سرلشکرى رسید. در سال 1339، ژنرال آجودانى و سپس رئیس شهربانى کل کشور شد. در مرداد 1341 به درجه سپهبدى رسید و در سال 1342، فرماندار نظامى تهران شد. او در سال 1343 به معاونت نخست‌وزیرى و ریاست ساواک کشور منصوب گردید. در 13 مهرماه سال 1350 و مقارن با جشن‌هاى 2500 ساله شاهنشاهى، به درجه ارتشبدى رسید. در طول دوازده سال ریاست وى در ساواک، همکارى گسترده‌اى بین دستگاههاى جاسوسى آمریکا و اسرائیل با ساواک برقرار و مدرن‌ترین دستگاههاى فنى جهت سرکوبى مبارزین به ایران منتقل گردید. در سندى از لانه جاسوسی در مورد عملکرد نصیرى در دستگاه امنیتى شاه چنین گزارش شده است: «نصیرى در زمینه مسائل امنیتى، فردى محافظه‌کار است و ترجیح مى‌دهد به جاى رسوخ در میان گروههاى مخالف و پى‌بردن به اهداف و روش‌هایشان، آنان را یک باره سرکوب و نابود کند.» او در طول زندگى، بیش از 40 مورد نشان‌هاى داخلى و خارجى گرفت.
با اوج‌گیرى انقلاب اسلامى، نصیرى که به علت دخالت مستقیم و غیرمستقیم در ارعاب و تعقیب و شکنجه و قتل آزادیخواهان مورد نفرت همه طبقات جامعه بود، در تیرماه 1357 از ریاست ساواک برکنار و به عنوان سفیر به پاکستان اعزام شد. رژیم پهلوى در عقب‌نشینى گام به گام خود در برابر انقلاب اسلامى، وى را به تهران فراخواند و در یک حرکت عوامفریبانه، در 16 آبان 1357 او را بازداشت و روانه زندان کرد. سرانجام نصیرى در 22 بهمن 1357 توسط مردم دستگیر و در 27 بهمن 1357 به حکم دادگاه انقلاب اسلامى، تیرباران شد. (اسناد ساواک . پرونده‌ انفرادى)

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان سمنان - کتاب 3 صفحه 434

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.